ویدا ساغری
- بیایید از اینجا شروع کنیم که سن یعنی چی؟
سن عبارت از سیر تکامل فزیکی و رشد شعوری انسان که موجب کسب تجارب گوناگون فردیاش میشود، روی خط زمان است.
به اساس این تعریف هر قدر انسان کم سنتر باشد به همان اندازه کمتر از روند تکامل فزیکی بهرهمند است، هنوز دارای رشد شعوری ابتدایی و تجاربش ناچیز است. برعکس، هر اندازه که سن انسان بیشتر میشود تبدیل به موجود با بنیه تکامل یافته، باشعور و تجربه کار میشود.
- حال سوال دیگر این است که چه کسی پشت دسیسهی «ترسانیدن زنان از سن بالا» نشسته است؟
قرنهاست دنیا بیشتر بدست مردان بوده و این یعنی ما (زنان) در دنیایی که به اساس تفکر مردانه شکل گرفته و توسط فرمولهای آنها اداره میشود، زندگی کرده و مدیریت میشویم.
زندگی که آنها چشم ما، ذهن ما و انتخاب ما برای خود و منافع خود شدهاند. یعنی قرنهاست چشم ما، ذهن ما و انتخاب ما از کار افتاده و دیگران برای ما تعریف یا رد میکنند، تعیین میکنند و تصمیم میگیرند که چه زیبا یا زشت است، چه خوب یا بد است و چه باید بکنیم یا نکنیم. آنها شما را به این باور رسانیدهاند که فقط دخترک بکر و دست نخورده، ساندریلای نازک و بیضرر و زنی که کل دعوایش روی بازارهای زیبایی محاط شده زیبا و خوبست.
- از این توطئه چه سود میبرند؟
مردان مانند همهی موجودات دیگر، قدرت طلب، دنبال منافع و دارای ارق تسلط بر دیگران اند. در این راستا با رقبای شان در بازار معاملات قدرت-منفعت باید بجنگند و برای برنده شدن، رقبا را باید از میدان بیرون اندازند. برای این کار اول باید رقبا را تشخیص و دستهبندی کنند. بعد رقیب را نخست تضعیف بعد به نفع خویش بچرخانند.
میخواهم به یاد تان بیاورم که شما زنان روزی از جمله جدیترین رقبای مردان در زمین بودهاید که مستقیم روی منافع و قدرت با آنها میجنگیدید. آنها اول به صورت خشن و تند یکباره شما را از محور برداشته بعد به صورت آهسته و پیوسته با طرحهای مختلف تضعیف و به حاشیه نگهداشتهاند. یکی از این طرحها همانا مروج ساختن کم سن پسندی (که باعث ظهور کودکنمایی در زنان میشود) بود که با کنترل مقدار تکامل، دایره تجربه و ابعاد رشد شما(زنان) به دست آوردند. طوری که مردان با تظاهر به چهارده ساله پسندی زنان را به این باور رسانیدند که: «هر قدر زنی جوانتر، تزکتر، دست نخوردهتر، آفتاب مهتاب ندیدهتر باشد دوست داشتنیتر است.»
به این ترتیب واژههای مثل معصومیت(که اساسن از کمتجربهگی و نفهمی میآید)، قناعت (که از دیگرخواهی و واگذاری میآید) و اطاعت (که همانا تسلیمی و خنثا شدن است) به صورت اتوماتیک وارد بازار تعریف اخلاق خوب محور زنان شده و این بود که مردان توانستند یک طیف بزرگ و قدرتمند از رقبای شان را که شما بودید عجالتن از میدان بدر کنند. امروز زنان کودکنما(زنانی که تأکید بر کم سنی میکنند) با اداهای معصومانه، رفتار مطی و خواهشات کوچک قناعتبخش دیگر خطری در ذهن کسی خلق نمیکنند و مردان با خاطر آسوده به کسب قدرت و منفعت هرچه بیشتر به سوی تسلط محکمتر بر هستی میتازند.
- ضررها و خطرهای ناشی از کودکنمایی چیست؟
یک مثال ساده که ما را به اصل بحث یعنی پشت (تأکید بر خورد سنی یا کم سنی زنان) چه مضراتی نهفته است، نزدیکتر میکند نگاهی به پروسه ی به نام اهلی کردن یا مهار طبیعت توسط انسان است.
گاهی مثلن متوجه فرق میان یک اسپ وحشی و یک اسپ اهلی شدهاید؟
یا متوجه دریای خروشان طبیعی و دریای تغیر مسیر داده شده توسط انسانها؟
و یا هم توجه به آب خوردن گوزنی با هزار نیرنگ از برکهی پر از تمساح تا برهای که ریسمان در گردن از سوراخ آغیل به کاسهی مملو از آب کدر لب لب میزند؟
و بلاخره متوجه فرق میان زن پخته و مختار و بانوی وابسته و صاحبدار؟
سایه(کنترل) بر روند طبیعی زندگی هر موجودی موثر است؛ آنقدر که او را بسیار به آسانی از ایستادگی و آزادگی به وابستگی و استعمار سوق میدهد. جرأت، عزت نفس، فعلیت و غرور را از او میگیرد و به یک موجود ترسو، بیننگ، مفعول و شکسته مبدل میسازد. اسپ وحشی که زیبا و گردن فراز، توسن و آزاد در پهنهی طبیعت زیبا خود زندگی مفرح برای خویش ساخته بود، قدرت کنترل او را، امروز موجود دوپای چنان محدود ساخته است که افسارش میزنند، نعلش میبندند، قیزهاش کرده سوارش میشوند!
برای مسلط شدن بر آزادی و قدرت زن نیز نخست او را با کُدهای خود ساخته و مصنوعی از زیبایی و زندگی ذهنشویی میکنند، طوری که او را تشویق به نلغهنمایی میکند که دروغگوی و خودگریز بار میآورد؛ سبکی که نشانهی کمتجربهگی از دنیا و هستی پیرامون است. مصرفی شدن محض که معتاد شدن به ارزشهای برونگرایانه در قبال دارد. زنان پی هم تظاهر به کمسنی میکنند و برای یک نمایش بینقص شروع به آرایش، ورزشهای سنگین، پوشیدن لباسهای جوان نما، درآوردن ادا و اطوار که مناسب سن اصلی شان نیست و بلاخره بی آنکه متوجه شوند اول مصروف یک سوژهی میان خالی شدهاند، دوم زمان گرانبهای فصول اصلی عمر را تهی از تجربه و حاصل، هدر دادهاند.
کمی به خود رحم کنید!
هیچ زهری، هیچ دردی و هیچ بن بستی زنان کودکنما را بهاندازهی (پیرهکی) خطاب کردن ویران نمیکند. لذا بخاطر نشنیدن همین واژه (که امروز از جملهی تأثیرگذارترین فحشهای مردان علیه شماست) زنان کودکنما همیشه بابت پنهان کردن تغییرات طبیعی در بدن و صورت شان، مضطرب اند.
زنان کودکنما جرأت نگاه کردن به چشمهای کسی را ندارند چون اکثرن در جامه، نقاب و پوستی زندگی میکنند که از خود شان نیست. زنان کودکنما تلاش میکنند کمتر حرف بزنند چون مجبورند بیشتر دروغ بگویند. زنان کودکنما مجبور به ساختن درآمدهای کلان از راههای اذیت کننده میشوند چون معمولن تلاش میکنند باب دل دیگران باشند. زنان کودکنما ناخود آگاه غمگین و افسردهگی پیدا میکنند چون خویشتن شان از آنها راضی نیست.
اعتماد به نفس زنان کودکنما صدمه میبیند چون همیشه بین خود بودن و دیگری شدن در جنگ اند. زنان کودکنما بی آنکه بفهمند، با استمرار آله شدن در دنیای مردانه، چرخهی نادرست رقابت و تلاش برای منافع آنها را تندتر و پر سرعتتر میسازند.
دوباره ذهن پراکنده تان را جمع کنید!
زندگی فصولی دارد بیبرگشت که یکی از دیگری مهمتر و زیباتر است:
فصل بارگیری (دوره تعلیم و تحصیل) همان دورهی نلغهگی، کم سنی و حملات غریزی.
فصل ثمردهی (کار، تأمین زندگی و اکثرن تولید فرزند) سنی که انسان روی غلتک تجربه کردن آموختههایش قرار میگیرد؛ نبرد عبور از تصور به حقیقت.
فصل حاصل و تفریح(زندگی مشترک، چکر، سفر و باز تولید فکر) سن پختهگی، حاکمیت بر زمان و مکان، سن حاکمیت عقلانی و زمان لذت بردن از زندگی.
آیا برابر است زنی که با پشت سر گذاشتن هر فصل از زندگی کاملتر، بهتر و پختهتر شده است با زنی که کل این مسیر غنی را به یک فصل تنزیل داده باشد؟
زمانی که دیگر نمیترسید، محکم و استوار و قوی هستید، سکان هدایت زندگی تان تحت فرمان خود تان است، متمول هستید، بانفوذ هستید، به رگ رگ زندگی نفوذ کردهاید و از ازدواج، طلاق، تنهایی، زاییدن، جنگ، سفر، خشم و… باکی ندارید شما حتمن چهارده ساله یا بیست ساله نیستید!
زمانی که دیگر دغدغهی سفید بودن و سیاه بودن، چاق یا لاغر بودن، کوتاه یا بلند بودن، فقیر یا غنی بودن ندارید یعنی زمانی که دیگر نگاه دیگران به شما، مهم نیست و برعکس نگاه خود تان به زندگی و زیبایی شکل گرفته است، شما حتمن پا به سی سالگی گذاشتهاید.
و زمانیکه دیگر خود را آنچه هستید پذیرفتهاید، به خویشتن احترام کردن بلد شدهاید و بلاخره این شما هستید که برای بقیه الگو قرار گرفته و بر دیگران تأثیرگذاری دارید. بدن محکم که درگیر سکس پکها و رژیمهای زیباییهای دیگرپذیر نیست با چهرهی با ثبات که برای هر اتفاقی سرخ و زرد و کبود نمیشود، دارید حتمن فصل بزرگ و با شکوه پویایی و قدرتمندی تان یعنی سن چهل-پنجاه سالگی آغاز شده است. همان سن و سال که شما زنان را از آن ترسانیدهاند و وادار کردهاند برای نرسیدن به این شکوه و قدرت (تسلط بر زندگی و دارایی) همیشه خامی و نَورَسی را ترجیح داده و کودکنمایی کنید.
بیایید یاد بگیریم با دوست داشتن سن خود به تجاربی که با زحمات و رنجهایی که در زندگی کشیدهایم احترام بگذاریم.
دیدگاهها 1
فیزیکی*
تزکتر؟؟؟؟
معصومیت = بیگناهی لغتنامه دهخدا (شما ذکر کرده اید (کمتجربهگی و نفهمی)
رفتار مطیع*
دریای تغییر جهت*
سوراخ آغیل؟؟؟
آغیل با چشم مرکب میشود و به معنی نگاه غضب آلود است (به چشم آغیل)
زندگی مرفه*
تشویق به نلغهنمایی میکنند*
خودگریز بار میآورند*
—–
اگر من دروغ میگویم این عیب من است نه از جامعه بر این اساس نگاه شما بسیار عقده ای است نسبت به مردان در حالیکه رقابت زنان با یکدیگر باعث فرار از سن شده
اگر زنی سن بالا داشته باشد ولی زیبا باشد طلبکارانش بسیارند نسبت به زن کم سن و سال
مهم این است که هر سال به سن زن ها اضافه میشود و همچنان توقع شان پایین می آید ( در مردان هم این صدق میکند)
بهتر است یاد بگیریم که خودمان را ملامت کنیم برای اشتباهی که خود مرتکب میشویم