نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

گلوی خونین آزادی بیان!

  • نیمرخ
  • 6 جدی 1399

خبرنگاران، روزنامه‌نگاران و اهل رسانه،‌ صدای رسای آزادی بیان استند. صدای آنان در واقع پژواک بلند عدالت‌خواهی، آزادی‌طلبی و برابری است. پژواک که روایت‌گر و بازتاب‌دهنده‌ی وضعیت جاری است و به نقد نابرابری، ناملایمتی‌ و زشتی‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و… می‌پردازد. این صدا در جغرافیای افغانستان چندان ریشه‌دار و قدرتمند نیست. در سال‌های پسین رسانه‌های دیداری، شنیداری، چاپی و شبکه‌های اجتماعی، نقش موثر در بهبود وضعیت اجتماعی-سیاسی گذاشته‌است. رسانه‌ها در واقع بستر بیان دیدگاه‌های نسبتن آزاد شهروندان، آگاهان و تحلیل‌گران بوده است. روزنامه‌نگاران و خبرنگاران با بیان وضعیت جاری و نقد کارکردهای حکومت و گروه‌های مخرب و مخل امنیت و ثبات، دست به کار بزرگ زدند تا آنچه هست را در جامعه بازنمایانند. ارچند این صداها در بسیاری از موارد شنیده نشده و بی‌پاسخ مانده است.

اما این صداها کلن بی‌تاثیر و بی‌جا هم نبوده است. رسانه‌ها و اهل رسانه در کنار این که روایت‌گران به موقع رویدادهای جاری بوده‌اند و به نقد کارکردهای مسؤولان نظام پرداخته و می‌پردازند، مسؤولیت بزرگ روشنگری و آگهی‌دهی را در جامعه نیز داشته‌اند و دارند. با ترویج رسانه‌های آزاد و آزادی بیان، شهروندان کشور در گروه‌های مختلف موفق به بیان آشکار و بی‌پرده‌ی دیدگاه‌ها، نظریات و نقدهای شان شده‌اند. آنچه سبب رونق هرچه بیش‌تر آزادی بیان و بهبود وضعیت اجتماعی می‌شود. با تأسف خانواده‌ی رسانه‌ای کشور در این راه قربانی‌های سنگینی نیز پرداخته‌اند. صداهای بلند رسانه‌ای کشور مورد هدف قرار گرفتند و به گونه‌های مختلف در جاه‌های گوناگون مورد خشونت واقع شدند.

اما متأسفانه در ماه‌ها و هفته‌های اخیر ترورهای سازمان‌یافته علیه مسؤولان رسانه‌ها، روزنامه‌نگاران و خبرنگاران راه افتیده است. هدف گرفتن اهل رسانه در واقع هدف گرفتن آزادی بیان است. چنانکه تذکر دادم، آزادی بیان نسبی که در اینجا وجود دارد، با خطر جدی مواجه است. وقت که اهل رسانه‌ها به گونه‌ی منظم مورد هدف قرار گیرند و پرونده‌های آنان به گونه‌ی مبهم و نامعلوم سال‌ها بسته بماند و هیچ مورد آن معلوم نشود، بی‌تردید، این قشر بی‌دفاع اما با مسؤولیت بزرگ نیز در بی‌پناهی و خطر بالفعل واقع می‌شوند که تداوم این وضع تأثیرات ناگوار بر وضعیت آزادی بیان و در کل وضعیت فکری-فرهنگی و اجتماعی جامعه می‌گذارد.

در چند هفته‌ی اخیر خوب‌ترین‌های عرصه‌ی رسانه‌ها، آزادی بیان و عدالت‌خواهی ترور شدند. این روزها وضعیت هراس‌ناکی بر فضای شهر و روستای این خاک حاکم شده است. وضعیت پایان‌ناپیدایی که نمی‌شود از کنار آن خاموشانه گذشت. رسانه‌ها و اهل رسانه با مایه‌گذاشتن جان شان، در دشوارترین شرایط در راه تقویت و تداوم آزادی بیان گام می‌بردارند. آنچه که متضمن سرنوشت آزاد شهروندی می‌شود. اگر آزادی بیان، خفه شود، بی‌تردید وضعیت نامطلوب‌تری شکل خواهد گرفت. این همه جان‌فشانی اهل رسانه برای حمایت و تداوم آزادی بیان، می‌باید مورد حمایت حکومت، گروه‌های مختلف اجتماعی و شهروندان قرار گیرد. اگر حکومت و شهروندان از رسانه‌ها و آزادی بیان حمایت نکنند، سرنوشت ناپیدای و تاریکی در انتظار همه خواهد بود. این قربانی‌ها برای آزادی بیان هزینه‌های سنگینی است که نباید نادیده گرفته شود. نباید این پرونده‌ها زیر انبار از پرونده‌های دیگر فراموش شود. شهروندان آزادی‌خواه و عدالت‌طلب نباید در این شرایط دشوار خاموش باشند. این وضعیت پیامد بسیار بسیار ناگواری خواهد داشت.

همچنان بخوانید

عید زنان

مردان عید دارند و زنان پاک‌کاری

5 حمل 1402
خودکشی خواهرم باعث بیداری خانواده شد

خودکشی خواهرم باعث بیداری خانواده شد

5 حمل 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
صابره
هزار و یک شب

سرنوشت صابره؛ از میز مطالعه به دود آشپزخانه

2 حمل 1402

صابره، 17 ساله، تازه امسال مکتب را به پایان رسانده است. در حالیکه هنوز با اعتماد به نفس می‌گوید لیسانس خود را از یک دانشگاه معتبر بین‌المللی خواهد گرفت، احساس می‌کند وضعیت کشور او را به سوی قفس تنور و آشپزخانه می‌راند.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00