نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

چانه زنی‌های مراسم عقد (نکاح)

  • نیمرخ
  • 6 جدی 1399

لطیف آرش


صدای گوش خراش موسیقی به حدی بلند است که صدای شخصی را که در چوکی پهلویم نشسته است نمی شنوم. نو جوان‌ها وجوان‌ها سرگرم رقص وپایکوبی هستند، شخصی که در پهلویم نشسته از جایش بلند می‌شود و در گوشم می‌گوید: بیادر چارچر ایفون داری؟ قبل از این که پاسخ بدهم، آواز موسیقی قطع گردید و یک تن در پشت مایکروفون قرار گرفته گفت: «دوستان عزیز لطفن توجه کنید! به‌خاطر مراسم نکاح وقفه می‌گریم و برادران عزیز که قبلن همراه شان هماهنگی شده است، لطفن به صالون نکاح تشریف ببرند.»

من هم یکی از کسانی بودم که قبلن به مراسم نکاح دعوت شده بودم، از همین رو به صالون که قرار بود مراسم نکاح در آن اجرا گردد رفتم. در چند لحظه چوکی‌های اطراف میز از سوی افراد اشغال گردید و تعدادی زیادی به دلیل نبود چوکی روی پا ایستاد ماندند که در میان آنها چند فرد ریش سفید نیز حضور داشتند.

پدر داماد چندین بار از جوانان که در چوکی اطراف میز نشسته بودند، خواست که چوکی‌های شان را برای ریش سفیدان واگذار کنند، اما گوش هیچ کس بدهکار نبود، از همین رو من از چوکی‌ام بلند شدم و به سوی یکی از ریش سفیدان که روی پا ایستاده بود اشاره کردم و وی در چوکی‌ام نشست و من در عقبش ایستاد شدم.

در پهلوی داماد روحانی نسبتن جوانی نشسته بود و بعد از خواندن چندین آیت به مجلس حاضر گفت که نکاح افضل همان نکاح است که مهر آن کم باشد، روحانی هنوز صحبت‌هایش را تمام نکرده بود که یکی از افراد حاضر در مجلس روحانی را مخاطب قرار داده گفت: درست است که شما از طرف داماد دعوت شده‌اید،اما به هیچ وجه نباید طرف داری داماد را بکنید.»

قبل از آن که روحانی پاسخ طرف مقابل را بدهد، پدر داماد در حالیکه خشم از سرو و صورتش می‌بارید، با لحن خیلی تند گفت: ملا صاحب طرف داری ما را نمی‌کند، وی از قران و سنت گپ می‌زند، اگر وقتت را در لو لهب  تیر نمی‌کردی و یک کمی از دین آگاهی پیدا می‌کردی هرگز این گپ را نمی‌زدی، اما افسوس…»

بعد از تعیین شدن وکیل از دو طرف، وکیل عروس گفت: «شکر خدا حاجی صاحب زندگیش جور است و خدا دگه هم برایش زیاد بته، مهر خواهر ما فقط و فقط سند حویلی قلعه فتح الله، ده لک افغانی و سه صد گرام طلا است.» وقتی وکیل داماد و افراد حاضر در مجلس این خواست‌های وکیل عروس را شنیدند، همه از کوره در رفتند و نزدیک بود که  مراسم عروسی برهم بخورد.

پدر داماد به وکیل عروس صدا زد که اگر زندگیم جور است، داد خدا است، تو چه کاره که پشت زندگی من دهن واز کردی، من شکر شش بچه دارم، اگر سند حویلی را در مهر خواهر تو بدهم، باز پنج بچه دیگه من چه کند؟» اما وکیل عروس هم کم نیاود و گفت که به ما غرض نیست در مهر عروس‌های پنج بچه‌ات چه می‌اندازی، خواهرم را از آب نگرفته‌ام که مفت به شما بدهم!؟»

گفت‌وگو میان آنان داغ شد. پدر داماد می‌گفت که خواهرت را مفت برای ما نداده‌ای و از روزی که همرای شما خویشی کرده‌ام، نزدیک به 30 لک مصرف شده است، 30 به دهن جور می‌آید! اما وکیل عروس می‌گفت هرچه مصرف کردی برای پسر خود مصرف کردی، ربطی به آنان ندارد.

اما پدر دامان فهرست می‌کرد که پنج لک تویانه داده است، از این پول هیچ مصرفی به جهیزیه و عروسی دختر نشده است. همه را مصرف زندگی و خانه‌ی خود کرده و این گفت‌وگو داغ‌تر شد، حتا نزدیک بود زد و خورد فزیکی هم بشود. گپ‌ها به جاه‌های باریک‌تر و جزییات که نباید اظهار می‌شد کشید، اما با وساطت و دخالت حاضران محفل و تبدیلی وکیل عروس، مراسم ادامه پیدا کرد. با فشار زیاد وکیل جدید از حویلی گذشت، اما مقدار پول نقد و طلا که از سوی وکیل قبلی تعین شده بود، بحث ناپذیر و غیر قابل گذشت می‌نمود.

همچنان بخوانید

سکوت اجباری

سکوت اجباری

13 دلو 1401
زنان افغانستان

زنان افغانستان زندگی می‌خواهند، مقام‌های غربی زنده ماندن

8 دلو 1401

من که به عنوان ناظر، شاهد این ماجرا بودم، دیدم که در نبود دختر و ممکن در عدم رضایت وی، در مورد آینده و سرنوشتش چنین چانه زنی‌های می شود، بحث‌های که در آن مجلس صورت  گرفت، مرا به فکر وا داشت که این گونه برخوردها چقدر تأثیر منفی روی زندگی مشترک دو طرف خواهند گذاشت؟ چرا در طول این ماجرا، داماد خاموش بود و اصلن مداخله نکرد؟ آیا وقت آن نرسیده است که باید در امر ازدواج دو طرف که می‌خواهد زندگی مشترکی را آغاز کند تصمیم‌گیری کنند و تصمیم‌گیر اصلی آنها باشند و اجازه ندهند خصوصن دختران که اشخاص دیگری در مورد زندگی آینده‌ی شان تصامیم نادرست اتخاذ کنند.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: حقوق اساسی زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاه‌ها 1

  1. خداداد رضای می گوید:
    2 سال پیش

    اگر عروس و داماد کمی عقل داشته باشد و به آینده خود فکر کنند هرگز اجازه نمیدهد برای چونین آدمای بی انصافی و سو استفاده جو که هرچی دل شان خواست بگوید و باعث فقر و بدبختی و نابودی زندگی دیگران شود.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
چندهمسری
هزار و یک شب

چندهمسری؛ پاداش زنی که با پول معلمی خرج دانشگاه شوهرش را داد

16 دلو 1401

مروارید در تمام قریه یگانه دختری بود که بیشترین خواستگار را داشت. او دختر باسواد بود و در امور منزل هم به قول زنان قریه، از هر انگشتش هنر می‌بارید. همه می‌خواستند مروارید عروس‌شان شود.

بیشتر بخوانید
زنی که باربار زندگی می‌سازد
هزار و یک شب

زنی که باربار زندگی می‌سازد

13 دلو 1401

گل‌واری 25 سال پیش به خدادا، پسر همسایه‌اش دل می‌بندد و قصه‌ی دلدادگی‌شان نقل مجلس محله می‌شود. قدرت این دلدادگی هردو را به‌هم می‌رساند. پس از دو سال زندگی مشترک، همراه با شوهر و خانواده‌ی...

بیشتر بخوانید
نجمه
هزار و یک شب

زنی که برای آینده‌ی دخترش خانه را ترک کرد

17 دلو 1401

نجمه را در پانزده سالگی به شوهر دادند. خودش می‌گوید به راستی مرا به شوهر دادند، من چیزی از ازدواج نمی‌دانستم.شانزده ساله بود که دختری به دنیا آورد و اسمش را گلنار گذاشتند.

بیشتر بخوانید
ازدواج مجازی
هزار و یک شب

چهار سال ازدواج در فضای مجازی

11 دلو 1401

زندگی در منطقه‌ی اعیان‌نشین شهر کابل به خوبی پیش می‌رفت. بدون هیچ محدودیتی به مکتب رفتم و درس خواندم و برای خودم رویاهایی بافته بودم.

بیشتر بخوانید
زن چهارم
هزار و یک شب

روزی که زن چهارم پدرم پسر زایید

8 دلو 1401

پدرم پسر می‌خواست. او همیشه آرزو می‌کرد که پسردار شود. برای همین چهار بار ازدواج کرد. هیچ‌کس نمی‌توانست با او مخالفت کند. همین‌که حرفی می‌زدیم به دهان ما محکم می‌کوبید.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
EN