قسمت بیست و ششم از سلسله نوشتههای حسین رهیاب بلخی با عنوان «زنان در مسیر تاریخ»
آموزش زنان در مصر
گرچه مدرسه مامایی تنها اقدام دولت برای آموزش و پرورش زنان تا 1870 باقی ماند، عدم تعصب نسبت به مطالعه موضوعهای درسی اروپایی توسط زنان در زندگی طبقههای مرفه نمایان بود. دختران محمدعلی پاشا و اطرافیانش تحت تعلیم مربیان اروپایی همزمان با آموزش سنتی عربی و مذهب توسط مربیان بومی قرار گرفتند. خانوادههای طبقه مرفه نیز تبعیت کردند، با وجود اینکه در استخدام درآوردن معلمانی برای دخترانشان به طور پراکنده مرفه مصری – ترکی بود که با وجود مخالفت مادرش به دلیل اصرار خود و حمایت پدرش تحت تعلیم قرار گرفت.
نازلی فاضل (3) (که در اوایل 1900 فوت کرد)، دختر ارشد یک شاهزاده بود که در منزلش به طور متناوب روشنفکران طراز اول و اعضای طبقه حاکمه در اواخر نوزدهم حضور مییافتند، و در کودکی توسط معلمان اروپایی و مربیان عرب یا مصری آموزش دیده بود. (تعداد مدارس از همه نوع از فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی و غیره) که برای دختران تأسیس شده بودند، در دهه 1910 افزایش یافت.
در بین طبقات پایین و متوسط، تعداد کمی از دختران به مدارس سنتی، در جایی که قرائت و حفظ قرآن تدریس میشد، میرفتند. اما تحصیلات از نوع اروپایی در بین این طبقات اجتماعی نیز در ابتدا از طریق مدارس مبلغین که در دهههای 1830 و 1840 تأسیس شده بودند، رواج پیدا کرد. حدود 5570 دختر در سال 1875 به مدارس مبلغین میرفتند که در بین آنها 3000 مصری وجود داشت. در 1887، از 1660 دانشآموز این مدارس 4000 نفر مصری بودند. اکثریت دخترانی که در این مدارس ثبت نام میکردند، مسیحیان قبطی بودند. اما تعداد کمی از مسلمانان هم حضور داشتند، با وجود اینکه بیشتر والدین مسلمان اکراه داشتند که دخترانشان را به مدارس مبلغین مذهبی بسپارند، زیرا یکی از اهداف عمده تاسیس آنها تبلیغ مسیحیت بود. در پارهای اوقات، هنگامی که مدارس مبلغین تصمیم به جذب دانشآموز از فقیرترین طبقات اجتماعی میگرفتند، مسلمانان اکثریت دانشآموزان را تشکیل میدادند زیرا این افراد ضعیف و آسیبپذیر قادر به مقاومت در برابر اقدامات تعرضی این مدارس جهت افزایش ثبت نام نبودند. این در مورد مدرسه خانم واتلی صادق بود. مری لوییزاوتلی، دختر اسقف دوبلین، با نزدیک شدن و ملاقات با افراد فقیر در خیابانهای مصر آنها را متقاعد میساخت تا فرزندانشان را به مدرسه بیاورند و با این کار اقدام به جذب دانشآموزان جدید میکرد.
بررسی موردی: مصر (2)
فعالیتهای اقتصادی زنان
زنان در مصر قبل از نفوذ اقتصاد اروپا در کشور مصر نقش فعالی در عرصه اقتصاد ایفا میکردند. در قرن 19، ادغام روزافزون مصر در اقتصاد جهانی فرصتهای زنان برای امرار معاش و کسب درآمد کمکی در بخش تولید نساجی (از ریسندگی و شانهزنی گرفته تا رنگ بری) را کاهش داد. در ضمن، رواج کالاهای اروپایی اثر منفی بر سایر زمینههای تجارت محلی گذارد که به ضرر زنان و مردان مصری بود. به طور مثال، بازرگانان بومی جای خود را به شرکتهای اروپایی و نمایندگان آنان دادند. در نتیجه، زنانی که در تجارت محلی سرمایهگذاری کرده بودند نیز متضرر شدند. تغییراتی که در قوانین تصرف و اجاره زمین در زمان محمدعلی در جهت اصلاحات کشاورزی به وجود آمد نیز به طرز منفی زندگی کشاورزان (شامل زنان) را تحت تأثیر قرار داد. این قوانین مالکیت زمین را در انحصار تعداد معدودی زمینداران بزرگ قرار داد و کشاورزان را از تصرف محروم ساخت.
ادامه دارد…