خشونتهای فزیکی و روانی با زنان در خانوادهها تا سرحدی است که حد اوسط هر هفته یک خبر خودکشی زنان تیتر رسانهها میشود. این وضعیت به شدت نگرانکننده است. در سراسر کشور انواع خشونت بر زنان اعمال میشود. شدت و تداوم خشونت باعث میشود برخی از زنان تصمیم بگیرند زندهگیشان را نابود کنند. این وضعیت نشان میدهد که خشونت با زنان چنان به یک امر عادی تبدیل شده که هرقدر دادخواهی و آگاهیدهی میشود بازهم شهر و روستا، جاده و کوچه، خانه و ادارهی کار؛ همهجا برای زنان امن نیست. احساس عدم مصؤونیت در وجود زنان باعث میشود در انتخاب شغل، آزادی رفتار، حفاظت از حقوق و بسیاری امور دیگر زندهگیشان خودسانسوری کنند. نه تنها خودسانسوری و تحمل خشونت، بلکه زندهگی و جانشان را در مقابل خشونت ناکام مطلق پنداشته تسلیم مرگ شوند.
هفته گذشته خبر تیزاب نوشیدن یک زن از امنترین ولایت افغانستان خبرساز شد. دختری که در بامیان به قصد خودکشی تیزاب نوشیده بود، نمونهای از رویدادهای هولناک روزمرهی زنان است. به دلیل شرایط بد امنیتی و عدم پاسخگویی نهادهای مسؤول به قضایای گذشته، نهادهای مدافع زنان و مدافعان حقوق بشر نیز دیگر رمقی برای راهاندازی اعتراضهای خیابانی و دادخواهی مستمر و گسترده را ندارند.
از سوی دیگر، خود زنان به اندازهای ستم و سرکوب را تجربه کردهاند که خشونت برای آنان به یک امر مبتذل تبدیل شده است. البته که زنان آگاهانه قصد تحمل خشونت را ندارند، اما دسترسی به عدالت رویایی بود که در عصر دموکراسی نیز برای زنان محقق نشد و اکنون برخیها مرگ را بر تحمل درد ترجیح میدهند. سالانه به طور اوسط حدود هفت هزار قضیه خشونت علیه زنان در نهادهای مختلف فعال در این عرصه ثبت میشود، اما طی دو دهه اخیر تعداد قضایایی که مجرمین و عاملان خشونت با زنان به صورت علنی مجازات یا نتیجهی پروندهیشان به مردم اعلام شده کمتر از انگشتان هردودست یک فرد است.
ناتوانی حکومت در تطبیق عدالت باعث شده است که خیلی از تجربههای دردناک زنان هرگز در هیچ اداره و نهادی ثبت نشود. زنانی که از دسترسی به عدالت ناامید میشوند یا به خاطر محدودیتها امکان دسترسی به نهادهای حامی حقوق زنان را ندارند از روی جبر اقدام به خودکشی میکنند.
وزارت امور زنان، کمیسیون مستقل حقوق بشر، نهادهای مدافع حقوق زنان، جامعه مدنی و رسانهها مسؤولیت دارند تا جهت کاهش خودکشی، برای زنان آموزش دهند که خودکشی راه حل نیست. خشونت با زنان در افغانستان بیشتر از جانب مردان اعمال میشود. اما پاسخ خشونت، خودکشی نیست. زنان باید به این فکر کنند که تا چه زمان و چند زن باید خودکشی کنند؟ نهادهای عدلی و قضایی نیز براساس قانون مکلف هستند که امکان تحقق عدالت در پروندههای خشونت با زنان را فراهم سازد و اطمینان دهند که به پروندههای خشونت با زنان رسیدهگی میشود تا زنان آسیبدیده و قربانی به جای مرگ، دسترسی به عدالت را انتخاب کنند.