خانمهای توانای فراوانی در پشت صحنهی بازرگانی نقش بازی کرده ولی جرأت ظهور و حضور در صحنه را نداشتهاند. همین بوده که به استقلال و صلاحیت مالی دست نیافتهاند و مدام نیازمندیشان به مردان ادامه یافته است.
خوشبختانه در سالهای پسین با مساعد شدن وضعیت فرهنگی کشور، برخی از زنان کارآفرینی کرده و فرآوردههای بازرگانیشان را خود به بازار آورده و فروختهاند. ولی هنوزهم نیاز است این خانمها آموزش مسلکی ببینند و منفعلانه به کار در پشت صحنه اکتفا نکنند.
یکی از روزها به قصد خرید به یکی از فروشگاههای واقع برچی کابل رفتم. در یکی از دکانهای زیور زنانه متوجه شدم گونهای از گلوبندها، دستبندها و گوشوارههای ساخته شده از مهرههای ناب وجود دارد. کنجکاو شدم. از فروشندهاش که یک آقای جوان به نام محمد کاظم احمدی بود پرسیدم این زیورها را از کجا میآورد. او در پاسخم گفت که «بیشتر این سنگها(عقیق، فیروزه و…) از معدنهای کشور خود ما بهدست میآید و سنگهای دیگری چون تایگر و ستاره از بیرون وارد میشود. خانمهای خانهی ما آنها را به شکل گردنبند، دستبند و گوشواره درمیآوردند.»
دو خواهر و خانم برادرش هرکدام روزانه چهار تا پنج ساعت کاری و عمرشان را برای آماده کردن آنها سپری میکنند.

با تلاش فراوان نتوانستم از نزدیک با آنها گفتگویی داشته باشم. بر بنیاد حرف کاظم این سه بانو با آنکه طرحهای جدید دارند؛ هیچگاه نخواستهاند در فروش این صنعت هنرمندانهی دستشان در بازار کار کنند. هیچ نشانی از این بانوان در این تجارت نیست. آنها هر روز در خانه کار میکنند و زیورهای زیبایی را به بازار میفرستد که نه پول آن را دریافت میکنند و نه به نامشان به فروش میرسد. به گفتهی کاظم هفتهوار بیستوپنج تا سی درصد سود دکان شان را به این سه بانو میدهند. اما این مفاد نه به شکل پول نقد که برای برآورده شدن نیازهای اولیهی آنان همچون نان و لباس و مایحتاج خانه به آنها میرسد.
اما در سوی دیگر شهر، در یکی از فروشگاههای پل سرخ، مرضیه صالحی زن جوانی است که در دکان کوچک اما با زیورات قشنگ و فریبندهاش فروشندهگی میکند. با او که لبخند در لبهایش جاری بود در مورد کارش به گفتوگو پرداختیم. مرضیه گفت: «یک سال پیش همه زیورات عروسی و دیگر زیوراتی را که در گذشته خریده بودم فروخته و مقدار سی هزار دالر را گرد آوردیم. پول آن را برای تجارت کوچکی سرمایهگذاری کردیم.»
او حالا از کشور ایران زیورات را وارد کرده و در دکان کوچکش به فروش میرساند. زیوراتی را که او وارد میکند پیش از این در کشور ظاهرن دیده نمیشد. مرضیه گفت: «نکل، ستیل یا همان آبکاری طلا و نقره، در افغانستان وجود نداشت و من این کمبود را حس کردم و اقدام به کار بازرگانی در این بخش کردم. به بازار مناسب و رو به رشد دست یافتهایم.»

دکان هاجر صالحی، خواهر و شریک مرضیه صالحی در منزل پایینی همان فروشگاه جا خوش کرده است. او با همکاری خواهرش(مرضیه) از سود فروش زیورها توانستند دکان دیگری را در بخش لباس ایجاد و مدیریت کنند.
هاجر در کار طراحی و وارد کردن لباسهای زنانه سرگرم است. چهرهی پرابهتی داشت و در هنگام گفتوگو با او متوجه شدم که پر است از انرژی بالقوه و بالفعل.
طراح لباسهای دکان او یک زن افغانستانی در ایران است. طراحی که اسمش را هاجر افشا نمیکند، با همکاری و هدایت هاجر لباسهای ایرانی را طبق سلیقهی زنان افغانستان بومیسازی میکند و به کابل میفرستد.
به نکتهای که هاجر به آن تمرکز دارد، کیفیت است.
او میگوید: «من برای آیندهی کاریام برنامهریزی کردهام و میخواهم لباسهای کودکانه و مردانه را نیز طراحی و وارد کنیم.»
هرچند به گفتهی او طراحی لباسهای سنتی افغانستانی زیباست و طرفدارانش در کشور زیاد است اما ما نیاز به لباسهای دیگر هم داریم که یکی از دلیلهای اقدام من همین بوده است.
هاجر به پرسشم که چه اندازه خودش را موفق میبیند گفت: «مسیر موفقیت نامحدود است ولی فکر میکنم در مسیر درست استم و میخواهم بدون اتکا به حمایت دیگران بیش از گذشته به کارهای خلاقانه و وارد کردن لباسهای مناسب و باکیفیت دست بیازم.»
این دو خواهر(مرضیه و هاجر) با آنکه دانشآموختهی رشتهی انجنیری استند و در گذشته دارای شغلهای تقریبن پردرآمد بودند، دست به کارآفرینی زدند و هر دو ماهانه مقدار درآمد قابل توجهی کسب میکنند و از کار شان خشنود استند.

آنها به این باور رسیدهاند که ما نباید خود را مقید یک بخش خاص کنیم. در هر کاری که اشتیاق و مهارت بیشتر داریم در انجام همان کار مبادرت بورزیم.
این موضوع قابل تأمل است که این کارآفرین جوان(مرضیه) هنگام ایجاد کار از موفقیتش نامطمئن بوده است. ولی قدرت ریسکپذیریاش باعث شده است که استوار بماند و به کارش ادامه دهد. او پس از شش ماه خواهر کوچکش(هاجر) را نیز وارد کار بازرگانی کرد تا در این موفقیت سهیم شود.
در سالهای پسین افغانستان بستر مناسبی برای گسترش فعالیتهای زنان بوده است. زنان زیادی پس از سرنگونی رژیم طالبان وارد فعالیتهای بزرگ در درون و بیرون دولت شدهاند. در این میان، زنان در تجارت و سرمایهگذاریهای کوچک و میانه نقش خوبی داشتهاند. ایجاد شرکتهای بازرگانی زنان در این مدت، تا اندازهای در بهبود وضع اقتصادی زنان و کاهش فقر نیز اثرگذار بودهاند.