نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

چرا شاعر و ادیب ما رسالت‌مند نیست؟

  • نیمرخ
  • 28 جدی 1399

سلیمان راوش


اگر نویسنده و یا شاعری بخواهد فریادگر زمان خود باشد، ولو سال‌های سال را در ایستایی و سکوت گذشتانده باشد، بازهم در آغاز کار زمانه او را در آغوش ‌می‌کشد.

ما شاعران و نویسنده‌گان زیاد داریم. به طور نمونه از دهه‌ی شصت تا به امروز اگر بشماریم چهر‌ه‌های مانند: پرتو نادری، شبگیر پولادیان، صبورالله سیاه سنگ، سلطان‌علی سحاب، لطیف پدرام، قهار عاصی، افسر رهبین، عبدالله نایبی، محب بارش، سمیع حامد، علی‌شاه روستایار، پژوهان گردانی، مسعود اطرافی، میرویس موج، لاجوردین شهری، شجاع خراسانی، عزیز آسوده، غنی برزین مهر، یونس طغیان، صالح محمد خلیق، حضرت وهریز، صدیق کاوون، غلام‌حیدر یگانه، قربان‌علی همزی، اسدالله ولوالجی، صادق عصیان، عباس خروشان و صد‌ها تن  دیگری كه در همین لحظه حافظه‌ام یاری نمی‌كند تا نام‌های همه شان را به یادم بیاورم. از بانوان سخنور راحله یار، كریمه ویدا، شفیقه یارقین-دیباج، حمیرا نگهت، ثریا واحدی، خالده فروغ، فرحناز حافظی، انجیلا پگاهی، نجلا آگاه، نادیه فضل، ساجده میلاد، مژگان ساغر، صنم عنبرین، نفیسه خوش‌نصیب و شاهدخت شعر معاصر «بهار سعید» و د‌ه‌ها تن  دیگر را می‌توان نام برد. چند تن ازاین بانوان و آقایان خوش‌بختانه توانستند اصالت ادبیات را درک نمایند و کار‌های رسالت‌مندی در شعر و نثر خویش انجام دهند.

علاوه بر این، برخی از نویسنده‌گان ما نتوانستند و نمی‌توانند در مسیر ادبیات هدف‌مند حرکت نمایند. یعنی تیری را که از کمان شعر، داستان، نقد و تاریخ رها می‌کنند به سوی هدفی که از قبل تعیین شده باشد پرتاب نمایند. از خود اثر مستقل علمی ‌و اجتماعی بیافرینند. مثلن وقتی شعری را به سرایش ‌می‌گیرند از خود نمی‌پرسند که این شعر برای چه و برای کی باید سروده شود. از طریق این سرایش و نوشتن چه چیزی یا کدام اندیشه را ‌می‌خواهند در جامعه پیاده نمایند. این‌جا کاری به کاری معشوقه‌بازی‌ها، درد هجران‌ «اکثر شاعران» و خاطره‌پردازی‌های نوجوانی شان نداریم. بحث شعر عاشقانه بحث جدا و کامل سلیقه‌ای است. این‌جا منظور از آثار اجتماعی در ادبیات ‌می‌باشد.

دردآورترین مسأله این است که ادبیات ما در دهه‌ی چهل با اندیشه پیوند پیدا ‌می‌کند. مردم‌گرایی و تعالی و ترقی جامعه‌ی جسته و گریخته در داستان، شعر و تحلیل‌ها ظاهر ‌می‌شود. ولی  پروسه‌ی سیاسی‌سازی در جامعه به ویژه در بین روشن‌فکران از سوی منابع خارجی سد اندیشه در ادبیات غیرسیاسی ‌می‌شود. ادبیات و ادیب ما باید خودآگاهی داشته باشد، روان جامعه و نیازمندی‌های عصرش را درک نماید، دارای بینش ره‌گشا و رهبری فكری باشد، جامعه‌ی خود را ارزیابی  دقیق کند -نه از راه اندیشه‌‌های وارداتی بلکه با خودآگاهی اوضاع را پیش‌بینی نماید- با منطق خود و به دور از تقلید به نتیجه برسد. اما عکس آن، در واقعیت ادبیات و ادیبان ما با سیاست‌های مزورانه و سودآور پیوند پیدا ‌می‌کند. این پیوند را به مظهر روشن‌فکری و عدالت‌خواهی توجیه ‌می‌نمایند. این دوره را به گفته‌ی کانت «دوره‌ای می‌یابیم که انسان در آن شجاعت ندارد تا خود نیروی فهم خویش را به کار گیرد.»

از همین رو، شاعر و نویسنده به مثابه‌ی فرد نابالغی است که قیمی‌ برایش تعیین کرده‌اند تا به جای او فکر کند و تصمیم بگیرد. دوره‌ی قیمان است، دوره‌ی اولیاست، از جمله اولیای فقیه: زیر نام‌هایی چون پاپ، شیخ، مفتی، مرشد، کاهن و شَمَن.

سودجویان عرصه‌ی ادبیات در افغانستان همان‌گونه که در بالا یاد شد با پوده‌اندیشی روشن‌فکرانه در دهه‌ی هفتاد و هشتاد، بدون شک عرصه‌ی ادبیات رسالت‌مند را خالی ‌می‌سازند و خود را نیز بدون آن‌که متوجه باشند پوک و مردود تاریخ  ‌می‌گردانند. امروز شما کم‌تر درادبیات ما، منشأ و مبدأ درد و رنج مردم را ‌می‌یابید. روی گپ با ادیبانی است که وقتی در محافل و مجالس روشن‌فکری حضور پیدا ‌می‌کنند با تمام پُررویی هنوزهم خود را خدمت‌گزار ادبیات متعهد، رسالت‌مند  و حافظ اصالت ادبیات ‌می‌دانند. درحالی‌که این عده یا نمی‌دانند که ادبیات چیست و رسالت ادبی چه را ‌می‌گویند و اصالت ادبیات در چیست؟ یا این‌که زیرکانه ‌می‌خواهند هم لعل به دست آرند و هم دل یار نرجانند.

تاریخ ادبیات جوامع مختلف از جمله اروپا را وقتی مطالعه ‌می‌نمایید به وضاحت مشاهده ‌می‌کنید که نویسنده‌گان، شاعران و خبرنگاران با داشتن حس خدمت به جامعه و تحلیل و توضیح وضع اجتماعی، حتا در جبهه‌های جنگ‌ها رفته‌اند. آن‌ها به جبهه رفتند تا داستان‌های جنگ، بی‌عدالتی‌ها در جنگ، بی‌رحمی‌ها و قساوت‌ها، عاطفه‌ها و احساسات آدم‌های درگیر جنگ را مستندسازی کنند. نه تنها در جنگ‌های نظا‌می‌، بلکه در جنگ و کشمکش‌های ایدیولوژیک و عقیدتی نیز اشتراک فعال داشته‌اند. هرگز از ابراز عقیده و اندیشه‌ای که به نفع انسان و بشریت بوده هراس نداشتند. ادیبان، خبرنگاران و شاعران اروپا هرگاه تشخیص داده‌اند که جامعه به اندیشه‌ی نوی ضرورت دارد تا جاگزین اندیشه‌های کهنه شود با تمام تنگ‌دستی‌ به تفکر پرداخته‌اند. در نتیجه اندیشه خلق کرده‌اند. فسادانگیزی و بی‌مایه‌گی اندیشه‌ها و فلسفه‌های کهنه و ادبیات و فرهنگ‌های گم‌راه‌کننده را به باد انتقاد گرفته‌اند.

در دوره‌ی رنسانس اروپا ‌می‌بینید که نویسنده، فیلسوف، شاعر، محقق و تاریخ‌نگار همه دست به دست هم دادند تا جامعه از ستم کلیسا و پاپ‌ها، اشرافیت و اربابان رهایی یابد. نمونه‌ی این آثار را  در تاریخ ادبیات جهان با عینیت می‌توان دریافت. به ویژه تاریخ ادبیات فرانسه، آلمان و بریتانیا پر از این نمونه‌ها است. جالب این است که در دوره‌ی رنسانس اروپا وقتی دست‌اندرکاران ادبیات، فلسفه و هنر علیه استبداد مبارزه برخواستند اکثر نویسنده‌گان و شاعران از سوی افراد مبتذل‌اندیش و پیرو کلیسا محکوم ‌می‌شوند. عناصر مبتذل  آن‌ها را نفرین ‌می‌کنند و به دستور شاه و شیخ برای به دار آویختن و سوختاندن و سنگسار این نخبه‌گان فرهنگی متحد ‌می‌شوند. آن‌ها را از جامعه طرد و تبعید کردند. اما این روشن‌گران رسالت‌مند در تمام عرصه‌ها، ادبیات، فلسفه و هنر قلم و کاغذ را در طاق بلند نمی‌گذارند. بلکه با قبول رنج‌ها، تحمل توهین و تعبید و در عین نداشتن امکانات اقتصادی  به کار و پیکار خود ادامه ‌می‌دهند. آن‌ها کسانی بودند که رسالت خویش را درک نموده بودند.

در تاریخ فرهنگی ما نیز چنین کسانی وجود داشتند. در رنسانس دوره‌ی سامانیان، پورسینا بسیار امکان داشت که وزیر بماند و شاه شود، اما ترجیح می‌‎دهد که در عرصه ادبیات و فلسفه بیش‌تر از 170 اثر خویش را در سیاه‌چال‌ها بنویسد. بر علاوه در همین دوره است که از سوی دین‌مداران جاهل سرهای افراد نخبه و پیشرو بریده و تن‌ها سوزانده و یا به دار آویخته می‌شود. ولی مانند پورسینا‌ و رازی‌ همه منافع  جامعه، انسان و سرزمین‌شان را بالاتر از منافع شخصی خود دانسته اندیشه و حماسه ‌می‌آفریدند.  فردوسی سی سال در فقر زنده‌گی کرد تا توانست دایرةالمعارف هویت ملی و فرهنگی و اجتماعی  ما را بنویسد.

همچنان بخوانید

نوروز مبارک

نوروز مبارک!

1 حمل 1402
دفچه و کفچه

نوروز در سایه‌ی طالبان؛ از کفچه و دفچه خبری نیست

29 حوت 1401
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00