نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان در رسانه‌ها؛ کنش‌گرنمایی یا سودجویی از فناوری

  • حسین احمدی
  • 1 دلو 1399
women in media afghanistan

وقتی موضوع زن و رسانه مطرح می‌شود، سه نکته قابل یادآوری است: نکته‌ی نخست که در ذهن متبادر می‌شود، حضور زنان در سانه‌ها است. دو دیگر بازتاب تصویر زن در رسانه‌ها و نکته‌ی اخیر که زن و رسانه را پیوند می‌دهد استفاده و اثرپذیری زنان از رسانه‌‎هاست.

در افغانستان، به ویژه در دو دهه‌ی اخیر رسانه‌ها قارچ‌گونه روییدند و زنان نیز از زیر شلاق و ستم فرهنگ عصر رهیدند. در این وهله، هرسه نکته‌ی فوق مهم جلوه می‌کند. حضور زنان در رسانه‌ها که باعث تقویت رسانه‌گری و روزنامه‌نگاری در کشور شده است، یک امر مهم بود. مهم‌تر از آن استفاده و اثرپذیری زنان از رسانه‌ها بود. اما بازتاب تصویر زن که در واقع عامل اثرپذیری و تعیین‌کننده‌ی نوع انتخاب زنان است، کم‌تر مورد بحث بوده؛ یعنی خود زنان کم‌تر به این مسأله اهمیت داده‌اند.

ولی آنچه قابل تأمل است، اثرپذیری و استفاده‌ی زنان از رسانه‌هاست. زنان در افغانستان نوین به صورت مستقیم از محتوای نشراتی رسانه‌های همگانی و در سال‌های اخیر از محتوای شبکه‌های اجتماعی تأثیر پذیرفتند. این اثرپذیری در دو چارچوب صورت گرفته است: یکی آگاهی از واقعیت‌های موجود و دیگری تهییج زنان برای شبکه‌سازی و تشکیل جنبش‌های اجتماعی برای مبارزه با واقعیت‌های دردناک زنده‌گی زنان یا تقویت واقعیت‌های دلخواه زنان.

زمانی که زنان در افغانستان به رسانه‌ها پیوند خوردند؛ اگر به عنوان گرداننده‌ی رسانه‌ها یا شبکه‌های اجتماعی قرار گرفتند در پی آن شدند تا از این ابزار عصر(فناوری) برای برآوردن خواست‌های‌شان استفاده کنند. زمانی که زنان در جایگاه مخاطب هدف انبوهی از پیام‌های رسانه‌ها در مورد زنان قرار گرفتند و رویکرد جامعه در قبال زنان یا بازخورد جامعه در برابر کارکردهای زنان را متوجه شدند، موضع مشخص گرفتند و یا در پی راهکارهای مبارزاتی شدند.

این یک واقعیت بسیار آشکار است که کنترل افکار عمومی به دست رسانه‌ها افتیده است؛ تا آن‌جا که امروز حتا بزرگ‌ترین دولت‌ها و قدرت‌مندترین حکومت‌ها نیز برای کنترل وضعیت به جای ارتش خود به رسانه‌ها روی می‌آورند. با درک این واقعیت و همگام با جهانیان مدرن، زنان افغانستان نیز به کاروان رسانه‌گران پیوستند. زنان در سال‌های اخیر رسانه‌های همگانی از قبیل تلویزیون، رادیو، نشریه‌های چاپی را به عنوان پایگاه‌های رسانه‌ای ثابت و اثرگذار انتخاب کردند تا در قبال رویدادهای مرتبط به زنان از امنیت تا اقتصاد و سیاست، از فرهنگ تا مسایل اجتماعی و خشونت جهت‌گیری کنند. هم‌چنین این رسانه‌ها به مثابه‌ی ابزار و فرصت آموزشی نیز می‌ماند تا هرآنچه را که زنان در مورد خود و مسایل مرتبط به زنده‌گی خود نمی‌دانند، از طریق این رسانه‌ها آگاه شوند. ممکن است اکثریت مطلق این رسانه‌ها ویژه‌ی زنان نباشد، اما ویژه‌برنامه‌هایی برای زنان دارند و یا به مسایل زنان می‌پردازند.

اما روزی که شبکه‌های اجتماعی وارد بازار شد، سرعت تحول زنده‌گی بیش‌تر شد. ارچند که به گفته‌ی مورزوف اثرگذاری فعالیت‌ها در شبکه‌های اجتماعی بر سیاست‌های جهان واقعی بسیار اندک است ولی یک فرصتی برای مشارکت شمرده می‌شود. این مشارکت در مسایل اجتماعی به نوعی کنش‌گری است. کنش‌گری که گاه در رویدادهای آنی فعال است، مثل بسیج رسانه‌ها و کاربران برای دادرسی به یک قربانی. ولی گاه در رویدادهای مهم و مرتبط به سرنوشت و آینده‌ی زنان اثربخشی بلندمدت دارد و نیازمند مبارزه‌ی دوامدار است، مثل هشتگ نامم کجاست؟ برای هویت زنان در شناس‌نامه.

در اثر تحقیقی که از سوی سارا طالبیان و حامد طالبیان سه سال پیش با عنوان «زﻧﺎن و ﻛﻨﺶﮔﺮی در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎعی» به زبان فارسی در مجله‌ی زنان، توسعه و سیاست منتشر شد، از ‌سیندی لئونارد، نقل قول کرده‌اند که «ﻛﻨﺶﮔﺮان آﻧﻼﻳﻦ، ﻛﻨﺶﮔﺮان ﻋﺼﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﻫﺴـﺘﻨﺪ؛ ﻛﺴـﺎنی ﻛﻪ در روﻳﺪادﻫﺎی ﺳﻴﺎسی و اﺟﺘﻤﺎعی ﺷﺮﻛﺖ میﻛﻨﻨﺪ، ﺧﻮدﺷـﺎن ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﺳﻴﺎﺳـی و اﺟﺘﻤـﺎعی آﻧﻼﻳﻦ و آﻓﻼﻳﻦ دارﻧﺪ و از اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ و ﺷﺒﻜﻪﻫـﺎی اﺟﺘﻤـﺎعی ﻫـﻢ ﺑـﻪﻣﺜﺎﺑـه‌ی اﺑـﺰاری ﺑـﺮای اﻓـﺰاﻳﺶ اﺛﺮبخشی ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﺧﻮد اﺳﺘﻔﺎده میﻛﻨﻨﺪ.»

اما این فعالیت و مشارکت چون در بسیاری مواقع منجر به تغییرهای بنیادی در مسایل مرتبط به زنان نشده است، بیش‌تر به «کنش‌گرنمایی» می‌ماند تا کنش‌گری واقعی. ﻛـﻨﺶﮔـﺮی ﺑـﻪ ﻃـﻮرﻛﻠـی ﺑـﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﺳﺎزﻣﺎنﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻣﺘﺸﻜﻞ در زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﺳﻴﺎسی، اﺟﺘﻤـﺎعی و ﻣﺤـﻴﻂ زیستی اﻃﻼق میﺷﻮد ﻛﻪ ﻫﺪف اصلی آن، اﻳﺠﺎد ﺗﻌﺎدل ﻳﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ در زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠـﻒ اﺳـﺖ.

اما کنش‌گرنمایی یا «کنش‌گری افراد طفره‎‌رو» بحثی‌ست که ﻓﺮد ﻛﻼرک و دووﻳﻨﮓ اوزارد در ﺳﺎل 1995 میلادی مطرح کردند. آن‌روزها شبکه‌های آنلاین نبود ولی این مفهوم برای کنش‌های آنلاین امروز(2021) بیش‌تر صدق می‌کند. چون ﻛﻨﺶﮔﺮﻧﻤﺎیی یا کنش‌های افراد ﻃﻔﺮه‌رو ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﻪ ﺑـﺎﻻی گروه‌های اجتماعی و نسل جدید اشاره دارد که ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺴﻴﺎر اﻧﺪکی ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌـﻪ و سیاست میﮔـﺬارد.

همین تأثیرگذاری اندک کنش‌گرنمایی در شبکه‌های اجتماعی و عدم اثرگذاری پایدار محتوای رسانه‌ها برای بهبود وضعیت یک گروه اجتماعی است که مورزوف می‌گوید این کار یک روش بی‌معناست. اوگنی ﻣﻮروزف، ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه و ﭘﮋوﻫﺶﮔﺮ ﺑﻼروس‌ﺗﺒﺎر و ﺳﺎﻛﻦ اﻣﺮﻳﻜﺎﺳـﺖ. او  ﻛﺎرﻛﺮدﻫـﺎ و ﭘﻴﺎﻣـﺪﻫﺎی ﺳﻴﺎسی و اﺟﺘﻤﺎعی ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﻧﻮﻳﻦ ارﺗﺒﺎطی را ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ میﻛﻨﺪ.

همچنان بخوانید

شش سال تلاش برای تغییر و تعهد برای روشنگری

شش سال تلاش برای تغییر و تعهد برای روشنگری

7 سنبله 1402
نیمرخ از نگاهی دیگر

نیمرخ از نگاهی دیگر

7 سنبله 1402

مورزوف می‌گوید: «حتا اﮔﺮ اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺎﻋـﺚ ﻓﻌـﺎلﺷـﺪن ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺷﻮد، ﺑﻪ دﻟﻴﻞ آنﻜﻪ اﻳﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ ﻫﻴﭻ اﺛﺮی ﺑﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺳﻴﺎسی در ﺟﻬﺎن واقعی ﻧـﺪارد، در ﻧﺘﻴﺠﻪ روش اﻳﻨﺘﺮنتی، روش بیﻣﻌﻨﺎﺳﺖ.»

یعنی این فعالیت‌ها حس خوبی دارد و ما فکر می‌کنیم داریم یک اثر ماندگاری بر سیاست، فرهنگ، قانون و دولت‌داری می‌گذاریم. ولی از ﻧﻈﺮ ﻣﻮروزف این ﻛﻨﺶﮔﺮﻧﻤﺎیی ﻫﻤﺎن «ﺣﺲ ﺧـﻮب ﻛـﻨﺶﮔـﺮی» است که اﺛـﺮ ﺳﻴﺎسی و اﺟﺘﻤﺎعی ﻧﺪارد، اﻣﺎ «ﺗﻮﻫﻢ داﺷﺘﻦ اﺛﺮ ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﺮ ﺟﻬﺎن» را ﺑﻪ وﺟﻮد می‌آورد ﺑﺪون آن‌که ﻣﻄﺎﻟﺒﻪای ﺑﻴس‌تر از ﭘﻴﻮﺳﺘﻦ ﺑﻪ ﮔﺮوه ﻓﻴﺲﺑﻮکی یا دیگر جمعیت‌های مجازی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ که در شبکه‌های اجتماعی روی موضوع خاصی شکل می‌گیرد.

به صورت خاص، زنان در افغانستان چه خواهند کرد؟ زنان افغانستان امروز هم در رسانه‌ها حضور دارند، هم رسانه‌های ویژه‌ای برای دادخواهی و آگاهی‌دهی زنان ایجاد شده و هم خود زنان در شبکه‌های اجتماعی گروه‌ها، هشتگ‌ها و جمعیت‌ها را ایجاد می‌کنند. پرسش این است که آیا این قشر در حد کنش‌گرنمایی مانده‌اند یا با استفاده از فناوری و این ابزار عصر تغییرات مثبتی در زنده‌گی‌ خودشان و سیاست دولت و سازمان‌های ملی و بین‌المللی فعال در کشور رونما می‌کنند؟

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: رسانه‌های ویژه زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنی به‌خاطر پسرش، شوهر بی‌احساس و بی‌مسئولیتش را تحمل می‌کند
هزار و یک شب

زنی به‌خاطر پسرش، شوهر بی‌احساس و بی‌مسئولیتش را تحمل می‌کند

3 قوس 1402

هفت سال قبل، پدر لیلا می‌خواست رئيس شورای علما در منطقۀ خود شود، برای این‌کار رأی بیشتری نیاز داشت و فقط به ریاست فکر می‌کرد. عزم خود را جزم کرده بود که از هر طریقی...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
شبی که خواهرم سکوتش را شکست
سکوت را بشکنیم

شبی که خواهرم سکوتش را شکست

8 جدی 1400

روایت یکی از مخاطبان نیمرخ به مناسبت کارزار «سکوت را بشکنیم» صنف سوم مکتب بودم و با خواهران بزرگترم در یکی از اتاق‌های خانه کرایه‌ای‌مان قالین می‌بافتیم. خانه متعلق به شوهر عمه‌ام بود. گاهی شوهر...

بیشتر بخوانید
قاتل سریالی دختران افغانستان فرهنگ سنتی است
هزار و یک شب

قاتل سریالی دختران افغانستان فرهنگ سنتی است

9 قوس 1402

پدرم دختران زیادی داشت و تمام دختران خود را در سن کم شوهر می‌داد. پدرم قریه‌دار بود و ما همیشه مهمان داشتیم، کار زنان در خانواده پذیرایی از مهمانان بود، پدرم دو زن داشت و...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN