نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

انسان عددواره و صلح منفی

  • نیمرخ
  • 11 دلو 1399

طارق سعیدی


میشل فوکو در کتاب «مراقبت و تنبیه تولد زندان»، استفاده از جدول و ردیف براساس سیاست توزیعی یکی از اختراعات گفتمان قدرت برای به انقیاد کشاندن تن مولد انسان می‌داند. تنی که مولد شده از طریق جدول و ردیف تبدیل به ابژه‌ی قدرت می‌شود. سازوکار قدرت در ساختارهای مختلف مدرسه، دانشگاه، میدان جنگ و … تن را منفرد ساخته و دوباره با عددواره ساختن آن در جدول و ردیف، تبدیل به کلیتی غیرقابل کثرت می‌کند. آنچه بین این تن‌ها ارزش ایجاد می‌کند، نه ماهیت تن-روان بل تفاوت عدد با دیگر عدد در درون نظام اعداد می‌باشد.

       گفتمان قدرت با قرار دادن تن در جدول و ردیف از تن‌های منفرد، ماشین جنگی ساخته که جغرافیای جنگ تن-روان انسان است. انسان در ماشین جنگی تبدیل به پیچ و مهره‌یی از ماشین جنگی می‌شود که تحت فرمان گفتمان قدرت عمل می‌کند. تن-روان انسان در ماشین جنگی به دو بخش تن و روان تقسیم شده به دلیل کارایی تن در ماشین جنگی، تن ابژه‌ی شده که سوژه‌ی شناخت آن نه روان، بله گفتمان قدرت است.

      اما سازوکار دیگر گفتمان قدرت که زاده‌ی همان جدول و ردیف است، انتزاع کردن انسان نوعی و تبدیل آن به آمار و ارقام است. به طور نمونه در گفتمان قدرت در دانشگاه‌ها تن را در جدول (حاضری) تنظیم کرده و در زمان امتحان آن‌ها را در ردیف‌های مشخص قرار می‌دهند و از طریق امتحان که یکی از سازوکارهای گفتمان قدرت است، تن را در جدول‌های نتایج جای داده و دانشجویان از طریق این اعداد و ارقام و جدول‌هاست که تفاوت تن خود را با تن دیگری انتزاع و درک می‌کنند. در این سازوکار نیز به دلیل آن که روان را نیز تبدیل به یک شی‌یی ساخته که در آن معلومات را ذخیره می‎کنند، یا به براساس نظریه پائولو فریره مانند حساب بانکی است(فریره، پیداگوژی ستمدیدگان) که در آن اطلاعات و معلومات را ذخیره می‌کنند، روان فردی و جمعی حضور ندارد، آنچه است، تن است. تنی که در ردیف و جدول تبدیل به عدد شده است و انسان اعدادواره براساس گفتمان قدرت خلق گردیده است.

      انسانی که تبدیل به عددواره می‌شود، خود نیز نگاهی عددواره به پدیده‌ها دارد. زمانی برانگیخته می‌شود که در مقابل عدد کلان قرار گیرد(1<+1). به همین دلیل همیشه برای او 1=1 است. حال این که عدد به چه چیزی ارجاع می‌دهد، مهم نیست. آنچه به عدد نزد او ارزش می‌دهد، ارجاع عدد به بیرون از نظام اعداد نیست، بل رابطه‌یی‌ست که عدد با عدد دیگر در درون این نظام دارد.

        انسان اعدادواره از طریق تعریف جنگ (war) و منازعه (Conflict) می‌توان به ثبوت رساند. براساس تئوری‌های روابط بین‌الملل یکی از تعاریف جنگ این است که اگر در یک سال (350000) تن کشته شوند با جنگ روبه‌رو هستیم و اگر از این تعداد کمتر کشته شوند با منازعه.

      این نوع نگاه به انسان را در طول دو دهه‌ی گذشته، سازمان‌های بین‌المللی مانند یونیما و رسانه‌ها تقویت کرده‌اند. برای سازمان‌های بین‌المللی مهم انسان نوعی نیست، بل ملاک سنجش‌شان در کاهش و افزایش منازعه بین طرفین درگیر، فقط و فقط عدد است. به طور نمونه در گزارش‌های تلفات افراد ملکی که توسط یونیما در هر سه ماه سال تهیه می‌شود، آن‌چه ملاک سنجش است، افزایش و کاهش عدد است:«هیئت معاونت ملل متحد در افغانستان (یونیما) 5939 مورد تلفات ملکی شامل 2117 کشته و 3822 مجروح را از 1 جنوری الی 30 ستمبر 2020 ثبت کرده است. هرچند این آمار 30 درصد کاهش در تلفات ملکی را نسبت به عین زمان در سال 2019 و سال 2012 بدین سو پایین‌ترین میزان تلفات ملکی در 9 ماه نخست سال را نشان می‌دهد، اما منازعات مسلحانه در افغانستان کماکان یکی از مرگ‌بارترین درگیری‌ها برای مردم ملکی باقی مانده است… ». ( گزارش ربع سوم: 1 جنوری 30 سپتمبر 2020)

      روی‌کرد چنین گزارش‌هایی نسبت به هستی وجودی انسان سلبی است و انسان نوعی را تبدیل به ارقام و عدد ساخته است و چون تعداد این رقم با تعریف جنگ (War) سازگار نیست، از واژه‌ی منازعه (Conflict) استفاده می‌شود.

      همچنین برای رسانه‌ها مهم نیست که یک انسان نوعی یا چند انسان نوعی کشته می‌شوند، آنچه برای کارگزاران رسانه‌ها و پالیسی آن‌ها ارزش خبری دارد، عدد است. عددی که از مجموعه‌ی تن‌های زنده کم شده و به مجموعه‌ی تن‌های مرده یا مجموعه‌ی تن‌های قربانی، افزوده شده است و براساس این دو مجموعه است که رسانه‌ها و سازمان‌های بین‌المللی و بالطبع آن نهادهای حقوق بشری و مدنی واکنش نشان می‌دهند.

      انسان عددواره قربانی ساختار قدرت است که از یک طرف ابژه‌ی این ساختار است، و از طرف دیگر به عنوان سوژه‌، دیگران را تبدیل به اعداد و ارقام می‌سازد. مصداق چنین انسان‌هایی فعالین جامعه‌ی مدنی، کارگزاران رسانه‌ها و … هستند.

همچنان بخوانید

محبوبه سراح

جایزه صلح نوبل؛ چرا زنان به نامزدی محبوبه سراج معترض‌اند؟

20 دلو 1401
مذاکره با طالبان

مذاکره با طالبان و خطر تکرار اشتباه‌های دوحه

24 جدی 1401

      گفتمان قدرت با این سازوکار انسان نوعی که نام، هویت، خانواده، امید، آرزو و … دارد، از ویژگی‌های کیفی انسانی‌اش تهی کرده و او را تبدیل به آمار و ارقام می‌سازد.

      به این دلیل صلح منفی در میز مذاکره سربیرون می‌آورد. چون انسان نوعی که قربانی منافع سه گروه متخاصم -تکنوکرات‌های وابسته به غرب، مجاهدین دیروز، سرمایه‌داران امروز و طالبان که رهبران‌شان اقلیت جامعه را تشکیل می‌دهند- شده تبدیل به آمار و ارقام می‌گردد. از طرف دیگر گفتمان قدرت، از دیدگاه رولان بارت صلح را استوره ساخته و صلح که امری تاریخی است تبدیل به امر طبیعی می‌گردد.  

      انسان‌ عددواره در تضاد با صلح منفی نیست، بل مکمل آن است، تا این صلحی که بر پایه‌ی بده‌بستان‌های کلان سیاسی و اقتصاد بین این سه گروه است را مشروعیت ببخشد.

      اما انسان نوعی که در این جنگ تن-روان‌اش آسیب دیده است، در تضاد با این صلح قرار می‌گیرد. این انسان نوعی، انسان دیجیتالی فضای مجازی نیست که تمام واکنش‌های آن حباب‌گونه باشد و در چند دقیقه یا ساعت بترکد. این انسان در کوچه‌ها و پس‌کوچه‌های روستاها و شهرها زندگی می‌کند. این انسان با هاوان خانه‌اش خراب شده و اعضای خانواده‌ی خود را از دست داده است. این انسان قربانی صلح منفی است. به نوعی صلح منفی تمام دردها و رنج‌های او را نه تنها نفی می‌کند، بل نادیده می‌گیرد و او را تبدیل به ابژه‌یی منفی می‌سازد.  

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: صلحمذاکرات صلح
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00