شهر نیلی مرکز ولایت دایکندی که تا یک سال قبل ظاهر کاملا روستایی و جادههای پر از گردو غبار داشت با گسترش خیابانها و افزایش تجمعات در مراکز تجارتی، دانشگاه و ادارات دولتی به شهر نسبتا پر ازدحام مبدل شده است. مردم از ولسوالیها و شهرهای مختلف برای انجام فعالیتهای تجارتی، کار و تحصیل در این شهر مسکن گزیدهاند. در لابلای این ازدحام در نبود سیستم ترانسپورتی آزارهای خیابانی زنان و دختران، بخصوص عابرین پیاده رو نیز گسترش یافته است.
لیلا اسم مستعار زنی است که در شهرک جدید نیلی لوازم آرایشی و بهداشتی و لباسهای زنانه میفروشد. او به نیمرخ میگوید که هنگام گشت و گذار در شهر و حتی زمانیکه در دکانش نشسته است، از آزارهای لفظی مردان و نگاههای آنها در امان نیست. لیلا به دلیل پوشش عصریش از مردان آزارگر سخنان نامتعارف میشنود. او به نیمرخ میگوید: «وقتی از خانه به طرف بازار میآیم هر مردی که از کنارم می گذرد یک متلک میگوید حتی زمانیکه در دکان هستم، مردان زیادی به دکان میآیند و قیمت لوازم آرایشی و بهداشتی زنان را میپرسند و بعد با پوزخند از دکان بیرون میشوند.»
زهرا بانوی میانسالی که جهت حل و فصل یک پروندهاش در نهادهای عدلی و قضایی از ولسوالی میرامور به شهر نیلی آمده است، به نیمرخ میگوید: «شب هنگام بود ساعت تقریبا ۹شب بود به خاطرسردی هوا هوتل دار را صدا کردم که لحاف اضافی بیاورد، هوتل دار وقتی لحاف آورد هنگام تحویل دادن لحاف تلاش کرد که دستم را لمس کند اول فکر کردم که اتفاقی است وقتی برای بار دوم تلاش کرد منظورش را فهمیدم، لحاف را به زمین انداختم و دروازه را محکم کوبیدم از ترس اینکه مبادا کسی دیگری متوجه شود حتی صدایم را هم بلند نکردم سپس تمام شماره های تلفن در لیست مخاطبان موبایلم را یک به یک بررسی کردم و به یک دوستم زنگ زدم که از اقارب نزدیک او در شهر نیلی خانه دارد، همان لحظه هوتل را ترک کردم و به خانهی اقارب دوستم رفتم.»
شفیقه محمدی زنی دیگریست که بیش از هفت سال میشود که در یک اداره دولتی در دایکندی کار میکند او میگوید به تازگی هنگام رفت و آمد به محل کارش از سوی مردانی ناشناسی مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و چندین بار این موضوع را با کمیته جندر که در اکثریت ادارات دولتی دایکندی ایجاد شده است، شریک ساخت اما در جواب به وی گفتند که باید در این زمینه اسناد و شواهد ارائه کند. اما شفیقه میگوید پیگیری این موضوع باعث بدنامی وی خواهد شد.
ساختمان دانشگاه دایکندی در مکانی دور از شهر قرار گرفته است که دانشجویان از شهر نیلی و اطراف آن قادر به رفتن با پای پیاده نیست. اکثر دانشجویان با استفاده از موترسایکل و موتر حمله به دانشگاه میروند در این میان دختران دانشجو که به وسایط نقلیه دسترسی ندارند و با پای پیاده به دانشگاه میروند.
آمنه دانشجوی سال دوم در دانشگاه دایکندی میگوید: بارها برایم اتفاق افتاده که هنگام پیادهروی موتر سایکل سواران تلاش میکنند برای من و دوستانم مزاحمت ایجاد کنند، هر وقت موتر یا موتر سایکلی از کنارم رد میشود، احساس میکنم یک دستی به سویم دراز است و تلاش میکند، لمسم کند.»
حبیبه شجاعی، مدیر آگاهی عامه و ارتقای ظرفیت در ریاست امور زنان دایکندی، گسترش آزار و اذیت خیابانی با زنان در دایکندی را میپذیرد و میگوید که آنان در جلسات متعدد و برنامههای آموزشی مختلف به زنان و دختران گفتهاند که برای کاهش آزار و اذیت، شکایتهایشان را ثبت کنند اما تاکنون هیچ کسی شکایت رسمی دراین اداره و دیگر نهادی ذیربط ثبت نکردهاند.
درهمین حال مرضیه همدرد، آمر جندر ولایت دایکندی نیز از گسترش آزارهای خیابانی در خیابانهای شهر نیلی خبر میدهد و میگوید که بررسیهای این اداره نشان میدهد که این آزارها از فقر فرهنگی، افزایش حضور زنان در محیط کار و بازار سطح پایین سواد مردان، اعتیاد و تقابل زندگی سنتی و مدرن ناشی میشود و برای مبارزه با آن، زنان باید اراده کنند و از جریان این آزار و اذیتها اسناد و شواهد جمعآوری کنند.
برای پیگیری قضایای چون خشونت و آزار و اذیت در نهادهای عدلی و قضایی باید اسناد و شواهد کافی موجود باشد اما آزارهای خیابانی اتفاقات غیر منتظرهای است که در آن لحظه هیچ کسی قادر به مستندسازی آن نیست امری که باعث میشود دهها قربانی در مقابل آن سکوت کنند.