نیمرخ
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر
EN
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
نیمرخ
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج

اگر همه‌ی ما را تیرباران کنند! | خاطرات یک دختر جوان – قسمت سوم

نیمرخ نیمرخ
۲۵ دلو ۱۳۹۹
0
0
اشتراک‌گذاری‌ها
39
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

«خاطرات آن فرانک» نوشته‌های یک دختر نوجوان یهودی است که در تابستان ۱۹۴۲ در زمان جنگ جهانی دوم در وحشت از نازی‌ها (طرفداران هیتلر) مجبور شد، همراه با اعضای خانواده‌اش در شهر امستردام به زندگی مخفی روی آورد.


مخفیگاه در ساختمان شرکت پدرم واقع شده بود. پدرم تعداد زیادی کارمند نداشت. فقط آقای کوگلر، آقای کلیمان و میپ برایش کار می‌کردند. البته فسکوییل که ۲۳ سال دارد هم ماشین‌نویس بود. همه آن‌ها در جریان ورود ما بودند. ما به رئیس انبارداران آقای فسکوییل یعنی پدر بپ و دو انباردار چیزی نگفته بودیم…. پدر و مادرم و مارگو هنوز نتوانسته‎‌اند به صدای ناقوس کلیسا وسترتورن که هر ربع ساعت زنگ می‌زد، عادت کنند. من از همان اول از این صدا خوشم آمد. خصوصا شب‌ها این صدا به ادم آسایش خیال می‌دهد. شاید برایت جالب باشد که بدانی چه احساسی از مخفی شدن دارم. فکر می‌کنم که هرگز احساس نخواهم کرد که این محل خانه من است. البته منظورم این نیست که از اینجا متنفرم. اما بیشتر احساس می‌کنم که انگار برای گذراندن به یک پانسیون خانوادگی عجیب و غریب آمده‌ام. شاید این یک نوع بینش عجیب از زندگی مخفی باشد اما به هر حال، نظر من است. این پستو یک مخفیگاه ایده‌آل است با آنکه مرطوب و شیب‌دار است، اما فکر می‌کنم مخفیگاهی راحت‌تر از اینجا در آمستردام یا حتی در کل هلند پیدا نمی‌شود…. از شنیدن خبر آآمدن خانواده فان‌دان در روز سه شنبه آینده بسیار خوشحال شدم، چرا که به این ترتیب عده ما زیادتر خواهد شد. عصرها و شب‌ها سکوت اینجا مرا بسیار عصبی می‌کند، از اینکه نمی‌توانم بیرون بروم، خیلی ناراحتم و این را نمی‌توانم به کسی بگویم. از تصور این که مخفیگاهمان را نازی‌ها بفهمند و همه‌مان را تیرباران کنند، وحشت دارم. 

خانواده فان‌دان در تاریخ سیزدهم جون وارد شدند. ما فکر می‌کردیم آنها چهاردهم می‌آیند ولی چون آلمانی‌ها با فرستادن احضاریه، مردم را بیش از پیش ترساندند، آن‌ها به این فکر افتادند که یک روز از دست دادن زمان هم جایز نیست.

پدرم می‌خواهد به من درس دهد ولی اول باید همه کتاب‌های درسی کلاسم را بخریم. زندگی ما اینجا تقریبا یکنواخت است و دستخوش تغییرات انچنانی نمی‌شود… چند شب پیش من موضوع صحبت جمع بودم و نظر همگی این بود که من فرد بی‌سوادی هستم. در نتیجه روز بعد با جدیت سراغ درس خواندن رفتم، چرا که دلم نمی‌خواهد در سن چهارده پانزده سالگی هنوز اول راهنمایی/ صنف ششم باشم. بعد راجع به بی‌اطلاعی من از فلسفه، روانشناسی و فیزیولوژی صحبت شد. درست است که من در حال حاضر چیزی راجع به این موضوعات نمی‌دانم، اما شاید تا سال دیگر دانش من بیشتر شود.

قربانت آن

جمعه ۲۵ سپتامبر ۱۹۴۲

ادامه دارد…

همچنان بخوانید

دیدبان حقوق بشر: کارنامه وحشتناک طالبان این گروه را منزوی کرده است

«پس از آمدن طالبان، دختران دو برابر پسران شب‌ها گرسنه می‌خوابند»

مطالب مرتبط

دیدبان حقوق بشر: کارنامه وحشتناک طالبان این گروه را منزوی کرده است

دیدبان حقوق بشر: کارنامه وحشتناک طالبان این گروه را منزوی کرده است

۲۰ اسد ۱۴۰۱
«پس از آمدن طالبان، دختران دو برابر پسران شب‌ها گرسنه می‌خوابند»

«پس از آمدن طالبان، دختران دو برابر پسران شب‌ها گرسنه می‌خوابند»

۱۹ اسد ۱۴۰۱
یک فرمانده طالبان در تخار بر یک زن تجاوز جنسی کرده است

یک فرمانده طالبان در تخار بر یک زن تجاوز جنسی کرده است

۱۹ اسد ۱۴۰۱

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Facebook Twitter Youtube

نیمرخ رسانه‌‌ای آزاد است که تلاش می‌کند با نگاهی ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان بپردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پُرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما

صاحب امتیاز و مدیر مسئول: فاطمه روشنیان
سردبیر و ویراستار: امان میرزایی
سردبیر بخش آنلاین: حسین احمدی
گزارشگران: لطیفه سادات موسوی، معصومه رها و زهرا سالومه
صفحه‌آرا: اسماعیل لعلی

نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

طراحی، برنامه‌نویسی و اجرای وبسایت  iNasri ⚒

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر