عاقله و احمد عاشق هم بودند، همه چیز خوب بود تا اینکه احمد تصمیم گرفت با خانواده اش به خواستگاری عاقله بیاید و پدر عاقله از احمد خواست تا هفتصد هزار افغانی پول نقد به عنوان طویانه بپردازد. احمد که تازه تحصیلاتش را در رشته ادبیات در دانشگاه کابل تمام کرده بود و از طرفی نمی خواست عاقله را رها کند علیرغم مخالفت خانواده پذیرفت که هفت لگ افغانی به پدر عاقله بدهد، در حالیکه چنین پولی را در بساط نداشت. کم کم ناراحتی ها بیشتر شد گاه و بی گاه به بهانه های مختلف عاطفه و احمد دعوا می کردند. عاقله احساس می کرد که دیگر صمیمیت و عشق گذشته شان کمرنگ می شود و هر چه به سمت عروسی نزدیکتر می شوند، رابطه شان رو به سردی می رود. این پایان داستان عاقله نیست، بسیاری از دختران مثل عاقله بخاطر گرفتن طویانه های سنگین از طرف پدرانشان دچار مشکلات می شوند. این یک سوی سکه است طرف دیگر سکه، قرارهای ازدواج پدرانی هستند که به حداقل مبالغ طویانه یا نگرفتن طویانه بسنده می کنند.
«تو بیارزشی»
زرمینه دو سال پیش با شوهرش که کارمند بست 4 یک وزارت و از خویشان دور وی بود، پیمان زناشویی بست. پدرش گفت که نمی خواهد طویانه سنگین بگیرد بخاطر اینکه خانواده داماد با زرمینه همچون یک انسان فروخته شده رفتار نکنند و برای زرمینه حق و حقوق انسانی قائل باشند اما خانواده شوهر زرمینه گوششان به این حرفها بدهکار نبود. هر بار ناراحتی و اختلافی بین او و خانواده همسرش پیش میآمد، به او می گفتند که تو در خانه پدرت هم بی ارزش بودی اگر تو قدر و قیمت داشتی که پدرت تو را مجانی به ما نمی داد. حیف بچه ما که زنی مثل تو گرفت. زرمینه بارها با چشمی گریان به سوی خانه پدری رفت و پیش پدرش شکوه کرد از اینکه کاش طویانه بیشتر می گرفتی که اینگونه زخم زبان خانواده و قوم شوهرم را نمی شنیدم.
اخیرا عالمان دینی در ولایت بامیان اعلام کرده اند که گرفتن طویانه چه کم باشد یا زیاد، حرام است و از مردم خواستند تا از برگزاری مراسم های با تجملات زیاد خودداری کنند.
طلاق بخاطر طویانه سنگین
خادمحسین موسوی، مدرس دانشگاه و وکیل مدافع به نیمرخ میگوید: «خلاف آنچه برخی تصور میکنند که طویانههای سنگین باعث استحکام زندگی و افزایش قدر و قیمت دختران میشود، دلیل برخی از طلاقها بخاطر طویانههای سنگین بوده است.»
بگفته وی، بسیاری از خانوادهها در شرایط اقتصادی خیلی خوب نیستند و همین باعث میشود که دامادها برای پرداخت طویانه هنگفت به گرفتن قرض روی آورند، بعد از ازدواج، وقتی طلبکارها به خانواده داماد فشار میآورد این باعث ناراحتی و مشاجرات بسیاری میشود و در نهایت کار به طلاق میکشد.
وی درباره دلیل گرفتن طویانههای سنگین میگوید: «برخی از پدران به دنبال تقویت پرستیژ اجتماعی و نگهداری ارزش دخترشان در پیش خانواده داماد هستند اما در نگاهی کلانتر باید گفت که همین طویانهها باعث فقر بیشتر جوانان و بالا رفتن سن ازدواج میشود، به عبارتی دوره تجرد برای جوانان، طولانی میشود و زمینه افزایش جرایم اخلاقی را در جامعه بوجود میآورد، در چنین شرایطی پدرانی که بدنبال تشریفات بیشتر و طویانههای سنگینتر هستند، مقصر غیرمستقیم افزایش جرایم اخلاقی هستند.
نگاه ابزاری به دختران
وحیده الهام، جامعهشناس در اینباره به نیمرخ میگوید: «زنان قربانی یک نگاه مردسالارانه به قرارداد ازدواج هستند، به این معنی که زن در جایگاه کالایی است که از طرف مردی بعنوان پدر به مردی بعنوان شوهر در ازای مبلغی مبادله میشود. در این شرایط زن هیچگونه قدرت تصمیمگیری برای تاثیرگذاری بر فرایند طویانه گرفتن ندارد؛ چون یک معامله مردانه تلقی میشود.»
به گفته وی، در بیشتر مواقع استدلال دختر بر این است که تعیین مبلغ طویانه حق پدرش است و او نمیتواند تاثیرگذاری داشته باشد و پدرش به نفع او، مبلغ طویانه را تعیین میکند. منظور از نفع دختر این نیست که این مبلغ به دختر داده میشود بلکه مبلغ طویانه ارزش دختر را برای خانواده شوهر مشخص میکند.
الهام میگوید: «دلیل اصلی این برخورد به نگاه کالایی و ابزاری به زنان برمیگردد، در عین حال جملات قصاری که در بین مردم گفته میشود در مورد زنان و دختران دم بخت هم تاییدکننده چنین نگاهی است، اینکه گفته میشود «دختر، آدم مردم است» تفسیر چنین سخنی این است که دختر، یک مالک موقت و یک مالک دائمی دارد. مالک موقت یعنی پدر که مسئول بزرگ کردن دختر و تامین مایحتاجش بوده است، در دوره جوانی دختر، باید او را به مالک دائمی (شوهر) تحویل دهد، اگر مالک موقت، بهایی از مالک دائمی نگیرد، بخاطر مصارفی که تا جوانی دختر بر دوش داشته است، ضرر میکند. در واقع طویانه همان بهایی است که مالک موقت از مالک دائمی میستاند.»
وی ادامه میدهد: «در چنین وضعیتی، چه طویانه مبلغی هنگفت یا کم در نظر گرفته شود، باز هم مشکلی از زندگی اجتماعی زنان را حل نمیکند. چون اگر مبلغ طویانه، سنگین باشد خانواده شوهر به خودشان این حق را میدهند که مانند یک جنس خریده شده با عروسشان برخورد کنند و اگر هم مبلغ ناچیزی برای طویانه گرفته شود یا حتی طویانه گرفته نشود؛ باز هم نگاه تحقیرآمیز خانواده شوهر به زن وجود دارد. زمانی مشکل زنان در زندگی مشترک حل میشود که نگاه ابزار و کالامحوری به زن، چه در خانواده دختر و چه در خانواده پسر از بین برود، باید از طریق نهادهای فرهنگی برای فرهنگسازی و تغییر نگاه تلاش شود.»