نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

قرضه بانکی برای پرداخت طویانه

نیمرخ توسط نیمرخ
10 حوت 1399
0
0
اشتراک‌گذاری‌ها
144
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

لطیف آرش


ساعت دوازده و نیم ظهر بود که پیامگیر موبایلم به صدا درآمد، پیام کوتاه از کابل بود که واریز معاش را برایم مژده می‌داد، به این خاطر از واژه مژده استفاده کردم که واریز معاش برای ماموران دون‌پایه مژده است، ماموران پایین‌رتبه به سختی معاششان کفاف مصارف یک ماه را تا واریز معاش بعدی می‌دهد بطوری که معاش یک ماه یک کارمند تا نیمه ماه مصرف می‌شود و مامور مجبور است برای تامین مایحتاج زندگی از دوستان و همکاران بلندرتبه‌شان قرض کنند، با عجله دفتر را ترک کردم و خودم را به نزدیکترین نمایندگی کابل‌بانک رسانیدم، قبل از رسیدن من چندین مامور دیگر نیز آنجا بودند، تصمیم داشتم وقتی معاشم را گرفتم بدون اتلاف وقت بروم به کوته سنگی و پول قرضه‌ام را درحساب بانک ملی واریز کنم، اگر امروز این کار را نکنم ممکن است فردا پول مذکور در خرید مایحتاج خانه خرج شوند.

محوطه بانک ملی برخلاف سایر روزها کمی شلوغ بود. من هم مثل سایر مراجعین کارت بانکم را در نوبت گذاشتم، در میان انبوهی از مردم، چشمم به یکی از ماموران دولتی افتاد که با وی از گذشته آشنایی داشتم، نزدش رفتم و بعد از سلام علیکی پرسیدم که اینجا چی می‌کند؟

وی برایم گفت که بخاطر پرداخت طویانه، برادرش می‌خواهد از بانک قرضه بگیرد، با شوخی گفتم که برای خرید موتر قرضه می‌گیرد، آه سردی کشید و گفت نه برای عروسی برادرم، هر دوی ما قرضه می‌گیریم، در ادامه گفت که برادرش در روستا با یکی از خویشاوندان نزدیکشان، نامزد شده است. وی در ادامه گفت که اکثر خانواده‌های دختر در روستای ما بین سه الی پنج‌صد هزار افغانی طویانه می‌گیرند، یک باغ داشتیم که به صدهزار افغانی آن را فروختیم،  ولی باز هم نتوانستیم از پس مصارف عروسی بربیایم، از همین‌رو تصمیم داریم که مبلغ چهارصدهزار افغانی قرضه از بانک بگیریم از این پول سه‌صدهزار افغانی را طویانه می‌دهیم و صدهزار دیگر آن را باید دو راس گوساله، سه راس گوسفند و هشتاد سیر برنج بخریم و به خانواده دختر بدهیم، برادرم سه سال نامزد ماند و پول معاشش را پس‌انداز کرد و برای خانمش طلا و لباس خرید.

وقتی وی درباره مصارف گوناگون عروسی برادرش می‌گفت من به فکر قرض‌هایی بودم که قرار است برادرش بعد از عروسی آن را دوباره تادیه کند، از قرضه بانک گرفته تا قروض شخصی که از دوستان گرفته است. در افغانستان معمولا دوگونه‌ای از عروسی مرسوم است، نخست عروسی  سنتی روستایی که پول هنگفت را خانواده دختر به عنوان طویانه از خانواده پسر طلب می‌کند و همچنان پول گزافی که برای نان دادن دو قریه «قریه‌های متعلق به دختر و پسر» به مصرف می‌رسند. در مقابل آن، عروسی‌های مدرن شهری است که عموما در چنین عروسی‌های خبری از طویانه گزاف نیست، اما در مقابل آن، مصارف کمرشکن دیگر از قبیل گرفتن مراسم شیرینی‌خوری، شب حنا «خینه»، شب عروسی، شب سوم «تخت‌جمعی» در تالارهای مجلل، خریدن طلا، لباس‌های رنگارنگ و …

همچنان بخوانید

دفچه و کفچه

نوروز در سایه‌ی طالبان؛ از کفچه و دفچه خبری نیست

29 حوت 1401
اولین زنی که در افغانستان استاد دانشگاه شد

اولین زنی که در افغانستان استاد دانشگاه شد

29 حوت 1401

مطالب مرتبط

دفچه و کفچه

نوروز در سایه‌ی طالبان؛ از کفچه و دفچه خبری نیست

29 حوت 1401
اولین زنی که در افغانستان استاد دانشگاه شد

اولین زنی که در افغانستان استاد دانشگاه شد

29 حوت 1401
فرخنده ملک‌زاده

زجرکشی فرخنده؛ خشونت بی‌پایان علیه زن و جامعه‌ی تماشاگر

28 حوت 1401

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00