دگروال عبدالرحمان رحمانی
در یکی از شبهای سرد زمستان امسال موتر حامل دگروال سبا سحر مورد حملهی مسلحانه قرار گرفت. در سیت عقبی موتر، دختر خوردسال او جیغ و فریاد میکشید تا سحر دخترش را کنار خودش کشید، بادیگارد و رانندهاش زخم برداشته بودند و افراد مسلح (پنج یا شش تن) هنوز فیر میکردند و به سوی موتر نزدیک میشدند. سحر سلاح برمیدارد و فیر دفاعی میکند. زد و خورد پس از چند دقیقه پایان مییابد و افراد مسلح فرار میکنند، شاید به این دلیل که آنها فکر کرده بودند، سحر را کشتهاند. ساعتها بعد وقتی سحر چشمانش را باز میکند، خودش را در شفاخانه کنار همسر و سایر فرزندانش مییابد. او شانس آورده بود، هنوز زنده بود. داستان سحر را نشریهی انگلیسی گاردین منتشر کرده است. سحر اما در این مصاحبه میگوید که «او از جنگ نمیهراسد و آماده است برای کشورش قربانی بدهد.»
قصهی سحر، قصهی هزاران زن و دختر افغانستان است که در صفوف نیروهای امنیتی همگام با برادرانشان اجرای وظیفه مینمایند. هر کدام مانند سحر، شجاع، دلیر و رزمندهاند. زنان نیروهای امنیتی تنها در یک خط نه بلکه در چندین خط مقدم ایستادهاند. خط مقدم نبرد علیه طالب و تروریزم منطقهای و بینالمللی، خط مقدم نبرد علیه مواد مخدر، خط مقدم نبرد علیه جرم و جنایت، خط مقدم نبرد علیه اقتصاد جرمی، خط مقدم نبرد علیه تابوهای سنتی، خط مقدم نبرد علیه جامعهی مردسالار، خط مقدم نبرد علیه خانوادههایشان که هرازگاهی از سوی مردان مسلح مورد تهدید قرار میگیرند و خط مقدم نبرد علیه تبعیض و نابرابری در محیط کار، خانواده و اجتماع.
با این وجود، زنان شجاع نیروهای امنیتی گاهی مورد سوءظنهای نادرست قرار گرفتهاند. برای مثال در یکی از عکسهایی که از سوی طالبان در شبکههای اجتماعی هرازگاهی منتشر میشود، سرباز آسترالیایی را نشان میدهد که در هنگام تمرینات، دستش را روی شانهی یکی از دختران نیروهای امنیتی گذاشته است. این خانم به زنان نیروهای امنیتی طرز انداخت سلاح ناریه (خفیفه) را میآموزد. چون یونیفورم زنان و مردان قوای مسلح آسترالیا یکسان و بعضاً به منظور کاهش مزاحمت، سربازان زن آسترالیایی موهایشان را کوتاه میکنند و یا میپیچند تا زیر کلاه پنهان شود، از عکسهای بیکیفیت تفکیک زن و مردم دشوار میشود. همچنان در یکی دیگر از این گونه عکسها سرباز آمریکایی در حال تلاشی دختر افغان است. این عکس را طالبان به عنوان تلاشی بدنی زنان افغان توسط نیروهای آمریکایی به کار میبرند، این درحالیست که در آن عکس سربازان آمریکایی به زنان قطعات خاص تمرینات تلاشی بدنی میآموزند. شاید هزاران کاربر شبکههای اجتماعی به اینگونه عکسها نگاه کرده و به تبلیغات طالبان باور کردهاند. شاید هزاران زن را طالبان با استفاده از چنین عکسهایی وادار کردهاند تا در صفوف آنها بپیوندند و علیه نیروهای امنیتی افغانستان بجنگند.

این درحالیست که زنان افغان در چارچوب قانون اساسی افغانستان (وثیقهی ملی و یکی از معتبرترین قوانین اساسی مبتنی بر ارزشهای اسلام در سطح منطقه) در صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی خدمت مینمایند. تا اوایل سال 2020 بالاتر از 5000 زن در صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی کشور فعالیت داشتهاند. بالاتر از 3% نیروهای پولیس را زنان تشکیل میدهند و در ارتش اففانستان نیز حدود بالاتر از 1 درصد زنان هستند. قرار است رقم مجموعی زنان در نیروهای امنیتی تا سال 2023، به 10% ارتقا یابد. در مجموع، زنان نیروهای امنیتی و دفاعی کشور باسواد هستند (خواندن و نوشتن را بلد هستند، تعدادی از آنها به زبان انگلیسی میتوانند تکلم کنند و بالاتر از 1000 تن خانم سند لیسانس و بیشتر از 25 خانم یا سند ماستری دارند یا در حال فراگیری سند ماستری هستند) در کشوری که 17 درصد زنان آن، توانایی نوشتن و خواندن را دارا میباشند، زنان نیروهای امنیتی یک گام به جلوتر رفتهاند. این درحالیست که در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی رقم شمولیت، تحصیلات و خدمات زنان در صفوف نیروهای امنیتی شگفتانگیز است. بناً، میتوان به خوبی ادعا کرد که زنان نیروهای امنیتی پتانسیل خوبی برای الگو شدن در سطح منطقه را دارند و خانوادههای معظم افغان باید در امر فرستادن دلبندهایشان به صفوف نیروهای امنیتی هیچگونه دغدغهای را در ذهن و ضمیرشان راه ندهند.

یکی از دلایل دلبستگی خانوادهها مبنی بر فرستادن دخترانشان به صفوف نیروهای امنیتی، عدم بکارگیری این نیروها در جنگهای مسلحانه است. تحقیقات نشان میدهند که زنان کمتر به فساد آغشته میشوند و در حکومتداری نسبت به مردان صادقتر و وفادارتر به نظام هستند. برای همین منظور، دولت افغانستان به استثنای زنان فعال در قطعات خاص، از سایر زنان در صفوف نیروهای امنیتی در بخشهای کشفی، جنایی و اداری بیشتر استفاده میکند. با این وجود، در مواردی دیده شده است که زنان تحصیلکرده و با دانش در شغلهایی که انجام وظیفه میکنند با وجود موفقیت و دستآورد خوب اما برایشان زمینهی رشد و ترفیع کمتر فراهم شده است. برای مثال، تورن گلافروز ابتکار و لمری بریدمن وزیر حسنزاده، دو خواهر در پولیس افغانستان که تا مقطع ماستری در کشور روسیه درس خواندهاند، از سالهاست ترفیع نکردهاند. مثال دیگر، خانم زلا زازی است. کسی که در با گرفتن وظیفه در خانهی امن شبکهی حقانی (ولایت خوست) خبرساز شد اما پس از مدتی بدون اینکه دلیل مشخصی وجود داشته باشد، از وظیفهاش سبکدوش گردید و تا کنون بیسرنوشت است.
نتیجهگیری: زنان افغان در خطوط مختلف نبرد علیه پدیدههای شوم مبارزه مینمایند. زنان تا سال 2023 بالاتر از 10% رقم نیروهای امنیتی و دفاعی را تشکیل خواهند داد. زنان نیروهای امنیتی از تحصیلات خوبی برخوردارند و نسبت به مردان به نظام و جمهوری اسلامی افغانستان وفادارتر خدمت نموده اند و بناً پتانسیل تبدیل شدن به نیروی الگو در سطح کشورهای منطقه را دارند.