نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ
سیما سمر: «عاملان سکس در برابر چوکی را افشا کنیم»

سیما سمر: «عاملان سکس در برابر چوکی را افشا کنیم»

مریم شاهی توسط مریم شاهی
19 حوت 1399
0
0
اشتراک‌گذاری‌ها
1.5k
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

گفت‌وگوی مریم شاهی، سردبیر نیم‌رخ با داکتر سیما سمر، رییس پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و مشاور آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد در زمینه میانجیگری برای صلح


نیم‌رخ: در دو دهه اخیر بعد از حضور جامعه جهانی در افغانستان، تغییراتی که در وضعیت زنان بوجود آمده است، را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

داکتر سیما سمر: درست است که فیصدی زیادی از دختران به تحصیل دسترسی دارند اما تعداد زیادی دسترسی به تعلیم و تربیت ندارند. شما در شهر کابل دخترانی را می‎بینید که بجای درس خواندن، قالین می‌بافند. وضعیت کابل که این طور باشد، بقیه ولایات افغانستان را فکر کنید. هر چند ما تغییرات مثبت در زمینه دسترسی دختران به تحصیل داشتیم اما از نظر من کافی نبوده (است). در تعلیم و تربیت در مکاتب و دانشگاه‌ها حداقل در گوهرشاد سی و هفت درصد محصلان، دختران هستند، این کافی نیست باید حضور دختران در مکاتب و دانشگاه‌ها 50 درصد شود. در بخش دسترسی به صحت نیز وضع زنان نسبت به گذشته بهبود یافته است. در گوشه و کنار افغانستان قابله‌های تربیت شده را می‌بینید شاید خدمات صحی در دسترس همه نباشد ولی در همه جا وجود دارد. شما زنان محدودی را در تجارت می‌بینید، زنان را در پارلمان و ورزش و رسانه‌ها می‌بینید که اینها دستاوردهای قابل یادآوری است. اما اکثریت مطلق زنان، بخصوص در روستا در وضعیت اولیه زندگی می‌کنند. 

در کنفرانس بن که با هدف تصمیم‌گیری برای تشکیل دولت بعد از امارت طالبانی برگزار می‌شد، در جلسات متعدد آن، شما حضور داشتید. در آن جلسات با مقام‌های خارجی و مجاهدین چقدر جدیت در برنامه‌ها برای زنان را شاهد بودید؟

در کنفرانس بن، من و سهیلا صدیق دو زنی بودیم که در جلسات حضور داشتیم. من معاون رئیس جمهور شده بودم. بیشتر مساله زنان را مطرح کردم. همچنین اولین وزیر زنان بودم، هر رهبر از کشورهای اروپایی امریکایی که می‌آمد، حتما مرا می‌دید. درست است که آن‌ها متعهد به آوردن تغییر در وضع زنان و بدست آوردن حقوق و آزادی‌های زنان بودند اما مشکلات در افغانستان به حدی بود که با مشکلات زیاد می‌توانستیم زنی را پیدا کنیم که با کامپیوتر بتواند تایپ کند. آن وقت چند نفر خانم را از کویته-پاکستان خواستم که توانایی کار با کامپیوتر داشته باشد. سازمان بین‌المللی مهاجرت بودجه می‌داد، برای اینکه بتوانیم نیروی مسلکی از خارج از افغانستان درخواست کنیم. آن وقت ظرفیت بسیار پایین بود اما نیازمندی‌ها بسیار زیاد بود. کشورهای خارجی می‌گفتند که ما شفاخانه می‌سازیم، سرک می‌سازیم، بالاخره این‌ها مفادش، زنان را هم دربر می‌گیرد و این یک واقعیت آن موقع بود، اما کمبودهای ملموس زیادی وجود داشت و عملا منطقه به طور کامل تخریب شده بود. در ظرف 20 سال اگر پلان‌های مناسب طرح می‌شد، به نفع زنان بود اما نشد. دلیلش عدم هماهنگی بین کشورهای کمک‌کننده بود. مثلا برنامه ای تحت عنوان جندر ترینینگ وجود داشت و هر کسی و هر نهادی برای خودش برنامه می‌گرفت و با یکدیگر هماهنگ نبودند و هم شناخت دقیق از تمام افغانستان نداشتند. با توجه به اینکه شناخت افغانستان کار آسانی نیست. بهتر بود برای ظرفیت‌سازی زنان از جایی شروع می‌کردیم که توانمندساز باشد و آن تعلیم و تربیت است. ولی شما وضعیت فعلی تعلیم و تربیت را می‌بینید که کیفیت مناسب ندارند. جوانان از فاکولته فارغ می‌شوند، املای دو جمله‌شان درست نیست.

شما به عنوان یکی از رهبران زن مطرح در افغانستان از نزدیک و دور در جریان بسیاری از پروژه‌های مربوط به زنان بودید. چرا پروژه‌هایی مانند پروژه پروموت که قرار بود آینده اجتماعی و اقتصادی زنان را متحول کند و افغانستان را تبدیل به الگوی رهبری زنان در منطقه کند، به شکست انجامید؟ 

یکی از پروژه‌های کلان برای زنان، پروموت با 216 میلیون دالر برای 5 سال بود. برای اکثریت نهادهایی که مشارکت داده شدند، نهادهای امریکایی بود که مقدار زیادی از بودجه پروموت به امنیت و لوجستیک و کارهای اداریشان مصرف می‌شد، من سه یا چهار بار در جلسه بخش‌های مختلف پروموت اشتراک کردم. در یکی از جلسات در پیش سفیر امریکا گفتم دوسیه‌هایی که ساخته بودند از کاغذهای لشم بود. من گفتم که پروژه‌ها بر اساس نیازمندی مردم افغانستان ایجاد شود، ثانیا عدالت اجتماعی در پروژه مراعات شود و در تمام مناطق افغانستان تطبیق شود. ما در گوهرشاد یک بخش پروژه ترینینگ/ آموزشی این پروژه می‌توانستیم انجام دهیم، به ما گفتند شما مثلا 25 شاگرد گرفتید، شما اتاق‌ها و کامپیوترهای خود را در اختیار ما قرار دهید و ما به شما کرایه نمی‌دهیم. در حالیکه ما برای دفتری که کرایه کرده بودیم و معلمانی که بکار گرفته بودیم، باید معاش می‌دادیم ما نتوانستیم پروژه‌ای از پروموت بگیریم. پروژه به کسانی داده شد که شاید ماهی 18 هزار دالر می‌گرفت، من که مسئول کمیسیون حقوق بشر بودم، ماهی 2 هزار دالر معاش می‌گرفتم. مرا در ختم پروژه پروموت خبر کردند که سیصد نفر از زنان را فارغ از دوره آموزشی می‌شدند/ من از آن زن‌ها پرسیدم چند نفر از شما قانون اساسی را خواندید؟ سه نفر دست بالا کرد. پرسیدم چند نفر اعلامیه جهانی حقوق بشر را خواندید؟ دو نفر دست بالا کرد. کسی نمی‌دانست که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی از برابری زن و مرد سخن گفته شده است. قانون منع خشونت علیه زنان را نخوانده بودند که چه مکانیزم عملی دارد. اگر این پروژه‌ها درست تطبیق می‌شد، افغانستان الگوی منطقه از نظر مشارکت زنان در رهبری می‌شد.

چند گپ است. در تمام دنیا بخصوص در تمام کشورها که پدرسالاری حاکم است شما جلسات رئیس جمهور را از طریق رسانه‌ها ببینید که چند زن هست و جلسات داکتر عبدالله را ببینید چند زن است. این طرز تفکرشان و خصلتشان را می‌سازد. وقتی رئیس جمهور به محقق می‌گوید «اگر ثابت نساختی چادر بپوش» معنایش دست دوم قرار دادن زن است. حال آنکه خودشان هم چادر را در سر شانه‌شان استفاده می‌کنند. این نشان می‌دهد که از آسیب‌پذیری زن می‌خواهند استفاده کنند. این مساله را من ضعف زنان می‌دانم. ما به عنوان زن دخترهای را می‌بینیم که از روستاهای کشور برای آموزش به پایتخت می‌آیند و به مصرف کنندگان بازار لوازم آرایشی تبدیل می‌شوند. می‌گویم شما نیاز ندارید لب سیرین بزنید چون حتمی ‌نیست دخترها! کسی مرا جریمه نکرده. چون این دختران از قیودات و دهات میایند کابل میایند به سر و روی خود می‌چسبند فکر می‌کنند جزو مدنیت است در حالیکه جزو مدنیت نیست. نمی‌گویم آرایش نکنید اما بیش از حد اهمیت ندهند. زنان پولیس سر و روی خود را آرایش می‌کنند. صدها سرباز اروپایی و امریکایی در افغانستان هم آمدند، ببینید زنان نظامی غرب آرایش نمی‌کنند. در جامعه ما این کار بخاطر قانع کردن آمر است. یک وزیر را می‌بینم که به خانم زیر دستش می‌گوید خانم فلانی چقدر مقبول شدی! در هیچ جای دنیا اجازه نیست که یک وزیر و مقام و مسئول اداره به خانم زیردستش چنین بگوید. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی زن پولیسی را دیدم که بوت پاشنه بلند پوشیده است. در هیچ جای دنیا نمی‌بینید که سرباز زن بوت پاشنه بلند بپوشد. من به وزیر دفاع گفتم اگر قرار باشد از ان سوی دهلیز به یک کارمندت بگویی «چطور خرامان کرده می‌آیی» این آزار واذیت جنسی است. برایش گفتم در هر برنامه‌ای که برای زنان عضو اردو دایر کردید مرا دعوت کنید تا بگویم لازم نیست زنان خودشان را رنگ و روغن کنند یا بوت پاشنه بلند بپوشند. یک ما ترینینگ گرفته بودیم برای پولیس‌های زن، گفتم هر کسی که از شما درخواست نامشروع کرد لت‌وکوبش کنید، پاسخش را من می‌دهم. یک خانمی عضو قوای خاص بود. او باید 15 روز بطور مداوم سرکار باشد و 5 روز دیگر می‌تواند به خانه‌شان بروند. آن‌ها نمی‌توانند مثل بقیه کارمندان صبح سرکار بروند و بعدازظهر به خانه برگردند. این خانم در حال شاور/حمام کردن بوده که یک همکارش از کلکین حمام دختر را نگاه می‌کرده؛ او هیچ چیزی نگفته بود. اما عصر همان روز مردی را که دید می‌زد در حیاط قرارگاه می‌بیند، لت‌وکوبش می‌کند.

.

زنانی با مهارت‌ها و شایستگی‌های شغلی وجود دارند که نه توان فیزیکی مقابله با آزارگران را دارند و نمی خواهند هم به درخواست های جنسی برای ارتقای شغلی یا گرفتن یک بست دولتی پاسخ مثبت دهند. آیا این زنان محکوم به رفتن در کنج عزلت و محرومیت از شغل نیستند؟ درحالیکه حکومت افغانستان به نام سهم‌دهی و مشارکت شایسته زنان بودجه دارد. چه چارچوبی برای جلوگیری از معامله سکس در برابر چوکی پیشنهاد می‌کنید؟

همچنان بخوانید

فقر جنسی

قربانی فقر جنسی

3 حمل 1402
زنان کارجو در معرض آزار و پیشنهاد سکس

آزار و اذیت زنان به بهانه فرصت کاری

13 دلو 1401

ما قانون منع خشونت علیه زنان را داریم. دو کاری که ما می‌توانیم این است که زنان مقاومت کنند و آزارگران را افشا کنند. جامعه این مشکلات را دارد اما خانم‌ها باید مقاومت کنند. یکی از همکاران ما در جلال‌آباد کار می‌کرد و گفت که کسی از من درخواست نامشروع می‌کند. گفتم مقابله کن و صدایش را ضبط کن، من جوابش را می‌دهم. من هم با تهمت‌ها روبرو شدم. من در جوانی بیوه شدم با این مسایل روبرو شدم که همکارهای مرد فکر می‌کردند چون زنی تنهاست می‌توان از او استفاده کرد. به همین خاطر من خشن رفتار می‌کردم. من از روز اول که به کابینه رفتم با همه دست می‌دادم، به من گفتند تو چرا با همه دست می‌دهی؟ می‌گفتم من یک انسان مستقلم، نه زن‌تان هستم، نه خواهرتان و نه دختر یا مادرتان، دفعه‌ی آخرتان باشد که این کارها را می‌کنید! حال آنکه در حیطه‌ی شخصی زنان عضو خانواده‌اش هم کسی حق ندارد، دخالت کند. اگر برخورد جدی نمی‌کردم باز فردا ایرادهای دیگری از من می‌گرفتند که چرا چادرت خرد است.

کلمات کلیدی: آزار جنسیسکوت را بشکنیم

مطالب مرتبط

فقر جنسی

قربانی فقر جنسی

3 حمل 1402
زنان کارجو در معرض آزار و پیشنهاد سکس

آزار و اذیت زنان به بهانه فرصت کاری

13 دلو 1401
دیگر آن آدم سابق نشدم

دیگر آن آدم سابق نشدم

20 عقرب 1401

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00