نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زندگی خصوصی و عمومی | معماری تفکیک جنسیتی

  • نیمرخ
  • 20 حوت 1399

نویسنده: طارق سعیدی، استاد دانشگاه


قسمت دوم: خانه

خانه، یکی از مؤلفه‌های تعریف خانواده بوده و نقطه‌ی تلاقی زندگی خصوصی و عمومی می‌باشد. به طور نمونه بروس کوئن در کتاب «درآمدی به جامعه‌شناسی» خانواده را چنین تعریف می‌کند:« خانواده ترکیبی از افرادی است که از راه خون، زناشویی، و یا فرزند پذیری، با یکدیگر ارتباط می‏یابند و طی یک دوره زمانی نامشخص، با هم زندگی می‏کنند ـ خانواده پیوندی است که با نهاد ازدواج، یعنی صورتی از روابط جنسی، که به تصویب جامعه رسیده، مرتبط است». اگر به این تعریف دقت کنیم، «با هم زندگی کردن» اعضای خانواده یکی از مؤلفه‌های تعریف خانواده می‌باشد. با هم زندگی کردن اعضای خانواده در یک خانه اتفاق افتاده و باعث تفکیک جنسیتی در خانه می‌گردد. از دیدگاه معماری تفکیک جنیستی، این پدیده در مکان‌های عمومی مانند کتاب‌خانه‌های عامه، مراکز آموزشی لینکن، رستورانت‌ها و … ادامه می‌یابد.

      در جوامع کشاورزی (فئودالیته)، زن در خانواده‌ی ریشه‌ای (گسترده) مانند دیگر اشیاء تحت مالکیت خانواده است و برای این که این مالکیت از گزند تجاوز در امان باشد، در حوزه‌ی خصوصی درون خانه توسط نظارت پدرسالارانه نگه‌داری می‌شود. از دیدگاه جامعه‌شناسی خانواده ریشه‌ای، خانواده‌ای است که براساس وابستگی نسبی و سبی شکل گرفته و شامل چند گروه خونی و چند گروه زناشویی است. خانواده گسترده فرزندان خود را پس از ازدواج در خود جای می‌دهد. ساختار این نوع از خانواده بر پایه‌ی سلسله‌مراتبی از نقش‌ها قرار دارد که در بالاترین سطح این نقش‌ها، نقش پدریت قرار داشته و امکان دارد حتی یک زن این نقش را به عهده بگیرد.

     مالکیت بر نیروی کار و تولیدی زن در خانواده‌ی ریشه‌ای، روی معماری خانه که یکی از مؤلفه‌های تعریف خانواده است؛ نیز تأثیرگذار بوده و است. نگاهی هر چند سطحی به معماری خانه‌ها در شهرها و روستاها نشان‌دهنده‌ی معماری سفت و سخت برای حفظ تفکیک جنسیتی و بالطبع آن، بازتولید ستم بر زن می‌باشد.

      حدود دو دهه‌ی پیش در شهر که هنوز معماری عمودی رونق چندانی نداشت و خانواده‌ی هسته‌ای نیز هنوز شکل نگرفته بود، معمولاً خانه‌ها در مساحت بزرگ‌تری ساخته می‌شد. ساختار خانواده‌ی گسترده تأثیر مستقیم بر معماری خانه گذاشته است و با خانه‌هایی روبه‌رو بودیم که از چندین اتاق تشکیل شده است و از طرف دیگر و به دو قسمت سراچه و خانه تقسیم می‌گردید. (این تقسیم ارتباط مستقیمی با ثروت خانواده نیز داشت. اگر قدمی دیگر نیز در تاریخ به پیش برویم، این معماری گویا نشأت گرفته از حرمسراهای پادشاهان است. یعنی هر خانواده که ثروت بیشتری داشت، در آن، این معماری پررنگ‌تر نمود پیدا می‌کرد و تا هنوز نیز چنین است.) سراچه مختص مردان و مهمانان مرد بود و بر اساس نظارت پدرسالارانه مشخص می‌شد که چه کسی می‌تواند وارد خانه شود و از چه کسی در درون سراچه پذیرایی گردد. فاصله‌ی بین خانه اصلی و سراچه هر چه بیشتر می‌بود، نشان‌دهنده‌ی ناموس‌داری (مالکیت خانواده بر زن) را نمایش می‌داد، تا جایی که حتی صدای زن نیز باید در حوزه‌ی خصوصی باقی می‌ماند و به همین دلیل یکی از مؤلفه‌های زن خوب در فرهنگ پدرسالار «با صدای پایین گپ زدن» است.

      گرچه با رشد معماری عمودی و شکل‌گیری خانواده‌ی هسته‌ای که از یک زن و مرد و چند طفل تشکیل می‌شود، دیگر این امکان وجود نداشت و نیازی نیز نبود که بخش بزرگی از مساحت خانه به این امر اختصاص داده شود؛ اما جای سراچه، مهمان‌خانه یا همان اتاقی که دو در دارد؛ گرفت. دری در بیرون یعنی راه‌زینه‌ها (راه‌پله‌ها) و در دیگر در درون خانه.

      در آپارتمان‌ها و خانه‌های چندمنزله که زاییده‌ی معماری عمودی هستند و اکثرا خانواده‌های هسته‌ای در آن زندگی می‌کنند، این اتاق از نور و مساحت بهتری در تناسب با دیگر فضاها برخوردار است و همچنین بهترین وسایل خانواده نیز در همین اتاق بوده و بهترین چیدمان را دارا می‌باشد. معمولاً مهمان‌های زن، کمتر در این اتاق پذیرایی می‌شوند، جز این که هیچ‌گونه ارتباطی بین مهمان و اعضای خانواده نباشد یا موارد خاصی مانند زمان خواستگاری؛ از زنان نیز در این اتاق پذیرایی می‌شود.

      عین معماری را در خانه‌های روستایی نیز می‌بینیم. خانه‌های روستایی نیز از دو بخش تشکیل شده است که بزرگی و کوچکی و حتی تقسیم‌بندی حوزه‌ی خصوصی و عمومی در خانه، بستگی به ثروت خانواده نیز دارد. اما در خانه‌ی خانواده‌های فقیر و چه ثروتمند اتاقی یا اتاق‌هایی در دم خانه برای پذیرایی از مهمان‌های مرد وجود دارد. معمولا در روستاها در این اتاق یا اتاق‌های تحت هیچ شرایطی از زنانی که مهمان هستند، پذیرایی نمی‌شود.

      این معماری چه در شهرها و چه در روستاها نشانه‌ای از تفکیک جنسیتی در خانه بر اساس نظارت پدرسالارانه برای حفظ مالکیت بر تن زن است که در زندگی عمومی نیز گسترش پیدا کرده است، اما کودکان خانواده یا زنان کهنسال این امکان را دارند که در هر دو جایگاهی که در خانه برای زندگی خصوصی و عمومی مدنظر گرفته شده است، رفت‌وآمد داشته باشند.

همچنان بخوانید

زنان معترض: جلو آپارتاید جنسیتی در افغانستان گرفته شود

دختربس

روایت یک روز عادی زنان در فضای مسموم طالبانی

می‌خواستم ملیحه باشم

      در حال حاضر که خانواده‌های هسته‌ای روبه رشد هستند و بیشتر در آپارتمان‌ها و خانه‌های چندمنزله در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، زمان مناسبی است که با این معماری به صورت فردی، زنان به مبارزه بپردازند. این مبارزه، کاملا یک مبارزه منفی و خاموش خواهد بود. زنانی که با یک مرد به تشکیل خانواده‌ی هسته‌ای پرداختند، نیازی نیست که حتمن متشکل شوند تا با این معماری مبارزه کنند. فقط کافی است که در زمان خرید، گروی و کرایه متوجه باشند؛ خانه‌ای که دارای چنین معماری است، پسند نکنند و در آن زندگی نکنند. این یعنی شروع سیاست از خانه و خانواده!

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: برابری جنسیتیتبعیض جنسیتی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
مادر-فرزند
هزار و یک شب

پسرم را از پدرش خریدم

3 دلو 1401

اواخر فصل زمستان، آن‌قدر برف باریده بود که هیچ راهی برای آب آوردن از چشمه نمانده بود. هیزم‌ تر و خشک را، کنار هم در دیگدان گلی روشن کردم، دیگ بزرگی را پر از برف کردم...

بیشتر بخوانید
کاش به جای 7 پسر یک دختر داشتیم
گوناگون

کاش به جای 7 پسر یک دختر داشتیم

9 دلو 1401

گل‌افروز صبح زود که از خواب بیدار شد به طویله می‌رود، به گاو و گوسفند آب و علف می‌دهد. سپس چای صبح را آماده می‌کند، داروهای پدر و مادرش را نیز برای‌شان می‌دهد. 

بیشتر بخوانید
جای خالی زهرا
هزار و یک شب

جای زهرا خالی بود

6 دلو 1401

برای آمادگی کانکور به مزار شریف رفتم. در مکتب آرزو داشتم که طب بخوانم و داکتر شوم. اوایل بهار بود که آمادگی کانکور را با اشتیاق تمام شروع کردم. همه‌چیز با شور و شوق پیش می‌رفت و ‌خودم...

بیشتر بخوانید
شبی که صنم سر قرار نیامد
هزار و یک شب

شبی که صنم سر قرار نیامد

2 دلو 1401

کتاب غزلیات حافظ در دستم از مدرسه برآمدم. باران می‌بارید، آب و هوای مطبوع و ملایم از رسیدن نوروز خبر می‌داد. به خانه رسیدم، دیدم که مهمان داریم، اما خواهرم با چهره‌ی گریان و اندوهگین در گوشه‌ای...

بیشتر بخوانید
زن چهارم
هزار و یک شب

روزی که زن چهارم پدرم پسر زایید

8 دلو 1401

پدرم پسر می‌خواست. او همیشه آرزو می‌کرد که پسردار شود. برای همین چهار بار ازدواج کرد. هیچ‌کس نمی‌توانست با او مخالفت کند. همین‌که حرفی می‌زدیم به دهان ما محکم می‌کوبید.

بیشتر بخوانید
نیمرخ
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

طراحی، برنامه‌نویسی و اجرای وبسایت  iNasri ⚒

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی