نیمرخ
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر
EN
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
نیمرخ
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج

زندگی روی جاده پر از ماین (خاطرات یک خبرنگار)

نیمرخ نیمرخ
۲۷ حوت ۱۳۹۹
0
0
اشتراک‌گذاری‌ها
93
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

روایتی از معصومه جعفری، روزنامه‌نگار


بیست و هشتم حوت در افغانستان به عنوان روز ملی خبرنگار ثبت تقویم شده است. اما روزگار خبرنگاران به ویژه خبرنگاران زن در کشور، جدال میان مرگ و زندگی ا‌ست. هشت سال است که من در کابل زندگی می‌کنم. مدتی به عنوان معلم کار کردم و بخاطر انگیزه‌ای که داشتم وارد رسانه شدم. اواخر سال ۲۰۱۵ میلادی بود که به عنوان عکاس خبری در رادیو سلام وطندار آغاز به کار کردم. اولین انگیزه‌ام این بود که عکاسی را به صورت حرفه‌ای کار کنم ولی بعد از یک هفته عکاسی در بخش خبر رفتم. سپس در بخش‌های مدیریت تولید برنامه نیز کار کردم.

دلم می‌خواست، تمام ولایات را بگردم و عکاسی کنم. مادر مجرد بودن چالش‌های زیادی برایم به وجود آورد که باعث شد در حیطه‌ی بسته‌تری فعالیت کنم و از بسیاری برنامه‌هایم چشم بپوشم.

حدود پنج و نیم سال با سلام وطندار کار کردم و به خبرنگاری علاقه زیادی داشتم. زمانی که وارد رسانه شدم احساس کردم که با روحیاتم همخوان است. زندگی من یک بعد فردی و یک بعد اجتماعی دارد. من بخشی از روز را در ده ساعت در جامعه هستم و باعث می‌شود با خیلی چیزها در ارتباط باشم. چون کار خبرنگاری بسیار پر چالش است و سطح ارتباطات یک خبرنگار بسیار زیاد است، فردیت‌مان اندکی در حاشیه می‌رود و ما بیشتر بر کار شغلی‌مان که بعد اجتماعی دارد، متمرکز می‌شویم. به طور نمونه: در ابتدای سال تا به امروز که ویروس کرونا همه‌گیر شده و جنگ هر روز ده‌ها انسان را به کام مرگ می‌کشاند، خیلی‌ها گوشه انزوا اختیار می‌کنند تا در امان باشند ولی ما مجبوریم در ساحه بیاییم و کار کنیم؛ ما از میدان‌های نبرد و وضعیت کرونا گزارش می‌دهیم.

به عنوان یک خبرنگار زن که در فضای کنونی افغانستان برای دسترسی مردم به اطلاعات کار می‌کنم، می‌خواهم بگویم این وضعیت بزرگترین چالش است. اینکه تو یک خانم هستی، یک خبرنگار هستی و در محیط جنگ زندگی می‌کنی؛ در روزگاری که زنان خبرنگار یکی پس از دیگری به گونه هدفمند ترور می‌شوند، کار ما را بیش از گذشته استرس‌زا کرده است.

رخ دیگر زندگی من بعد فردی است. زنی هستم که با یک بچه ده ساله در کابل زندگی می‌کنم. گاهی اوقات مشکلات به اندازه‌ای زیاد می‌شود که فکر می‌کنم که وطن را ترک کنم. بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم که انزوا اختیار کنم. بعد از اینکه شیوع ویروس کرونا شدت پیدا کرد، از کار قبلی‌ام استعفا کردم و بیشتر از شش ماه در خانه بودم. من نمی‌توانستم استرس کرونا را به ویژه اینکه پسرم در معرضش باشد، تحمل کنم. با تمام این چالش‌ها باید حرکت هم داشته باشی، اما قرنطینه ناشی از کرونا همه را خانه‌گیر کرده بود.

تنها کرونا نه، بلکه جنگ و فشارهای روانی ناشی از وضعیت بد امنیتی در کشور بسیاری از کارمندان نهادها و فعالان جامعه را خانه‌گیر کرده است. حتا کارمندان نهادهای خارجی و موسسه‌ها تا حد ممکن به صورت غیرحضوری از خانه کار می‌کنند. این سطحی از تهدیدها و فشار روانی بسیار وحشتناک است.

جامعه خبرنگاری به صورت مستقیم مورد هدف حملات قرار می‌گیرند. حدود سه سال پیش خانم محرم درانی همکار ما در سلام وطندار کشته شد. کشته شدن او و سپس خواهرزاده‌ام تأثیر ناگواری بر من گذاشتند. از همین جهت، می‌گویم در افغانستان کسی وجود ندارد که از این وضعیت بد متأثر نشده باشد. بعد از انفجار در گردهمایی جنبش روشنایی در دهمزنگ و همین‌طور دیگر جمعیت‌های مدنی و سپس هدف قرار گرفتن رسانه‌ها، روحیاتم تغییر کرد. اینکه زنجیره‌ی کشتار به هیچ جمعیت و گروهی رحم ندارد.

اوایل خبرنگاری شور و هیجان خاصی داشت، اما اتفاقات اخیر به جای هیجان، اضطراب را در ما تشدید می‌کند. شاید در چند دهه آینده تمام کسانی که از لحاظ روانی آسیب می‌بینند دچار ترومای مغزی شوند. در اینجا ما به صورت شانسی زنده هستیم. زندگی کردن در کابل به مثابه زندگی روی جاده ماین‌گذاری شده است.

تصور کنید، من یک خبرنگارم و یک مادر هم هستم، هر صبح که از خانه طرف دفتر کار حرکت می‌کنم، فرزندم را در آغوش می‌کشم و با اضطراب فکر می‌کنم که شاید زنده‌ برنگردم. این همه انفجار که روزانه در کابل می‌شود، ممکن است در جمع قربانیان یکی از این حوادث من هم باشم. اکثریت همکارانم می‌گویند دچار بی‌خوابی شده‌اند، ناامنی بدترین معضل امروز است که حتا خواب از چشمان مان گرفته است.

همچنان بخوانید

یک خبرنگار زن در ننگرهار توسط طالبان لت‌وکوب شد

طالبان یک خبرنگار استرالیایی را پس از تهدید و ثبت اعتراف اجباری اخراج کردند

شما می‌دانید که تاکتیک جدید جنگ، هدف قرار دادن خبرنگاران است.

کلمات کلیدی: آزادی بیانخبرنگاران زنخشونت علیه خبرنگاران

مطالب مرتبط

یک خبرنگار زن در ننگرهار توسط طالبان لت‌وکوب شد

یک خبرنگار زن در ننگرهار توسط طالبان لت‌وکوب شد

۱ اسد ۱۴۰۱
طالبان یک خبرنگار استرالیایی را پس از تهدید و ثبت اعتراف اجباری اخراج کردند

طالبان یک خبرنگار استرالیایی را پس از تهدید و ثبت اعتراف اجباری اخراج کردند

۳۰ سرطان ۱۴۰۱
گزارش تکان‌دهنده‌ی سازمان ملل از عملکرد ۱٠ ماهه‌ی گروه طالبان منتشر شد

گزارش تکان‌دهنده‌ی سازمان ملل از عملکرد ۱٠ ماهه‌ی گروه طالبان منتشر شد

۲۹ سرطان ۱۴۰۱

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Facebook Twitter Youtube

نیمرخ رسانه‌‌ای آزاد است که تلاش می‌کند با نگاهی ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان بپردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پُرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما

صاحب امتیاز و مدیر مسئول: فاطمه روشنیان
سردبیر و ویراستار: امان میرزایی
سردبیر بخش آنلاین: حسین احمدی
گزارشگران: لطیفه سادات موسوی، معصومه رها و زهرا سالومه
صفحه‌آرا: اسماعیل لعلی

نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

طراحی، برنامه‌نویسی و اجرای وبسایت  iNasri ⚒

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر