زرغونه، زنی که پنج دهه روزگار پر فراز و نشیب و جنگهای خونین در شرق کشور را شاهد بوده، در گردهمایی یکهزار نفری در کابل شرکت کرده است تا دیدگاهش را در مورد صلح شریک سازد. دیدگاههای زرغونه و دیگر اشتراککنندگان برنامه همایش ملی صلح که از سوی مکانیزم افغانستان برای صلح همه شمول برگزار شده، با هیأت مذاکره کننده دولت، دفتر سیاسی طالبان در قطر و همکاران بینالمللی صلح افغانستان شریک خواهد شد.
یک صلح و هزار تعریف
صلح افغانستان برای طالبان شاید به معنای بازگشت امارت باشد، برای حکومت فعلی حفظ قدرت، برای ناتو آبرومندانه خارج شدن، برای همسایگان تأمین منافع و دسترسی به آب و منابع افغانستان، ولی خانم زرغونه که عضو یکی از 27 گروه کاری همایش ملی صلح است با پوشش محلی زنان شرق افغانستان در یکی از پارکهای سبز باغ چهلستون کابل میان جمع ایستاده است، او به خانوادههایی اشاره میکند که در این باغ به تفریح آمدهاند. او میگوید: در بسیاری از مناطق کشور برای زنان رفتن به یک مکان عمومی مثل باغ و پارک تفریحی یک رویاست، در چینن وضعیتی برای زنانی مثل من صلح، داشتن همین آزادی را معنا میدهد.

به باور زرغونه، تصور هر شهروند این سرزمین از «صلح» یک وضعیت خاص است. «زنان ولایات مشرقی صلح میخواهند تا دخترانشان بتوانند به مکتب بروند، زنان بخاطر نبود داکتر خانم از خدمات صحی محروم نباشند.»
اما بنفشه 24 ساله که تازه از دانشگاه فارغ شده و اکنون در خانه بیکار نشسته، بر این باور است تا قتل و کشتار ادامه داشته باشد «صلح» معنایی ندارد.
بنفشه همراه با خانوادهاش برای تفریح در باغ چهلستون آمده است. او تنها رفتن به باغ را کافی نمیداند. به باور او صلح یعنی اینکه همه شهروندان بدون دغدغهی کشته شدن زندگی کنند. «در کابل این آزادی وجود دارد، ما به پارک میآییم ولی معلوم نیست زنده برمیگردیم یا نه.»
ترجیح مرگ تدریجی
بنفشه «زنده ماندن در خانه تحت حاکمیت نظام طالبانی» را بر وضعیت کنونی که فقر و خشونت افزایش یافته، «ترجیح» میدهد.

او به عنوان زنی که در پایتخت کشور به آموزش و خدمات صحی دسترسی دارد، مرگ تدریجی در زیر سایه طالبان را نسبت به مرگ یک شبه در دست انتحاری ترجیح میدهد. او میگوید: «به عنوان یک زن تحصیلکرده حاضرم در خانه بنشینم و صلح هم از آن مردان باشد، فقط مرا نکشند، عزیزانم را با گلوله از من نگیرند، جوانان را میکشند، کودک و حتا عروس و داماد را در لباس عروسیشان میکشند. به جای تداوم کشتار، صلح سیاستمدارانی که ما را از این وضعیت نجات دهد بهتر است.»
ناپایداری صلح مردانه
در همین حال، لیلما ناصری، رئیس کمیتههای مکانیزم افغانستان برای صلح همه شمول به نیمرخ میگوید «جنگ بخاطر عدم همدیگرپذیری رخ میدهد. صلح یک راهکاریست برای ختم جنگ. اگر در پروسه صلح هم نتوانیم همدیگر را بپذیریم بدون شک صلح تأمین نمیشود و اگر توافقی صورت بگیرد پایداری ندارد. به همین خاطر است که تأکید داریم در روند صلح زنان به عنوان نصف نفوس جامعه نه تنها که نادیده گرفته نشوند، بلکه در روند مذاکرات و توافق نهایی، تصمیمگیرنده باشند.»

روند صلح افغانستان یکونیم دهه است که جریان دارد، بیش از یک سال است که مذاکرات صلح در قطر جریان دارد، نشست استانبول در مورد افغانستان نیز به زودی برگزار خواهد شد. حقوق زنان از اساسیترین موضوعهای مطرح در پروسه صلح است. زنان و مدافعان حقوق زن بر حضور موثر و نقش پررنگ زنان در جریان مذاکرات و نشستهای مرتبط به صلح تأکید دارند.
مریم درانی، عضو پیشین شورای ولایتی قندهار میگوید جوانب دخیل در پروسه صلح نمیتوانند زنان را نادیده بگیرند.
ارچند که روی کار آمدن حکومت جدید در افغانستان بیشتر نیازمند اجماع منطقهای و بینالمللی است، شبیه نشست بن که نظام دموکراسی پس از سقوط رژیم طالبان را به بار آورد. اما خانم درانی میگوید: شرایط افغانستان از نشست بن تا اکنون فرق کرده است. «در زمانی که با نشست بن حکومت جدید روی کار آمد، زنی برای دفاع از حقوق زنان عملا در صحنه حضور نداشت. اما امروز از سیاست تا اقتصاد و تجارت، از ورزش تا هنر، از آموزش و صحت تا کارهای اداری دولت و سکتور خصوصی، زنان حضور دارند. گردهماییهای زنان در داخل و خارج از کشور مصداق همین است که حتا اگر جناحهای داخلی و همکاران بینالمللی زنان افغانستان را نادیده انگاشته اند، زنان در حاشیه نمینشینند و صلحی را نمیپذیرند که در آن خواست نصف نفوس کشور نادیده گرفته شود.»

برخی از مردان نیز بدین باورند که تبعیض جنسیتی شکافهای اجتماعی در کشور را بیشتر میکند، در روند صلح و هر پروسهای که بر زندگی جمعی مردم اثرگذار باشد باید حقوق همه شهروندان بدون تفکیک جنسیت و تعلقات و باورهای شان به رسمیت شناخته شود.
قانونی شدن تبعیض؟
قاری حمیدالله، از ولایت بدخشان میگوید: در روند صلح زیربناهای مشروعیت دولت مثل قانون از مباحث اصلی است، قانون اساسی کشور به صورت کامل در هماهنگی با موازین دین اسلام است و برابری زن و مرد را نیز به رسمیت شناخته است. «اگر قانون نیاز به تعدیل داشته باشد بازهم تبعیض و نابرابری را که نمیتوان در قانون به رسمیت شناخت، خواه این تبعیض بین زن و مرد باشد یا اقوام و مذاهب.»
نجیبه فروغ، 36 ساله از تخار دو سال قبل در لویه جرگه زنان نیز شرکت کرده بود. او هنوز هم بر یک موضع تأکید دارد: «اگر صلحی صورت میگیرد بدون زنان نباشد!»

خانم فروغ نشستهایی همچون همایش ملی صلح و لویه جرگه زنان را از آنرو مفید میداند که سبب توحید دیدگاههای مردمی، شناخت معیارها و تعریفهای متفاوت مردم از صلح و از همه مهمتر زمینهساز انسجام و همصدایی زنان میشود.
این فعال حقوق زن از رویهی فعلی با حقوق زنان در نشستها و مذاکرات مرتبط به صلح در قطر و مسکو شکایت دارد و میگوید: «جناحهای دخیل در پروسه صلح باید صدای زنان را جدی بگیرند و به خود زنان فرصت داده شود تا در نشستهای سرنوشتساز صلح، خواستها، پیشنهادها و راهکارهای شان برای تأمین صلح پایدار را شریک سازند و برابر با مردان تصمیم بگیرند.»