امیلیا سپارتک
کودتای هفت ثور با فرمان شماره 7 در مورد حقوق مساوی زنان با مردان، در تمام ساحات زندگی، دشمن را برانگیخت. در ابتدا این فرمان مورد قبول مردم قرار گرفته بود و واکنش جدی صورت نگرفت. اما بعد از یک ماه ارتجاع سیاه منطقه و جهان متوجه گردید که این همه فرمانها جنبهی سوسیالیسی دارد و از قاطعترین اسلحه که سنت و دین است باید استفاده نمايد. بنام اینکه حقوق مساوی زن و مرد، اشتراکی بودن زن برای همه است آغاز به تبلیغ و بعدتر وارد جنگ شدند .
برخورد غیر انسانی حفیظالله امین با باورمندان دین و مذاهب مختلف،کشورهای بزرگ جهان در رأس، ایالات متحده امریکا لاگرهای بزرگ را در خاک پاکستان برای آموزشدهی قوای مسلح ایجاد نمود. هفت حزب اسلامی در پاکستان و هشت حزب اسلامی در ایران با شعار اینکه «دین اسلام در خطر» است، این جنگهای خانمانسوز نیابتی را به راه انداختند که سناریویش سالها در کشورهای دیگر ساخته و برنامهریزی شده بود. از ایجاد تنش فکری و منازعه مسلحانه میان خالقان رویداد هفت ثور و هشت ثور بیش از چهار دهه میگذرد، اما این جنگ تا امروز با قربانی گرفتن از فرزندان ما ادامه دارد.
در این میان، زنان در هر نقشی بزرگترین قشر آسیب دیدهی این جنگهای طولانی و نیابتی محسوب میشوند. در مورد مسایل زنان در زمان ببرک کارمل یک مرحله جدید و دموکراتیک آغاز شد که یک تمایز داشت، اینکه فراقومی بود.
چند نکته را در مورد وضعیت زنان پس از هفت ثور را یادآوری میکنم:
- زنانی هم بودند که زندانی سیاسی شدند: ثریا پرلیکا، ظاهره دادمل، داکتر شهلا آمو، سیمین، صالحه، فاضله و عالمه. اینها زنانی بودند که میشناسم.
- سازمان دموکراتیک زنان با تشکیلات مشخص خود برای زنان فعالیت خود را آغاز نمود.
- کلوپ زنان، خیاطی، دستدوزی و بافت و دیگر کارهای صنایع دستی به منبع درآمد برای زنان تبدیل شد.
- توجه جدی به ریاست مبارزه با بیسوادی که زنان کارمند و معلم این بخش بودند و در ادارههای کاری در اوقات مشخص درس میدادند.
- نوکری یا کلفتی در خانههای شخصی ممنوع شد. اکثر زنان در دوایر دولتی به حیث چایدارباشی و مراقبت و صفاکار با معاش و کوپون هشت سیرهی آرد و دیگر ضرورت زندگی کارمند دولتی شدند که بسیاریها با کودکان خود یکجا میآمدند و آنها را در کودکستانهای اداره میگذاشتند.
- زنان وارد کارهای سخت و ماشینی شدند، در کارخانهها، فابریکهها و کارهای ساختمانی زنان کنترل ماشینها را عهده گرفتند. در حالی که پیش از آن تصور نمیشد زنی در کارخانه ماشینداری کند.
- زنان به عنوان پیلوت در ساختار قوای هوایی و رانندگان بسهای شهری کار کردند.
- زنان به عنوان پولیس فعالیت داشتند که از خانم نغمه و خانم هنگامه از چهرههای سرشناس آن دوره هستند.
- آموزشهای عالی، بورسهای تحصیلی و کار در بخشهای سینما، تیاتر و موسیقی فعالیت عادی زنان بود. برای بانوان کارهای مدنی در چارچوب اتحادیههای صنفی رونق یافته بود: اتحادیه نویسندگان، اتحادیه ژورنالیستان، اتحادیه هنرمندان، اتحادیه حقوقدانان و اتحادیه کارگران نهایت زیاد بود. من خودم بر علاوه کار درکادر علمی و تدریس در دانشگاه، رییس اتحادیه مهندسان بودم.
- چندهمسری برای اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان ممنوع شده بود، اگر کسی وارد رابطه چندهمسری میشد از حزب اخراج و در نشریه حزب افشا میشد.
- انتخاب لباس اجباری نبود ولی همه زنان و دختران نظر به شرایط لباسهایی که مناسب و سازگار با نظر جامعه نبود نمیپوشیدند. روسری اجباری نبود اما تعدادی از بانوان به دلخواه خود روسری و یا چادری میپوشیدند.
چون از لحاظ سیاسی محدودیتی فراروی کار و فعالیتهای زنان وجود نداشتف تعدادی از زنان افغانستانی در این زمان توانستند با استفاده از شرایطی که قوانین وضع شده مبنی بر برابری جنسیتی و مصئونیت آزادی فردی زنان، خلق کرده بود به بالندگی و پیشرفت برسند و به حیث انسان نفس بکشند. اما این ارتجاع سیاه منطقه به کمک ارتجاع داخلی و کمک مالی جهانی بود که از تحریک جامعه مردمحور و ضد زن، از نام زن و نعره کشیدن که «زنان مسلمان باید حجاب داشته باشند» از هیچ نوع عمل غیر انسانی مانند ترور، بمبگذاری، مسموم نمودن دختران در مکاتب و بمبگذاری در تشنابهای دخترانه در دانشگاهها و مکاتب دریغ نورزیدند.