یک قرن پیش، نرخ مرگ و میر مادران در زایشگاهها سه برابر بیشتر از زایمان زنان در بیرون از بیمارستان بود. این نوع مرگ ناشی از عفونت را «تب مادران» مینامیدند. در آن دوره بیشتر زنان طبقه فقیر جامعه برای زایمان به بیمارستان میرفتند و توان اقتصادی برای خواستن پزشک در خارج از بیمارستان را برای زایمان نداشتند. در قرن هجدهم تا نوزدهم میلادی بیمارستانها راهی به سوی گورستان برای زنان باردار تلقی میشدند؛ بطوری که تا 35 درصد زنان باردار بعد از زایمان میمردند. ایگناتس فیلیپ زملوایس، پزشک ارشد یک کلینیک ویژه زایمان/ نسائی ولادی در بیمارستان عمومی شهر وین بود، او بعد از بررسیهای مختلف فهمید که پزشکان، بیماریهای عفونی را هنگام حرکت بین اتاق عمل و رفتن نزد مادران نوزاد با خود حمل میکنند. او از پزشکانی که در درمانگاهش کار میکردند، خواست که قبل از انجام عمل زایمان، دستهایشان را با محلول آبلیمو و کلر بشویند. نتیجه دستورالعمل ضدعفونی کردن دستها در قبل از عمل باعث شگفتی بسیاری شد؛ چون در آن درمانگاه دیگر هیچ زنی بعد از زایمان فوت نکرد. او سپس تحقیقی را در مورد مرگ و میر مادرانی که قابلهها دستهای خود را شسته و ضدعفونی میکنند و قابلههایی که دستهایشان را قبل از عمل نمیشویند، انجام داد و نتیجهبخش بودن شستن دستها را قبل از عمل زایمان اثبات کرد. با وجود اینکه شواهد بطور آشکار درست بودن نظریه زملوایس را تایید میکرد اما پزشکان آن دوره با تمسخر و تحقیر، راهحل زملوایس را رد کردند و از اینکه به آنها پیشنهاد شده بود که قبل از انجام عمل زایمان دستهایشان را بشویند و ضدعفونی کنند، ناراحت شدند. این پزشک مجارستانی که از رفتار همکارانش به شدت سرخورده و ناامید شده بود، آنها را به خاطر بیباوری به اهمیت رعایت بهداشت در پزشکی متهم به قتل میدانست. توصیه زملوایس در آن دوره جدی گرفته نشد. گفته میشود که پزشکان زملوایس را فردی مبتلا به اختلالات روحی روانی میدانستند و وی را به بیمارستان روانی منتقل کردند. او دو هفته بعد از بستری شدن در بیمارستان با لتوکوب نگهبانان بیمارستان جان سپرد.
در حال حاضر ایگناتس فیلیپ زملوایس را پدر کنترل عفونت مینامند و سالها پس از مرگ وی، لویی پاستور با کشف نظریه میکروبی بیماریها توانست اهمیت کار زملوایس را اثبات کند.