نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

20 سازمان بین‌المللی حمایت از اطفال در افغانستان؛ تماشاگر قتل عام کودکان

  • نیمرخ
  • 1 جوزا 1400

«خانواده ها انقدر فقیر هستند که برخی حتی توانایی خرید یک خریطه سرم را ندارند، برخی از زخمی ها بخاطر فقر خانواده در خرید دارو و سرم از دست رفته‌اند، وضعیت به گونه‌ای است که بعد از فاجعه، کمک‌ها اگر این هفته نرسد ممکن است تا هفته بعد زخمی‌های بیشتری زندگیشان را از دست بدهند اما سازمان‌های بین‌المللی حمایت از اطفال به ایمیل ها و درخواست‌های ما پاسخی نداده‌اند.»
این بخشی از صحبت‌های نجیب اخلاقی شیبان، رئیس بخش محافظت از اطفال وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان است که نیمرخ گفتگویی درباره آخرین اقدامات این وزارت در کمک به زخمی‌های فاجعه انجام داده است. وی به نیمرخ می‌گوید: «در مکتب سیدالشهدا وسعت فاجهه به حدی بود که در بیان نمی‌گنجد، ما بخاطر ماموریتمان برای گرفتن آمار شهدا و زخمی‌ها به چند شفاخانه سر زدیم. در شفاخانه محمدعلی جناح 20 جنازه و زخمی انتقال داده شد، ولی بعد از 15 دقیقه 20 تابوت بیرون آمد. زخمی‌ها پشت سر هم به شفاخانه منتقل می‎شدند. ما در ساعات اولیه فاجعه به تمام سازمان بین‌المللی ایمیل رسمی فرستادیم، آمار دادیم، تحلیل وضعیت کردیم، نیازهای اضطراری را برشمردیم و تقاضای کمک کردیم اما حتی یک پاسخ دریافت نکردیم.»
بگفته وی، موسسات و سازمان‌های بین‌المللی زیادی با ماموریت حفاظت از کودکان به افغانستان با بودجه‌های کلانی آمده‌اند اما در مدت بیست سال تنها به برگزاری چند ورکشاپ و سیستم‌سازی اکتفا کرده‌اند. اولویت‌های آن‌ها با واقعیت‌های موجود در افغانستان و اولویت‌های حکومت در محافظت از کودکان هماهنگ نیست. در حملات انتحاری چون فاجعه مکتب سیدالشهدا و کورس موعود و همچنین جنگ در غزنی و کندز کودکان زخمی به کابل منتقل شدند، اما بخاطر نبود امکانات کافی، بسیاریشان تلف شدند.»
«سازمان‌های بین المللی مستقر در افغانستان پول‌های کلانی برای ماموریتشان در کمک به کودکان می‌گیرند ولی کمکی به کودکانی که قربانی جنگ می‌شوند و در وضع اضطرار هستند، نمی‌کنند.»
رئیس حفاظت از کودکان وزارت کار و امور اجتماعی درباره نحوه کمک‌خواهی از سازمان‌های بین‌المللی برای فاجعه مکتب سیدالشهدا می‌گوید: «مادر دو بخش تقاضای کمک کردیم؛ اول کیس‌های حالت اضطراری را که زخمی‌ هستند و آن‌هایی که در بخش‌های دولتی رفتند با مراقبت سطحی مرخص می‌شوند، ما نگران آن‌ها نبودیم؛ نگران کسانی بودیم که باید عملیات می‌شدند و عملیات‌شان هم هزینه نیاز داشت و شفاخانه‌های دولتی هم پذیرش نداشت؛ چون تعدادشان زیاد بود و این‌ها مجبور به شفاخانه شخصی می‌رفتند حتا در شفاخانه‌های دولتی هم هزینه داشت. ما کوشش داشتیم که شماری از زخمی‌ها هم در جمع شهدا اضافه نشود و وضعیت را کنترول کنیم و بعد مساعدت مالی با خانواده‌های این‌ها بود. ما در این دو حوزه کمک عاجل خواستیم. از یک بسیاری از این اطفال در داخل افغانستان تداویی نمی‌شوند، دو حالت دارد یا تماشا کنیم که بمیرند یا این که دست به کار شویم و از سازما‌ن‌ها و حکومت برای انتقالشان اقدام کنیم که عملیات این‌ها در ترکیه، هند و دیگر کشورها انجام شود در غیر آن ممکن است این طفل ها را از دست دهیم از سازمان های بین‌المللی حمایت از کودکان درخواست کمک کردیم اما نه تنها در این مورد بلکه در خیلی موارد دیگر سازما‌ن‌ها جواب ندادند.»
بگفته وی، حدود بیست سازمان بین‌المللی با ماموریت محافظت از کودکان در افغانستان حضور دارند و تعدادی از این سازمان‌ها به طور مشخص برای محافظت از اطفال در جنگ ماموریت دارند اما ما شاهد بوده‌ایم که ورکشاپ برای ازدواج‌های اجباری برگزار می‌کنند در حالیکه ربط مستقیم به جنگ ندارد اما برای کودکانی که قربانی جنگ و خشونت، قاچاق انسان و تجاوز می‌شوند و نیاز به کمک‌های اضطراری دارند، هیچ کمکی نمی‎کند.

همچنان بخوانید

سرنوشت خانواده‌ای که از قتل عام هزاره‌ها در مزار جان به سلامت برد

تظاهرات برلین: نسل‌کشی هزاره‌ها را متوقف کنید

نسل‌کشی هزاره‌‌ها؛ روایت قتل عام دو خانواده توسط طالبان در دایکندی

مرضیه می‌خواست زنان روستایی را درمان کند

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: مکتب سیدالشهدانسل‌کشیهزاره‌ها
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
مادر-فرزند
هزار و یک شب

پسرم را از پدرش خریدم

3 دلو 1401

اواخر فصل زمستان، آن‌قدر برف باریده بود که هیچ راهی برای آب آوردن از چشمه نمانده بود. هیزم‌ تر و خشک را، کنار هم در دیگدان گلی روشن کردم، دیگ بزرگی را پر از برف کردم...

بیشتر بخوانید
کاش به جای 7 پسر یک دختر داشتیم
گوناگون

کاش به جای 7 پسر یک دختر داشتیم

9 دلو 1401

گل‌افروز صبح زود که از خواب بیدار شد به طویله می‌رود، به گاو و گوسفند آب و علف می‌دهد. سپس چای صبح را آماده می‌کند، داروهای پدر و مادرش را نیز برای‌شان می‌دهد. 

بیشتر بخوانید
جای خالی زهرا
هزار و یک شب

جای زهرا خالی بود

6 دلو 1401

برای آمادگی کانکور به مزار شریف رفتم. در مکتب آرزو داشتم که طب بخوانم و داکتر شوم. اوایل بهار بود که آمادگی کانکور را با اشتیاق تمام شروع کردم. همه‌چیز با شور و شوق پیش می‌رفت و ‌خودم...

بیشتر بخوانید
شبی که صنم سر قرار نیامد
هزار و یک شب

شبی که صنم سر قرار نیامد

2 دلو 1401

کتاب غزلیات حافظ در دستم از مدرسه برآمدم. باران می‌بارید، آب و هوای مطبوع و ملایم از رسیدن نوروز خبر می‌داد. به خانه رسیدم، دیدم که مهمان داریم، اما خواهرم با چهره‌ی گریان و اندوهگین در گوشه‌ای...

بیشتر بخوانید
زن چهارم
هزار و یک شب

روزی که زن چهارم پدرم پسر زایید

8 دلو 1401

پدرم پسر می‌خواست. او همیشه آرزو می‌کرد که پسردار شود. برای همین چهار بار ازدواج کرد. هیچ‌کس نمی‌توانست با او مخالفت کند. همین‌که حرفی می‌زدیم به دهان ما محکم می‌کوبید.

بیشتر بخوانید
نیمرخ
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

طراحی، برنامه‌نویسی و اجرای وبسایت  iNasri ⚒

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی