نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان؛ قربانیان خاموش تابوانگاری قاعدگی

  • نیمرخ
  • 8 جوزا 1400

واژه‌ی «تابو» از نگاه معنایی به گستره‌ای از مفاهیم ممنوعه‌ و مگوها، نبین‌ها و نکن‌هایی دلالت می‌کند که در یک جامعه به حکم دین، مذهب، سنت‌ها، اخلاقیات و رفتارهای اجتماعی شکل گرفته باشد. برای همین تابو‌های اجتماعی از یک جامعه تا جامعه دیگر فرق می‌کند. در هر جامعه‌ای متناسب به سطح سواد، رشد فرهنگی، توسعه اجتماعی_اقتصادی و مهمتر از همه، متناسب به نسبت یک جامعه با ساحت آزادی، تابو و تابوواره‌های متفاوت وجود دارد. به معنای دیگر در جوامعه باز و توسعه یافته، مفاهیم تابوواره‌ کمتر است و محاسبات علمی و عقلانی‌ بیشتر. اما در جوامع توسعه نیافته و سنتی که سطح سواد اندک باشد، تابوواره‌ها قدرتمند است و گستره‌ی مفاهیم ممنوعه و مگو، باز و متعدد.

از آنجا که افغانستان نیز کشور توسعه نیافته و سنتی است و از نگاه میانگین سطح سواد یکی از کشورهایی است که در بدترین وضعیت قرار دارد، تابوواره‌های اجتماعی در این کشور گسترده و قدرتمند است.

در چند روز گذشته، شماری از بانوان فعال در جامعه مدنی، به مناسبت 28می یا «روز جهانی بهداشت قاعدگی»، با شعار «قاعدگی تابو نیست»، کارزار آگاهی‌دهی راه‌اندازی کردند. در این کارزار برای آگاهی‌دهی به مکاتب دخترانه در شهر کابل رفتند. در مورد بهداشت قاعدگی بسته‌های معلوماتی و نوار بهداشتی برای دختران جوان و دانش‌آموز توزیع کردند. در فضای شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک و توییتر از چیستی قاعدگی/پریود نوشتند. تجربه‌های شخصیشان از دشواری‌های دوره قاعدگی را روایت کردند و از پیامدهای دردسرساز تابوپنداری قاعدگی در جامعه افغانی گفتند.

اما در همین مورد آنچه برای من قابل تامل بود، واکنش‌ها و بازخوردهای شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی به کارزار «قاعدگی تابو نیست» بود. آن هم به این دلیل که دیدم شماری از مردهای اهل ادعاهای بلند بالا، تحصیلکرده و به ظاهر روشنفکر بجای درک درست مساله با رکیک‌ترین ادبیات بر کسانی تاختند که کارزار «قاعدگی تابو نیست» را راه‌اندازی کرده‌اند.

شاید برخی از ما بگوییم که در جامعه هزار بدبختی دیگر وجود دارد. مسایل بسیار مهم‌تر از «بهداشت قاعدگی» هست که باید بانوان فعال در عرصه جامعه مدنی وقت و انرژیشان را صرف آن موارد مهم‌تر کنند. مثلن به مسایل روند صلح بپردازند. به نگرانی‌های امنیتی و عقب‌گردهای احتمالی در ساحت ارزش‌ها و دستآوردهای بیست‌سال اخیر در نتیجه گفتگوهای صلح بپردازند و به احتمال برگشت طالبان. اما مساله اساسی این است ما از نگاه اجتماعی_فرهنگی در وضعیتی قرار داریم که در بسیاری موارد حتی تحصیل کرد‌گان جامعه وقتی نقاب اکت‌های مدنی را از صورت کنار می‌گذارند و آن «من» واقعیشان را نمایان می‌کنند، آدم با گونه‌های بسیار متنوع و غافلگیرکننده پندارهای طالبانی و رفتارهای طالبانی مواجه می‌شود. می‌پرسید: چطور و چگونه؟

خیلی ساده است. مشروط به این که شما باید ب با چنین نقاب براندازی‌ها برخورید. مثلن، گروه از بانوان تحصیل کرده، آمده یک کارزار کوچک آگاهی در مورد بهداشت قاعدگی راه اندازی کرده اند. در این کارزار از چیستی قاعدگی می‌گونید. از این که قاعدگی، بیماری و مریضی نیست. یک امر عادی، طبیعی و فیزیولوژیک برای زنان است. رویدادی است که وقتی زنان و به ویژه دختران جوان که برای اولین بار دچارش می‌شوند برای رعایت بهداشت در این دوره چه باید بکنند و این که عدم رعایت مسایل بهداشتی در دوره قاعدگی، زنان و دختران جوان را با چه آسیب‌های فیزیکی و روحی دست و گریبان می‌کند. از این می‌گویند که اگر دختران جوان برای بار اول دچار قاعدگی شدند نترسند. بلکه بیش از پیش بدانند که قاعدگی چیست و چرا چنین چیزی در بدن زنان رخ می‌دهد. اما وقتی می‌بینیم، اقدام گروهی از بانوان تحصیل‌کرده از سوی شمار از مردان تحصیلکرده و به ظاهر فرهنگی و روشنفکر با رکیک‌ترین ادبیات پس زده می‌شود؛ به چنین اقدامی انگ بی‌شرمی، بی‌حیایی و بداخلاقی زده می‌شود، اول از جماعت بی‌سواد و محروم از تحصیل چه توقع داشته باشیم. دوم، چنین برخوردهایی مگر بیانگر این نیست که طالب تفنگدار و خشونتگر صورت عریان شد‌ه‌ای از منش پندارهای طالبانیزم است و ریشه‌های تفکر، پندار و کرداری طالبانی در این جامعه ابعاد عمیق و شاخ و برگ‌های بسیار گسترده دارد؟

حالا جدای از این بحث که «قاعدگی تابو نیست» هرازگاهی که واکنش شماری از مردان و زنان تحصیلکرده و اهل ادعا مدعای روشنفکری را نسبت به مسایل زنان می‌بینم و می‌خوانم، این گفته از سیمون دوبوار فیلسوف و نویسنده فرانسوی یادم می‌آید که «زن زاده نمی‌شود. بلکه بصورت زن درمی‌آیند.»

حالا که بحث سیمون دوبوار پیش آمد، جا دارد کمی به نقش و تاثیر  قاعدگی بر وضعیت روانی، اجتماعی و فیزیکی زنان از دیدگاه این فیلسوف سرشناس در حوزه نظریه‌های فمینیستی نیز بپردازیم.

دوبوار در کتاب جنس‌دوم در مبحث «شکل‌گیری» می‌گوید: «دختر بچه در مراحل آغازین بلوغ جنسی وقتی متوجه تغییرات در اندام و بدنش می‌شود، نه تنها از آن احساس شرم و بیزاری ندارد که بگونه‌‌ای بابت وارد شدن به مرحله زن شدن احساس غرور نیز می‌کند. اما نخستین قاعدگی، دختران نوجوان را همزمان که از نگاه ذهنی به شوک فرو می‌برد، از نگاه روانی آشفته می‌سازد و از نگاه اجتماعی او را دچار حس شرمساری می‌سازد.»

به باور دوبوار در اکثریت موارد، دختر جوان در اولین قاعدگی جدای از مسایل ذهنی روانی که خود دچارش می‌شود، مورد برخوردهای نادرست اعضای خانواده و حتی مادرش قرار می‌گیرد. چون به دلیل عدم آگاهی درست از حساسیت قاعدگی و تاثیرات آن بر سلامت فیزیکی و روانی دختر نوجوان اغلب به جای آموزش، دختران جوان را به دلیل تغییرات رفتاریش در این دوره حساس، مورد سرزنش قرار می‌دهند و حتی در برخی از فرهنگ‌ها زنان و به ویژه دختران جوان را در دوره قاعدگی مورد طرد و انزوا قرار می‌دهند.

همچنان بخوانید

پریود و حقارت

پریود و حس حقارت

14 حوت 1401
روز جهانی دختر و سه معضل بزرگ دختران در افغانستان

روز جهانی دختر و سه معضل بزرگ دختران در افغانستان

13 دلو 1401

دوبوار در جلد دوم کتاب جنس‌دوم، چند روایت از اولین تجربه قاعدگی را نقل قول می کند. به عنوان نمونه:

«وقتی برای نخستین بار قاعده شدم، هنوز دوازده ساله هم نبودم. از فرط حیرت صدایم در نیامد. وقتی مادرم به همین اکتفا کرد که خیلی خشک بگوید، این اتفاق هر ماه می‌افتد، از فرط وحشت یکه خوردم. این موضوع به نظرم کثافت کاری بزرگی بود و حاضر نبودم، بپذیرم که این اتفاق برای مردها نیفتد.»

«هنگامی که برای نخستین بار قاعده شدم و دریافتم که خون‌ریزی ظرف چند دقیقه تمام نمی‌شود، شدیدترین هراس‌ها را احساس کردم. اما یک کلمه به کسی نگفتم. حتی به مادرم. وحشت کرده بودم و درد شدید داشتم.»

«از طریق مادرم آگاه نشدم. خودش در نوزده سالگی قاعده شده بود. برای این که بابت کثیف کردن لباس زیرش سرزنش نشود، آن را در دشت زیر خاک مخفی کرده بود.»

سیمون دوبوار، ده‌ها نمونه از این دست را در جلد دوم کتاب جنس دوم برشمرده تا بر مبنای آن تاکید کند که قاعدگی یکی از حساس‌ترین و غافلگیر کننده‌ترین اتفاق‌ها در زندگی دختران نوجوان است. مساله‌ای که بصورت جدی در اولین مراحل «شکل‌گیری» شخصیت فردی و اجتماعی دختربچه‌ای را که تا چند ماه قبلش کودکی بیش نبوده است، ناگهان غافلگیر می‌کند و به شوک فرو می‌برد.

گذشته از بحث سیمون دوبوار در این خصوص، مساله تابوانگاری قاعدگی فقط مختص جامعه افغانستانی نیست. همانگونه که قاعدگی یک رویداد طبیعی در بدن زنان می‌باشد، برخورد تابوانگارانه با این رویداد طبیعی نیز یک مساله فراگیر و جهانی است. شرم‌پنداری، پنهان‌کاری و حتی در برخی موارد نجس‌ شمردن زنان در دوره قاعدگی سبب شده است که توجه به مسایل بهداشتی در این دوره نیز فراموش یا ندیده گرفته شود.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: پریودقاعدگیقاعدگی تابو نیست
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاه‌ها 1

  1. میرویس says:
    2 سال پیش

    زمینه ویب سایت تانرا درست طرح کنید نوشته ها اصلا قابل خواندن نیست!

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00