گفتگوی ویژه نیمرخ با حسنا جلیل، معین پالیسی وزارت امور زنان
زنان زندانی یکی از قشرهای آسیبپذیر جامعه هستند که به گفته مسئولین امور زنان بعد از آزادی توسط خانوادهها و جامعه مورد پذیرش قرار نمیگیرند، در حالیکه بسیاری از زندانیان زن بخاطر فرار از منزل بازداشت شدهاند و بر اساس قانون فرار از منزل جرم نیست. به همین منظور نشریه نیمرخ گفتگوی ویژهای با حسنا جلیل معین پالیسی وزارت زنان انجام داده است.
سوال، زنانی که در زندانهای افغانستان هستند، بیشتر بخاطر چه جرمهایی بازداشت شدهاند؟
جرم بیشتر این زنان، فرار از منزل است. تعداد کمی هم از این زندانیان بخاطر جرایم جنایی زندانی شدهاند که به نظر میرسد بخاطر فشارهای جامعه دست به جرم زدهاند. بر اساس قانون، فرار از منزل جرم نیست، من در وزارت داخله همین بحث را با پلیس داشتم که فرار از منزل جرم نیست اما پلیس کمتر بر اساس قانون عمل میکند، بلکه بیشتر بر اساس تفکر سنتی خود عمل میکند. در ذهنش نمیگنجد. یک پلیس ممکن است، در ذهنش نگنجد، این دختری که از خانه فرار میکند، مشکلی نیست فکر میکند اگر دختری از خانه فرار کند، خیلی بد است؛ پس به خود حق میدهد که برایش دوسیه بیندازد. ما پروفایل دوسیههای جرمی زنان را بررسی میکردیم. یک بحثش این بود که برخورد پلیس چگونه است؛ آیا قانون و موضوعات حقوق بشری را در نظر میگیرد یا نه؟ پس ما مجبور بودیم، سمپل چک کنیم، یعنی به نمایندگی از چند دوسیه یک دوسیه را بررسی کنیم. با آنها مصاحبه هم میکردیم؛ مثلا بحث پلیس این بود که دختر فلان کلان قریه فرار کرده است و دختر با فرارش عزت و آبروی پدرش را برده است، آن پدر با نفوذ نباید انقدر سخت میگرفت و برای ازدیاد نفوسش یا افزایش نفوذش دختر 17 سالهاش را به یک پیرمرد 60 ساله نمیداد. پلیس چون ذهنیتش کمتر بر اساس قانون بود و بیشتر براساس ذهنیت سنتی است، وقتی دوسیه میاندازد که دختر فرار کرده است. چون بعد جرمی پیدا نمیکند، دوسیه به سارنوالی نمیرود، به همین دلیل برای اینکه به دوسیه، وجهه جرمی بدهد؛ در دوسیه مینویسد جرم زنا. بسیاری از زنانی که در زندانها هستند؛ جرمشان زنا است اما زنا نیست، 80 تا 90 درصد به خاطر فرار از منزل باشد.
برنامههای وزارت امور زنان برای زنان زندانی پس از آزاد شدن چیست؟
ما یک جنجال کلان داشتیم، در 19 سال پلانگذاری ما ادغام مجدد با خانوادهها بوده است. افغانستان جامعه سنتی است و یک دفعه زنی که زندان برود یا دختر کوچکی که به دارالتادیب میرود یا حتی مرکز حمایوی، دیگه کسی از خانواده قبولش نمیکند. حتی وقتی یکبار دختری که از خانه بیرون رفت و دیگران ندانستند، کجا رفته، وقتی که به خانه بازگشت، خلاص است. ادغام مجدد زنان زندانی با خانوادههایشان ناموفق بوده است.
پس در چنین شرایطی شما چه راهکاری دارید؟
ما اگر روی ادغام مجدد با جامعه و اقتصاد محلی کار کنیم، آسان است؛ مثلا خانمی از زندان میبرآید، شوهرش دوباره ازدواج کرده است. طفلهایش را به او میدهد، چون مادراندر با طفلها زندگی نمیکند. وزارت زنان دورههای مهارت آموزی در زندان برای او گذاشته است، او از مهارتش استفاده میکند؛ طفل خود را گرفته و یک زندگی بخور و نمیر درست میکند. اینگونه با جامعه ادغام میشود، هر چند با خانواده ادغام نمیشود. ما تازه شروع به کار کردیم و میخواهیم ضربتی کار کنیم تا سه هفته توقع نداریم که دستاورد داشته باشیم، ولی پیشرفت داریم.

میتوانید بیشتر توضیح دهید، دقیقا قرار است برای زنان زندانی چه کنید؟
بر اساس توافقنامهای که با ریاست زندانها داریم، قرار است سه ماه قبل از آزادیشان عرضه خدمات برایشان داشته باشیم. در حال حاضر در داخل زندان، مهارتهای خیاطی سواد آموزی و گلدوزی و … ارائه میشود، اما خدماتی را که ما ارایه میکنیم، خدمات روان درمانی و خدمات حقوقی هستند. کار ما به این صورت است که در ابتدا ریاست زندانها لیست زندانیهایی را برای ما شریک میکنند که سه ماه از دوره حبسشان مانده باشد. ما در مدت سه ماه خدمات روان درمانی، خدمات حقوقی و خدمات فامیلی را برایشان ارایه میکنیم، در صورتی که خانوادههایشان آنان را نپذیرند. آنها در مراکز حمایوی برای یک سال مهارت یاد میگیرند، با مارکت وصل و در جامعه مدغم میشوند. وضعیت به گونهای است که وقتی یک صاحبخانه بفهمد، مستاجرش زنی بوده که در زندان بازداشت بوده است. به او خانه نمیدهد و اجتماع بر زنان زندانی آزادشده سختگیری میکند. ما همین مشکل را در پلیس داشتیم. صاحبخانهها به پلیسهای زن و بخصوص زنان فعال در قطعات خاص خانه نمیدادند و ما از طریق رسانهها کمپین راهاندازی کردیم. عین کار را میخواهیم با زنان زندانی راه اندازیم، چون بسیاری از زنان زندانی، مجرمان متکرر نیستند. به طور مثال زنی که به خاطر تجاوز همسرش به دخترش، همسر را به قتل رسانده است، امکان ندارد بعد از آزادی از تکرار مجرم کند. ما روی یک لیست از امتیازات کار میکنیم، بخصوص برای کسانی که بخاطر خشونت خانگی، دست به جرم زدهاند، با هماهنگی کمیسیون اصلاحات اداری فرصتهای کاری را برای آنها تسهیل میکنیم. یک بخش از توافق ما با ریاست زندانها این است که یک کمیته را به شمول دادگاه عالی جور میکنیم تا خانمهایی را که بخاطر فرار از منزل بازداشت شدهاند، اما جرمشان در پروندههایشان زنا ثبت شده است، دوباره پروندههایشان را بازنگری کنیم.
گزارشهایی بدست ما رسیده است، در مورد فسادی که در زندانها وجود دارد. بخصوص در مورد استفاده جنسی از زنان، شما در این مورد چه نظری دارید؟
من از مسئولیتی میایم که وظیفهاش محافظت از زنان زندانی و اصلاح زندان است. انکار کرده نمیتوانیم که نیست، در عین زمان گفته نمیتوانیم که همه شمول است؛ متاسفانه در پروسهای که سر اصلاحات زندان کار میکردیم، عدهای از زنان که داخل زندان هستند و از جمله مجرمین متکرر محسوب میشوند و در زندان آرگاه و بارگاه برای خود دارند، اینها کسانی هستند که تسهیل میکنند (مساله تن فروشی زنان زندانی) دلیلی که رد پای باقی نمیماند، یک قسمتش به خاطر دخالت زنان مجرم متکرر است. این مساله وجود دارد اما به ان اندازه که می گویند نیست. البته یک قسمتش این (استفاده جنسی) به خواسته خودشان (برخی زنان زندانی) است که البته زنی برای یک معامله که زندگیش تسهیل شود (این کار را میکند)، حتی آنها هم کاملا راضی به این کار نیستند. آماری در مورد این قضیه وجود ندارد، اما ما نمیتوانیم رد کنیم. مساله دیگر این است که وقتی زنی میعادش پوره شود و دوره حبس را تکمیل کند، آزادی زندانیها خرید و فروش میشود، به این صورت که چون این زنان پول ندارند و کسی را ندارند تا کارهای آزادیشان را دنبال کند. بنابراین ماههای دیگر را هم در زندان میمانند، اگر خبر هم شوند، وکیل مدافع ندارند که دوسیهشان را تعقیب کند، یک بخش از فساد در زندانها همین است.