نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

چرا طالبان زنان را از جامعه جدا می‌کند؟

  • نیمرخ
  • 13 سرطان 1400

اخیرا طالبان در برخی مناطق تحت تصرفشان همان محدودیت‌هایی را بر زنان اعمال کرده‌اند که در دهه هفتاد بر زنان تحمیل کرده بودند، با این تفاوت که این بار سفت و سختتر از گذشته. شاهدان عینی در میمنه می‌گویند که طالبان در نقطه شیرین تگاب صنف‌های بالاتر از صنف سوم را برای دختران تعطیل کرده‌اند.

طبق این محدودیت‌ها، هیچ زنی در کوچه و بازار و ملاءعام بدون شوهر و محرم شرعی نمی‌تواند گشت‌وگذار کند، فروش لوازم زنانه از قبیل چپلک، لوازم آرایشی و … ممنوع اعلام شده است. در گذشته فروش لوازم زنانه ممنوع نبود، اما طالبان محدودیت‌هایشان را نسبت به گذشته علیه زنان گسترش داده‌اند. محدودیت‌های وضع شده علیه زنان در چند روز گذشته نشان می‌دهد که طالبان حتی به وعده‌هایی که در میز مذاکرات داده بودند، نیز پایبند نیستند. به یاد آوریم، وعده طالبان را در مورد تحصیل و کار زنان در بیرون که گفته بودند، زنان می‌توانند تحصیل کنند و کار زنان در صورتی که از مردان جدا باشند؛ بلامانع است.

در تاریخ معاصر به‌سختی بتوان گروهی مشابه طالبان یافت که نیمی از بدنه جامعه را این‌گونه فلج کند، نزدیکترین گروه به طالبان از نظر شباهت وضع محدودیت علیه یک کتله جامعه، نازی‌ها هستند که در بحبوحه جنگ جهانی دوم، قوانین محدودکننده موسوم به قوانین نورنبرگ را وضع کردند. این شباهت‌ها فقط یک ادعا نیست بلکه با مصداق‌های آن قابل بررسی است.

طالبان در عمل نشان داده‌اند که زن را حتی انسانی از جنس دوم به حساب نمی‌آورند، زن براساس دستورالعمل نانوشته طالبانی بخشی از اموال امارت است که برای هر رفتارش باید و نباید وضع می‌کند. زن، عامل به گناه افتادن مرد محسوب می‌شود، برای پاک ماندن مردان باید زنان از آن‌ها در جامعه دور و جدا باشند. همان‌طور که نازی‌ها یهودیان را نژاد «پست» محسوب می‌کردند و سیاست جداسازی یهودیان و نژاد آریایی را اجرا کردند.

یهودیان حق نداشتند، به اماکن تفریحی بروند و حق کار بخصوص کار دولتی نداشتند و برای بیرون رفتن از خانه باید کارت مخصوصی همراه خود داشته باشند و بدون این کارت اگر در خیابان و اماکن عمومی دیده می‌شدند، به شدت مجازات می‌شدند. هر چند دهه‌هاست که از این محدودیت‌های منسوخ شده علیه یهودیان می‌گذرد و نازی‌های جنایتکار به دادگاه تاریخ سپرده شدند و وجدان جهان دیگر تکرار چنین تجربه تلخی را نمی‌پذیرد اما مشابه این محدودیت‌ها اکنون در مناطق تحت تصرف طالبان علیه زنان اجرا می‌شود. زن بودن در جغرافیای طالبانی، تابو و هویت ممنوعه است. به عبارتی زن بودن جرم است. زن بودن در ادبیات طالبانی یعنی گناه، پستوی خانه و برقع. مجازات زن بودن هم زندان مادام‌العمر در پستوهای خانه همراه با شکنجه در درون و بیرون از خانه.

زنی که سرنوشتش را یا محارمش تعیین می‌کند یا امارت و حتی تصمیم مرگ و زندگیش هم به دست امارت است. دنیا چشم‌هایش را بر روی جنایات طالبان بسته است و طالبان با جسارت بیشتر از گذشته به کشتار هزاران انسان بیگناه این سرزمین و هویت‌کشی زنان ادامه می‌دهد. ما شاهد نازیسم در لباس طالبان هستیم و دنیا می‌خواهد فجایع علیه ما را ببیند و اگر نیم نگاهی به سوی ما بیندازد. فقط به محکوم کردن بسنده می‌کند. امروز زنانی که در دو دهه رشد کرده‌اند، باید صف خود را مشخص کنند، یا نظاره‌گر مرگ تدریجی داشته‌هایشان باشند، طالبان را بپذیرند به خواست یا به اجبار هر دو یک وضعیت را برای زنان بوجود می‌آورند و اگر نمی‌خواهند به شرایطی نازیسمی تن دهند، تنها راهشان مبارزه است با هر سلاحی که در دست دارند.

همچنان بخوانید

نوروز با یک «سین»

نوروز با یک «سین»

1 حمل 1402
نوروز مبارک

نوروز مبارک!

1 حمل 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00