گزارشی از وضعیت زنان خبرنگار در افغانستان
کشتار هدفمند؛ شیوهی حذف زنان
مینا خیری، گویندهی خبر در تلویزیون آریانا نیوز آخرین خبرنگاری است که در اثر انفجار کشته شد. او چند هفته قبل در حالی قربانی انفجار ماین مقناطیسی در یک موتر بین شهری شد که مادر و خواهرش نیز همراه با او کشته شدند. یک هفته از این رویداد نگذشته بود که طیبه موسوی و فاطمه محمدی، دو کارمند افغان فلم نیز در اثر حمله مشابهی در شهر کابل کشته شدند، طب عدلی 18 ساعت بعد جسدهای سوختهی آنان را تشخیص هویت کرد. اما اینها تازهترین رویدادهایی است که زنان به صورت مستقیم هدف حمله قرار میگیرند. در دوازده ماه گذشته، چهار زن خبرنگار در ننگرهار، دو خانم قاضی و یک زن فعال حقوق بشر در کابل و یک فعال حقوق زن در کاپیسا به صورت هدفمند کشته شده بودند.
آلتا میلر، نماینده سازمان ملل متحد در امور زنان در افغانستان هفته گذشته در برنامهای در کابل اعلام کرد که زنان هدف قرار میگیرند تا صدایشان خاموش شود.
شاید او بر این مدعایش دلیل موثقی دارد، چون اکثریت زنانی که در حملات طراحیشده و هدفمند کشته شدهاند، فعالان رسانهای و هنری و حامیان حقوق بشر بودهاند.
حالا این نگرانی در میان زنان خبرنگار افزایش یافته است که مبادا سلسله کشتار هدفمند برای خاموشی زنان تا حذف آنان از عرصههای اجتماعی ادامه یابد.
لیمه انوری، خبرنگاریست که به نیمرخ میگوید «نگرانیهای زنان از وضعیت جاری افزایش پیدا کرده است.» به گفتهی او، زنان هنوز با ناهنجاریها در محیط کار و خشونتهای روزمره مبارزه میکردند که حملات هدفمند به تشویشهای شان افزوده شد.
لیمه میگوید: «هر روز که از خانه بیرون میشوم، فکر میکنم امروز ترور خواهم شد. در بین راه، در داخل دفتر کار، در موتر شهری، در طعامخانه، در تشناب؛ در هر جایی ممکن است ما را بکشند. در وجودم هراس هر لحظه تکهتکه شدن پیدا شده که این خود وضعیت روانیام را صدمه زده است.»
آسیه حمزهای، دبیر صلح روزنامه هشت صبح در کابل است. او میگوید: «حملات هدفمند بر زنان، برای حذف زنان است.»
خانم حمزهای حکومت را به بیپروایی در قبال امنیت غیرنظامیان متهم میکند و میگوید: کشته شدن زنان به صورت هدفمند یک معضل جدی است. وی میافزاید: «پس از موج ترورهای هدفمند در ماههای گذشته شمار زیادی از خبرنگاران زن در کابل و ولایات ترک وظیفه و شماری مهاجرت کردند. اما در این وضعیت مبهم و پیچیدهی جنگ و صلح، خلاف شعارهای پرطمطراق سیاسیون و جامعه جهانی، زنان و حقوق آنها به عنوان اولویت دیده نمیشود.»
ممانعت خانوادهها از کار زنان
محبوبه کریمی، معاون مرکز حمایت از زنان ژورنالیست به نیمرخ میگوید: «تأثیر منفی تهدیدها و کشته شدن زنان فعال در کشور «زندگی آرام» را از ما «سلب» کرده است. «کشته شدن همجنسان و همکاران ما» وحشت خلق کرده و آینده کاری زنان را با خطر و سرنوشت کلی زنان را با عقبگرد و عقبمانی مواجه کرده است.»
آسیه این وضعیت را تأسفبار خوانده میگوید: این بزرگترین نگرانی است که بعد از دو دهه تلاش، وضعیت دموکراسی نوپا و دستاوردهای زنان چه خواهد شد؟ وقتی از حقوق زنان صحبت میکنیم براساس ماده ۲۲ قانون اساسی به حقوق برابر به عنوان شهروند افغانستان تاکید داریم.
اما این حقوق برابر در سایهی جنگ و صلحی که سرنوشتش معلوم نیست چه خواهد شد؟
بهناز رسولی، خبرنگار از ولایت هرات میگوید فکر میکنم زنان دارند از اساسیترین حقوق شان محروم میشوند. حق کار یکی از حقوق اساسی ماست ولی پس از ترور شدن زنان خبرنگار، حالا خانوادهها در هرات مانع کار زنان میشود.
خانم رسولی میگوید: «خانوادهها نگران هستند و در موارد زیادی زنان را از کار منع میکنند. به خصوص زنان خبرنگار که عملاً هدف قرار میگیرند. بخاطر ناامنی انگیزه خود زنان هم کم میشود.»
بهناز میگوید: «در ولایت هرات ادارهها نیز از استخدام زنان ابا میورزند: «ادارات هم ریسک را پایین آورده و از سپردن امور به زنان اجتناب میکنند.»
افزایش تهدید و ناامیدی
هراس مداوم از کشته شدن بر کیفیت کار زنان نیز اثر گذاشته است.
لیمه انوری اظهار میدارد که «پیش از این با امید کار میکردیم و مطمئن بودیم، روزی خشونتها پایان خواهد یافت، صلح خواهد آمد و ما در محیط امن کار خواهیم کرد؛ ولی حالا ناامید شدیم.»
لطیفه موسوی، از ولایت دایکندی نیز میگوید: نگرانیها در میان زنان خبرنگار افزایش یافته است. ولایت دایکندی که یکی از امنترین نقاط افغانستان بود به تازگی گواه درگیریهای مسلحانه میان نیروهای دولتی و جنگجویان گروه طالبان شده است. معدود زنانی به عنوان خبرنگار در این ولایت کار میکنند.
با آنهم، لطیفه میگوید: ممکن است بخاطر همین تهدیدات، اکثر زنان کارمند بخصوص خبرنگاران و فعالان مدنی که به صورت مکرر در دیگر نقاط کشور هدف حمله قرار گرفتهاند، مجبور شدهاند در دایکندی نیز زنان از شغل خود دست بکشند.
لطیفه میگوید «هر چند تاکنون زنان انگیزهای برای کار و روحیهای برای مبارزه دارند، ولی معلوم نیست، زمانی که سلسلهی کشتار هدفمند به دایکندی برسد، زنان چه تصمیمی خواهند گرفت و اینکه آیا خانوادهها اجازه فعالیتهای اداری را به زنان خواهد داد یا نه؟ هنوز مشخص نیست.»
مستوره پاکبین حدود چهار سال است که در رسانههای ولایت بامیان کار میکند. مستوره میگوید: «با آنکه بامیان یکی از امنترین نقاط افغانستان است، اما در این اواخر برای تهیه گزارش به ولسوالیها نمیروم.»
وی ادامه میدهد: «تنها نگرانی این نیست که ما هدف یک حمله قرار بگیریم، بلکه نگرانی جدیتر این است که مبادا با رویکردی که فعلا روی دست گرفتهاند و به صورت هدفمند زنان را مورد حمله قرار میدهند، فعالیتهای زنان را محدود کنند و آنان را مجبور کنند تا دست از رسانه و فعالیتهای فرهنگی بکشند تا از عرصههای اجتماعی محو شوند.»
مستوره میگوید: «پیش از این خبرنگاری را دوست داشتم و افتخار میکردم که یک خبرنگار هستم، اما فعلا میگویم کاش خبرنگار نبودم و در یک عرصه دیگر کار میکردم تا به صورت هدفمند مورد حمله قرار نمیگرفتم.»
نگذاریم باز هم جایمان کنج خانه باشد
بهناز رسولی با وجود افزایش تهدیدها هنوز هم به کارش در رسانهها ادامه میدهد و از دیگر زنان نیز میخواهد که «در برابر سرکوبها مقاومت کنیم و نباید بگذاریم باز هم جایمان کنج خانه باشد.»
لیمه تأکید دارد که طی دو دهه اخیر زنان در چندین جبهه رزمیدند تا به جایی برسند، حالا که ناامنی و کشتار هدفمند جان و سرنوشتشان را تهدید میکند، دولت باید با تمام توان از زنان حمایت کند و خود زنان نیز اجازه ندهند، هیچ عاملی سبب عقبگرد زنان شود.
آسیه حمزهای میگوید: «با وجود همه نگرانیها و ناامیدیها، مقاومت زنان در برابر شرایط کنونی نویدبخش است، درست است که حملات هدفمند به ویژه بالای زنان تبعات منفی را در پی دارد. اما با وجود همه نگرانیها و تشدید ناامنیها آنچه در سطح جامعه به عنوان یک اتفاق نویدبخش دیده میشود، حضور زنان فعال، پویا و خستگیناپذیری است که برای حفظ دستاوردهای خود و ارتقای آنها از پای نمینشینند.»
آسیه از حکومت و جامعه جهانی میخواهد که «متوجه جایگاه زنان باشند. قرار نیست حقوق زن برای آنها مصرف تبلیغاتی داشته باشد. نه با حقوق زنان معامله کنید و نه تبلیغات پوشالی.»