نویسنده: کریستال بیات
مشارکت زنان در روند صلح در لغت به معنای سازش کردن و آشتی و تراضی میان متنازعین است، از صلح تعریفهای مختلفی وجود دارد، از جمله صلح مساوی است با فقدان جنگ، اما امروزه با دیدی همه جانبه صلح به معنای فقدان جنگ نیست، بلکه مفهوم گستردهتری دارد که شامل موارد مختلف امنیتی (از جمله اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتمای و زیست محیطی) است. بنابراین یکی از شرایط تحقق صلح، مشارکت تمامی اقشار و گروههای اجتماعی و سیاسی است که نشاندهنده فراگیر بودن و گستره صلح پایدار میباشد. بنابراین فراگیر بودن روند صلح نیازمند حضور زنان میباشد. موانع موجود در این مسیر نشان میدهد که ما نیاز به آگاهی بیشتر در مورد چرایی و چگونگی مشارکت زنان در روند صلح داریم. از این رو توجه به مشارکت زنان به عنوان یکی از گروههایی که از جنگ و خشونت بیشترین آسیب را متحمل میشوند، ضروری است. جنگها تأثیر منفی بر زنان و مردان دارد، خشونت مبتنی بر جنسیت و خشونت خانگی در طول جنگ و پس از جنگ افزایش مییابد. در عین حال اعمار صلح پس از جنگ میتواند یک فرصت برای پیشبرد حقوق زنان باشد، مشارکت زنان در روند صلح افغانستان حکومت باید بر اساس پلان عملی ملی برای تطبیق قطعنامه ۱۳۲۵ از حضور و مشارکت فعال زنان در روند صلح، به ویژه شورای عالی صلح و کمیتههای ولایتی صلح عمل نموده و از افزایش نقش فعال زنان در رهبری روند صلح و تسهیل ابتکارات در این زمینه به زنان و نهادهای فعال حقوق زن، اطمینان دهد.
✓ زنان عضو شورای عالی صلح و زنان متخصص در زمینه اعمار صلح در خارج از این شورا، باید در روندهای مربوط به مذاکرات، مباحثات، میانجیگریها و گفتگوهای مربوط به روند صلح افغانستان شامل ساخته شوند.
✓ همکاریهای تخنیکی و تخصصی جهت بلند بردن سطح تواناییهای اعضای زن شورای عالی صلح در رابطه به میانجیگری، گفتگو، تحلیل منازعه، مذاکره و سایر موارد برنامهریزی و تطبیق گردد.
✓ حکومت وحدت ملی در همکاری با شورای عالی صلح، باید بورد مشورتی زنان را در مطابقت با استراتیژی این شورا و تعهداتی که در موقع نشر رهنمود به زنان و جامعه مدنی نموده بود، ایجاد کند.
✓ زنان نگرانند که دستاوردهای یک و نیم دهه پسینشان قربانی مذاکرات و گفتگوهای صلح با گروههای تندرو و مخالف حقوق زنان گردد، بنابراین پیشنهاد این است تا زنان در گفتگوهای صلح حکومت با طالبان و دیگر گروههای تندرو، حضور فعال و تصمیمگیرنده داشته باشند.
ارایه راهحل برای مشارکت زنان در روند صلح پلان عمل ملی زنان، صلح و امنیت دارای ارکانی چون مشارکت، محافظت، جلوگیری و رفاه و بهبود است. این ارکان به هدف تقویت و مشارکت زنان در خدمات ملکی، افزایش دسترسی زنان به عدالت، تقویت نقش زنان در نهادهای امنیتی و افزایش مصوونیت اقتصادی زنان، مطرح شده است، اما هنوز هم چالشهای جدی در زمینه حضور زنان در روند صلح وجود دارد.
اول، برخورد سیاسی و دوگانه شماری از زنان عضو در شورای عالی صلح از آن جهت که از نشانی جناحهای مختلف سیاسی معرفی شدهاند، با برخورد دوگانه مواجه میشوند. در ترکیب این شورا عمدتا مردان از گروههای سیاسی و سران قبایل حضوردارند که برخی از آنها اعضای پیشین گروه طالبان بوده و باورمند به مساوات و حقوق زن نیستند که این امر سبب شده است تا حضور زنان و تاثیرگزاری صداهای آن ها را خیلی کمرنگ سازد. علاوه بر کمیت اندک زنان در ساختار شورای عالی صلح، از آنجایی که شماری از آنها از سوی نهادهای جامعه مدنی و تعدادی هم توسط گروههای سیاسی معرفی شدهاند، هماهنگی لازم میانشان وجود نداشته و از این سبب رهبری شورا در بسا موارد، نظریات وخواستههای زنان را جدی نگرفته و به آن توجهی نمینماید. این چالش از یک طرف روحیه همکاری در بین اعضا را تضعیف ساخته و از سوی دیگر به کیفیت کار شورا آسیب رسانده است.
دوم، موجودیت تبعیض جنسیتی بر هیچ کس پوشیده نیست که افغانستان کشور سنتی است و دیدگاههای حقارتآمیز نسبت به زنان در تمام سطوح و لایههای آن موجود است و شورای عالی صلح نیز از این اصل مستثنا نمیباشد. یافتههای این بیانیه نشان میدهد که دیدگاههای تبعیضآمیز در میان مردان عضو شورای عالی صلح وجود داشته و آنها تعریف مردانه از صلح و جنگ دارند که بر حاشیه راندن زنان و دیدگاههایشان منجر میشود. این تلقی باعث شده است که نقش زنان در روند صلح زاید و غیرضروری به حساب آید.
سوم، عدم تطبیق کامل استراتیژی شورا درحال یکه در استراتیژی شورای عالی صلح بر سهیمسازی ۳۰ درصدی زنان در ساختار مرکزی و کمیتههای ولایتی صلح تاکید شده است، اما حتا تغییرات جدید در ساختار آن نیز بازتاب دهنده این اصل نیست. با تمام تلاشها و دادخواهیها، حضور زنان اکنون در ترکیب شورا ۲۱ درصد است و در کمیتههای ولایتی صلح نیز آمار مشخصی از درصدی حضور زنان موجود نیست.
برعلاوه، حکومت وحدت ملی، به ویژه وزارت امور خارجه و شورای عالی صلح در تطبیق پلان عمل ملی برای تطبیق.
چهارم، مشارکت ضعیف اشتراککنندگان بحثهای گروهی به این باور هستند که هنوز هم زنان در این شورا از قدرت تصمیمگیری برخوردار نبوده و نقش نمادین دارند. اکثریت تصامیم در کمیته اجراییه این شورا توسط مردان گرفته شده و بالای اعضای زن این شورا تحمیل میگردد. برعلاوه، نتایج مصاحبهها نشان میدهد که زنان عضو شورای عالی صلح، از بعضی مجالس ترتیب شده راجع به روند صلح افغانستان بیخبر بودهاند و در جریان گذاشته نشدهاند. آنها از این مجالس نه اطلاعی داشتند و نه هم به این جلسات دعوت شده بودند که این وضعیت نمایانگر مشارکت ضعیف زنان در روند صلح است.
پنجم، اختلاف نظر در تصامیم و موضعگیریها به دلیل ترکیب چند جناحی شورا، اعضای آن در تصامیم و موضعگیریهای اساسیشان در رابطه به منازعات، صلح و مشارکت معنادار زنان در روند صلح، دیدگاه متفاوت دارند که در کیفیت تصمیمگیری و اتحاد نظر اعضای شورا تاثیر منفی میگذارد. به طور مثال، با توجه به اینکه استراتیژی شورای عالی صلح به صورت واضح از ایجاد یک تشکیل جداگانه به نام «بورد مشورتی زنان» به اشتراک زنان خارج از شورای عالی صلح نام میبرد، اما یافتهها نشان میدهد که اختلافنظر میان اعضای این شورا سبب شده است که تا اکنون این بورد ایجاد نشود. همچنان همکاری و هماهنگی میان اعضای شورای عالی صلح و زنان در سطح شهر و روستا وجود ندارد و این باعث شده است که اکثریت زنان از مناطق مختلف از موجودیت نهادی به نام شورای عالی صلح و کمیتههای ولایتی آن اطلاعی نداشته باشند.