نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

«زنان و دختران سرزمینم به عنوان برده به فروش می‌رفتند»

  • حسین احمدی
  • 27 سرطان 1400

گفتگو با محمد کاظم امینی، نویسنده و ژورنالیست درباره وضعیت زنان در مناطق تحت تسلط طالبان

«نگرانی از تجاوز طالبان به دختران و زنان در مناطق شمال هم وجود دارد، بخصوص در فاریاب تجربه تلخ حاکمیت طالبان بر افغانستان فراموش نشده است. در آن دوره (دوره حاکمیت امارت اسلامی طالبان) زنان و دختران ازبیک گروه گروه به عنوان غنیمت جنگی به کویته و بلوچستان و پیشاور انتقال داده می‌شدند.»

دختران 10 هزار و زنان 5 هزار کلدار

این بخشی از خاطرات محمد کاظم امینی، نویسنده و روزنامه‌نگار مشهور فاریابی است که در گفتگو با نیمرخ به مشکلات زنان شمال در مناطق تحت حاکمیت طالبان پرداخته است.

وی در ادامه با یادآوری عملکرد طالبان در دهه هفتاد می‌گوید: «من دوره هشت ساله مهاجرت را به پاکستان و عربستان در ان سال ها به خاطر دارم. آن موقع من رئیس کلتور/ فرهنگ فاریاب در جنبش اسلامی به رهبری عبدالرشید دوستم بودم و خانواده‌ام را به پیشاور بردم، من شاهد بودم که ده ها و صدها زن و دختر ازبیک را در بازار برده فروشی کویته و بلوچستان می‌فروختند، دختران به قیمت ده هزار کلدار و زنان به قیمت 5 هزار کلدار فروخته می شدند. من دختران سرزمینم را در فاحشه خانه های کویته و بلوچستان می‌دیدم که حتی سن 11 یا 12 سالگی را پوره نکرده بودند و مورد بهره‌کشی جنسی قرار می گرفتند. سال ها بعد ده ها و صدها خانواده بدنبال دختران و زنان گمشده‌شان سرگردان بودند.»

از «طالبان کرام» تا «مجاهدان» و جرم زن بودن

وی درباره شباهت‌ها و تفاوت‌های طالبان دوره امارت اسلامی دهه هفتاد و طالبان امروزی خاطرنشان می‌کند: «طالبان در گذشته به خود عنوان (طالبان کرام) داده بودند و تحت این نام می جنگیدند. آن وقت موترهای داتسون و هایلکس داشتند ولی امروز به خود عنوان (مجاهدین) داده اند و با موتورسایکل های صحرا نورد آزادانه مسافرت می کنند و سلاح های ثقیله را نیز انتقال می دهند و از موبایل های پیشرفته ای استفاده می کنند.»

وی ادامه می دهد: در عملکرد طالبان تغییر خاصی بوجود نیامده است. آن ها در مناطق تحت تسلطشان در شمال، عکس ها را پاره می کنند و صدها تلویزیون را در ولسوالی‌های شمال شکسته‌اند، فروش لوازم زنانه به طور کلی اعم از لباس های زنانه، چپلک و لوازم آرایشی و…. ممنوع شده است. اخیرا طالبان تعدادی از فروشندگان لوازم زنانه را محاکمه صحرایی کرده اند و دختران صنف چهار و بالاتر حق تحصیل ندارند و باید در خانه ها بنشینند. مکاتب دخترانه مسدود شده است.»

اقای امینی می‌گوید: «چند هفته پیش در ولسوالی شیرین تکاب در بازار فیض آباد طالبان مرد و زنی را بازجویی می کنند. می‌پرسند شما چیکاره یکدیگر هستید؟ زن می‌گوید این شوهر من می‌شود. مرد را به گوشه‌ای بردند و همان سوال را می‌پرسند و مرد جواب می‌دهد که شوهر این زن است. بعد درباره غذای شب گذشته‌شان می‌پرسند و بعد از اینکه می بینند نام غذایی که مرد گفته با نام غذایی که زن گفته است، تفاوت دارد. به ظن اینکه این دو زن و شوهر نیستند، آن‌ها را به قتل می‌رسانند.»

خاموشی صدای زنان شمال

بگفته وی، زنان در شمال بخصوص در فاریاب در نقطه صفر ظرفیت‌سازی و فعالیت‌های مدنی در طول این دو دهه بوده‌اند. هیچ کاری برای رشد زنان انجام نشد و همواره این ولایت قربانی بازی‌ها و اختلافات سیاسی احزاب بوده است. زنان در شمال امکان رشد نداشته‌اند، حتی زنان تحصیلکرده‌ای که دارای مسئولیت دولتی هستند، نیز تصمیم‌گیرنده نیستند تا صدای خود را علیه طالبان بلند کنند.

همچنان بخوانید

Muhadisa Sarwari

دختری از افغانستان برنده‌ی جایزه‌ی 100 هزار دالری بنیاد لوران کانادا شد

11 حمل 1402
گل­ها خوب می­شناسند اندوه شکستن را

گل­ها خوب می­شناسند اندوه شکستن را

10 حمل 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
مادرم مرا فروخت
هزار و یک شب

مادرم مرا فروخت

10 حمل 1402

وقتی سیزده ساله شدم یک پیرمرد 72 ساله به خواستگاری‌ام آمد. مردم محل می‌گفتند که مرد پولداری است. مادرم چون شیفته‌ی پول و ثروت بود، با آنکه زندگی مان رو به بهبود شده بود، بازهم...

بیشتر بخوانید
تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد
هزار و یک شب

تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد

6 حمل 1402

یاسمن ۳۵ ساله است. زن قد کوتاه و لاغر اندام، با چشمان بادامی و رنگ گندمی که از فرط کار و فشار زندگی در دیار غربت دور چشمانش چین و چروک برداشته و قدش خمیده است.

بیشتر بخوانید
قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود
گزارش

قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود

9 حمل 1402

لیلا همانطور که روی سکو نشسته است و پشم‌ می‌ریسد، به غروب طلایی‌رنگ آفتاب تماشا می‌کند و آه بلندی می‌کشد. نخ پشم را دور سنگ‌ می‌پیچاند و چادرش را پیش‌ می‌کشد.

بیشتر بخوانید
عید زنان
هزار و یک شب

مردان عید دارند و زنان پاک‌کاری

5 حمل 1402

روز اول نوروز است. لباس و شال آبی‌رنگ و خامک‌دوزی را پوشیده‌ برای مبارک‌گویی سال نو راهی خانه‌ی اقوام و دوستانم شده‌ام. از دروازه که خارج می‌شوم، وارد جاده‌ی عمومی می‌شوم. نرم نرم باران می‌بارد. 

بیشتر بخوانید
فاطمه نیوشا - مهاجرت
هزار و یک شب

رویای معلمی و کابوس آوارگی

8 حمل 1402

پس از مدتی امتحان آزاد دادم و در بست معلمی کامیاب شدم. شغل معلمی یکی از آرزوهای دایمی‌ام بود. قبلا هر وقتی که معلم داخل صنف ما می‌آمد و تدریس می‌کرد، با خود می‌گفتم ایکاش روزی برسد...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00