نویسنده: شکریه مشعل
افغانستان کشوری در حال جنگ که در آن رویدادهای مانند انتحار و انفجار به روال عادی زندگی روزانه مردم تبدیل شده است. در کنار همه این ناامنیها، تجاوز، ازدواجهای اجباری، لتوکوب، سوزاندن، بینی و گوش بریدن، سنگسار هم چاشنی زندگی زنانس است.
اما در این برهه حساس که وضعیت امنیتی خرابتر از قبل شده است و گروههای مخالف دولت بیشتر از قبل پیشرویهایی داشتهاند، این وضعیت برای زنان تهدیدهای زیادی را به بار آورده است. آزادیهای نسبی برای زنان افغان در هجده سال اخیر باعث شده تا زنان در سطوح تحصیلی و کاری پیشرفتهای چشمگیری داشته باشند، اما اگر این پیشرفتها ندیده گرفته شود، وضعیت زنان به مراتب بدتر از قبل خواهد شد.
شهر هرات که در غرب کشور قرار دارد، به عنوان یک قطب صنعتی و کانون فرهنگی-هنری افغانستان به شمار میآید و همچنان از نظر موقعیت جغرافیایی محیط مناسبی بوده و فرهنگهای مشترکی را با کشور همسایه ایجاد کرده است.
هرات، شش قرن پیش سرزمین شاهکاریهای گوهرشاد بیگم؛ زن سیاستمداری است که با مدیریت ارزندهاش آنجا را مهد و کانون ادب، فرهنگ، هنر و تنوع و تساهل کرد و اکنون نیز زنان هرات در شعر و عرفان یکی از سرامدان افغانستان هستند، حال دختران هرات طی دو سال اخیر بیشترین اشتراک کنندگان امتحان کانکور را در سرتاسر کشور داشتهاند. این نشاندهنده این است که دختران به امیدواری کاملی به امتحان کانکور اشتراک نموده و مایل هستند تا در تحصیلات عالی جذب شوند.
در کنار این موارد نقش پر رنگ زنان و فعالیتهایشان در سطوح کاری در ولایت هرات قابل دید است و زنان در سطوح رهبری در ادارات دولتی و خصوصی مشغول به کار هستند.
اما با بدتر شدن اوضاع در ولایت هرات، همانطور که این شهر از نظر اقتصادی و امنیتی با رکود مواجه شده است، وضعیت زنان نیز قابل نگرانی است.
نباید این را نادیده بگیریم که هرات یک شهر کاملا سنتی است و زنان در آن مجبور به استفاده از نوع خاصی از حجاب هستند و در ولسوالیها به مراتب این وضعیت بدتر است، بنابراین این اوضاع تاثیر شگرفی بر پوشش زنان داشته است.
چادر برقع که بیشتر در ولسوالیهای افغانستان و ولایاتی که سطح رشد کمتری دارند، دیده میشود اما در ولایت هرات در این اواخر پر رنگتر از قبل مورد استفاده قرار گرفته است. برقع نوعی از حجاب است که چهره فرد دیده نشده و میتواند ضررهای عظیمی روی چشم و تنفس زنان داشته باشد. در کنار ضررهای صحی که به بار میآورد، به عنوان وسیلهای محافظتی در انتقال اسلحه و انتحاری هم استفاده میشود.
در شهر سنتی هرات افرادی وجود دارند که گروههای امر به معروف را شکل داده و آزادیهای هر چند نسبی زنان را با مشکل مواجه میکنند. نصب تابلوهایی که در آن شعارهای خاصی نوشته شده است، یا جملاتی که در خطبههای ملا امامان ذکر میشود، نوعی از خشونت را در این ولایت گسترش میدهد.
بنرهایی نیز در این شهر وجود دارد که شعارهایی مانند بدحجابی زن از «بیغیرتی» مرد است، زنان با حجاب مرزبانان شرف مردها هستند، مردان با غیرت زنان با حجاب دارند، تاثیرات منفی را روی اذهان جامعه به بار آورده است.
بدین ترتیب فعالیتهایی مانند محکمههای صحرایی نیز در اطراف ولایت هرات چندین بار حکومت محلی هرات را به چالش کشید که ضعف حکومت را در تطبیق قوانین نافذه کشور نشان میدهد. اقداماتی که خلاف ماده 27 قانون اساسی است که حکومت نتوانسته است جلو آنها را بگیرد.
همچنان تعدادی از ملا امامان با سوء تعبیر از دین، مردها را دعوت به خشونت آشکار علیه زنان میکنند و این را به مردان آموزش میدهند که باید بر شخصیت و تن زن کنترل کامل داشته باشند.
نگاههای غیرانسانی افراد بلندپایه نسبت به زنان که آنها را تنها به عنوان یک جسم به رسمیت میشناسد و جایگاهشان را تقلیل میدهند. به طور مثال یکی از وکیلان ولایت هرات از عدم تصویب قانون تعیین سن کودک که زنان را به توت مثال داده است، یا اظهار نظرهای وکیل دیگری که در مورد نقش زنان در سطوح رهبری وزارت دفاع به گونه کاملا زن ستیزانه و عقدهای صحبت کرده است.
وجود بعضی از نهادهای دینی و رسانهای که تبلیغاتی از برداشتهای نادرست دینی خود را نشر میکنند، نیز مزید بر علت شدهاند.
خشونتهای وارده به زنان هرات تنها به این موارد بسنده نبوده، بلکه رسانهها هم نفهمیده و بدون دقت دست به انواع خشونت علیه زنان میزنند.
رسانهها نقش اساسی را در فرهنگ یک جامعه بازی میکنند، نشر برنامههای طنزی که در آن ممثلان لباسهای زنان را پوشیده و از طریق تقلید رفتارهای زنانه تلاش میکنند تا مردم را بخندانند، نیز در نوع خود خشونت جدی به حساب میرود. طرز صحبت کردن، طرز لباس پوشیدن، رفتار زنان را به گونه مضحک تقلید نمودن میتواند تاثیرات منفی را بر اذهان عامه داشته باشد.
اعلانات تجارتی نیز در کنار دیگر برنامهها در رسانههای هرات که روزانه دهها بار نشر میشود و در آن زنان را به عنوان موجودی حسود، بداخلاق، بیسواد جلوه میدهد، به هیچ عنوان کنترل نشده و به نوعی خشونت در زیر پوست شهر به حساب میآید.
در کنار همه این موارد خشونتهای لفظی یا آزارهای خیابانی در این شهر به شدت وجود داشته و دختران هر روز در شهر مورد خشونتهای لفظی قرار میگیرند. گاهی نشان داده میشود که هرات شهری است که کمتر دختری امکان دارد در یک روز دهها بار مورد خشونت لفظی قرار نگیرد. این خشونت به یک عادت ناپسند تبدیل شده که در این زمینه کمتر توجه شده است.
خشونت لفظی در کوچه بازار و در راه درس و کار به زنان هراتی در حال عادی شدن است، چرا که روال روزانه طبیعی دارد و تا کنون موارد زیادی از قبیل آزار و اذیت زنان حتی توسط پلیس و نیروهای امنیتی نیز وجود داشته است.
اما جای بسیار خوشحالی هست که زنان هرات در کنار تمام مشکلاتی که هر روزه با آن دست و پنجه نرم میکنند، باز هم تن به اجبار نداده و هنوز هم تلاش میکنند.
کمپاین بزرگ «نامم کجاست؟» و «قاعدگی تابو نیست» نیز با اشتراک دختران هراتی همراه بود و زنان خبرنگار هراتی نیز با نوشتن گزارشهای متعددی در خبرگزاریهای مختلف و شکستن تابوها نقش تاثیر گذاری داشتهاند. دختران هرات دست از تلاش بر نداشته و بر علیه تمام افکار سنتی ناپسند و مردباور میجنگند. به علم و دانش خود تکیه داده و با قوت قلم خویش این را نشان میدهند که میتوانند علیه تعصب و فرهنگ مردباور قد علم کنند.
دیدگاهها 1
من در هرات زندگی میکنم وظیفه دولتی دارم قبلا ها خیلی راحت از خانه بیرون میشدم ترسی از طالب ویا انسان دیگری نبود دیروز مجبور شدم از خانه برای گرفتن بعضی مواد بیرون شوم چادر نماز پوشیدم همین که داخل جاده شدم هیچ خانمی در بازار دیده نمیشد مردهای عجیب غریب داخل موترهای شان به گونه عجیب طرفم میدیدند احساس کردم یک عالمه هرزه یه شهر ریختن طالب نبودند اما فکر طالب آمدن همه را حریص کرده بود قبلا در همان جاده راحت قدم میزدم اکنون مردها بیکار با چشمان شان آدم میخورند