نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

نقش زنان در جنگ‌ها – قسمت سوم: یک قرن حضور زنان در ارتش

  • حسین احمدی
  • 23 اسد 1400

نقش زنان در جنگ‌ها – قسمت سوم: زنان در ارتش

اشاره: نقش زنان در جنگ‌ها، مطلبی‌ست که در پنج قسمت نقش زنان در جنگ‌ها و برخورد زنان با وضعیت جنگی را بررسی می‌کند. قبلا توضیح داده شد که براساس اسناد و گزارش‌ها زنان در مواجهه با وضعیت جنگی چهار نقش را اختیار می‌کنند یا بر آن‌ها تحمیل می‌شوند: نقش قربانی، نقش نیروی جنگ، نیروی پشتیبان سنگرهای جنگ و نقش خاتمه دهنده‌ی جنگ و دادخواهان صلح. در قسمت نخست با ارایه مثال‌های متعدد از جنگ ویتنام، جنگ جهانی دوم و جنگ دو دهه اخیر در افغانستان گفتیم که زنان در جریان جنگ قربانی می‌شوند و فجیع‌ترین خشونتی که ممکن بر زنان اعمال شود، تجاوز جنسی است. در قسمت دوم به نمونه‌هایی از برخورد زنان با وضعیت جنگی اشاره شد که زنان برای نجات از اسارت و تجاوز جنسی دست به اقداماتی مانند مبارزه مسلحانه و یا خودکشی دست‌جمعی می‌زنند.

شاید در مورد «زنان جنگجوی دوره‌ی باستان» خوانده باشید ولی مفهوم Women in the military یا «زنان در ارتش» فرق می‌کند. اینجا هدف از حضور پایدار زنان در یک ساختار منظم نظامی است که بدون تفکیک جنسیت، زنان و مردان در یک چارچوب مشخص به جنگ مسلحانه و تقویت سنگرهای جنگ می‌پردازند.

حضور زنان در ارتش، تجربه‌ی مشترک زنان جهان در یکصد سال اخیر است که در بسیاری از کشورها پس از بروز جنگ‌ها زنان نقش تحمیل شده قربانی جنگ را نپذیرفته و به مبارزه پرداخته‌اند. زنان در ارتش، ساختارهای منظم نظامی کشورها به چندین منظور وارد می‌شوند؛ نقش نیروی جنگ که عملا در میدان نبرد حضور دارند و نیز در نقش‌هایی مانند استخبارات، کارمندان اداری، پرستار و قطعه‌های ریزرف/ذخیره.

برای نخستین بار که زنان لباس رزم پوشیده برمی‌گردد به جنگ داخلی امریکا، آنهم به صورت محدود، ولی پس از جنگ جهانی دوم زنان با حمایت قانون وارد ارتش‌های غرب شدند و تاکنون در نه کشور از جمله اسرائیل برای زنان خدمت سربازی اجباری در نظر گرفته شده است.

نخستین کشوری که اجازه داد زنان در ارتش حضور داشته باشند، روسیه بود. روسیه امروزی با جغرافیای متفاوت‌تری در جنگ جهانی اول (1914-1919) برای نخستین بار در جهان یگان ویژه‌ی زنان را در مربوطات قزاقستان کنونی تشکیل داد که به گزارش نیویورک تایمز «ماریا بوچکاره وا» رهبری آن را به عهده داشت. خانم ماریا در اثر رهبری این یگان حتا تا رتبه‌ی فرماندهی ارشد ارتقا کرد. این یگان زنانه در سال 1917 بنابر دلایلی از هم پاشید ولی تجربه‌ی موفقی از حضور زنان در ارتش برای جهان مخابره کرد. یک سال بعد در شمال اروپا 2000 زن لباس رزم پوشید و در چارچوب منظم نظامی فنلاند به عنوان «گارد سرخ زنان» در جنگ داخلی سهم گرفتند تا تصویر متفاوت‌تری از نقش زنان در جامعه ارائه کند؛ پس از این اتفاق حضور زنان در فنلاند تغییر کرد و امروز (2021) فنلاند توسط رهبران سیاسی زن اداره می‌شود.

مردم فرانسه نیز در اواخر جنگ جهانی اول (1917) متقاعد شدند که زنان در پیشبرد جنگ سهم بگیرند ولی زنان جوان فرانسوی نقش پرستاری از زخمیانی را داشتند که در میدان نبرد با ایتالیایی‌ها و جرمن‌ها آسیب می‌دیدند. ولی دو دهه بعد، زمانی که جنگ جهانی دوم آغاز شد، دیگر پیشبرد جنگ بدون سهم‌گیری فعال زنان سخت و ناممکن به نظر می‌رسید. آدولف هیتلر، این را ثابت کرده بود که برای قدرتمندی و پایداری صفوف مردان ارتشی باید بخش عظیمی از نیروی کار جامعه (زنان) به تولید مهمات و تهیه مواد خوراکی و لباس رزم بپردازند.

تا سال 1940 که متحدین و متفقین عملا اروپا را میدان انسان‌کشی ساخته بودند، 500 هزار زن در یگان‌های نظامی، پایگاه‌های عملیات ضدهوایی و خطوط مقدم جنگ در ساختار ارتش‌های آلمان نازی، انگلستان و شوروی حضور داشتند. براساس این اطلاعات که در بی‌بی‌سی منتشر شده، الیزابت دوم (ملکه فعلی بریتانیا) نیز در ارتش انگلستان مصروف خدمت بوده است. اما جالب است بدانید که ادعا شده است با وجودی که زنان از سال 1938 تا 1941 در ارتش انگلستان به عنوان نیروی فعال برای پشتیبانی و پس از آن عملا در میدان جنگ حضور داشتند، معادل دو سوم حقوق مردانی را می‌گرفتند که عضو ارتش بودند.

اما این نابرابری‌ها به مرور زمان برداشته شد. پس از ختم جنگ جهانی دوم در شرق اروپا یک کشور کمونیستی به نام «یوگسلاوی» به رهبری «جنرال تیتو» شکل گرفته بود که از جمله شش میلیون عضو جبهه‌ی آزادی‌بخش یوگسلاوی دو میلیون از این تعداد زنان بودند و در ارتش 700 هزار نفری تحت فرمان جنرال تیتو بیش از 100 هزار زن خدمت می‌کرد. درخشش این زنان باعث شد که جنسیت‌شان محور بحث نباشد، بلکه شهامت‌شان وارد ادبیات فولکلور شود.

شاید عکس‌ها و مستندهای زیادی از حضور زنان در کارخانه‌های سلاح‌سازی و اکمالات ارتش آلمان نازی دیده باشید، همین تصویر از تأثیرگذاری زنان در جنگ‌ها برای همه جهانیان مخابره شد. کشور کوچک کنگو در مرکز افریقا بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1967 150 هزار زن چترباز را تربیت کرده به ارتش این کشور ملحق کرد که نخستین حضور پررنگ زنان در ساختار نیروی هوایی در جهان محسوب می‌شود. ضمن این اطلاعات، بی‌بی‌سی همچنین گزارش داده است که تا سال 1999 کشورهای کوچک مثل اریتره یک چهارم (25 درصد) نیروی ارتش خود را از میان زنان انتخاب می‌کردند.

همچنان بخوانید

جنگ چهره‌ی زنانه ندارد

جنگ چهره‌ی زنانه ندارد

24 اسد 1400
نقش زنان در جنگ‌ها – قسمت دوم: نگاهی به خودکشی دسته‌جمعی زنان در جنگ‌ها

نقش زنان در جنگ‌ها – قسمت دوم: نگاهی به خودکشی دسته‌جمعی زنان در جنگ‌ها

9 جدی 1400

در این میان، ایالات متحده امریکا در امر حضور زنان در ارتش بیش از هر کشوری قدامت دارد و فعلا هم سرمایه‌گذاری کلانی کرده است. نقش زنان در جنگ‌های امریکا به عنوان پشتیبان سنگر جنگ به سال‌های 1775 و سپس 1861 (جنگ داخلی امریکا) برمی‌گردد ولی «لورتا والش» نخستین زنی‌ست که در سال 1917 در جنگ جهانی اول عضویت ارتش امریکا را گرفت. امریکا پس از ختم جنگ جهانی دوم در سال 1948 با تصویب قانون ویژه‌ای برای حمایت از حضور زنان در ارتش نسبت به دیگر کشورها پیشرو شد و حضور زنان را با زیربنای حقوقی نظام‌مند ساخت. ولی حدود سی سال طول کشید تا در سال 1976 نخستین گروه زنان امریکایی وارد اکادمی نظامی ایالات متحده شود. اما این روند به سرعت رشد کرد و امروز حدود 16 درصد فارغان مراکز آموزش نظامی امریکا را زنان تشکیل می‌دهد. طبق اطلاعات بی‌بی‌سی «حدود 15 درصد از نيروهاي نظامي امريكا از زنان تشکیل‌ شده است و نزديك به 255 هزار زن براي شركت در جنگ‌های عراق و افغانستان ثبت‌نام كرده و وارد ارتش شدند.»

پیشینه‌ی حضور زنان در جنگ‌ها از شیرین هزاره در ارزگان تا ملالی در جنگ میوند، تاج بیگم در جاغوری-غزنی تا سلطان رضیه غوری و از ملالی کاکر در قندهار تا بی‌بی عایشه (قومندان کفتر) در بغلان همه نمادهای حضور زنان در جنگ‌ها به عنوان نیروی جنگی‌ست. اما حضور زنان در ارتش افغانستان برمی‌گردد به دوره‌ی حکومت داکتر نجیب‌الله احمدزی، رییس جمهور پیشین افغانستان که گروه ویژه‌ای از دختران جوان را به عضویت ارتش درآورده بود. تاجور کاکر، طبق گفته‌هایش به نیمرخ، از نخستین زنانی بود که علیه نظام کمونیستی افغانستان (تحت حمایت شوروی) به مقابله برخاستند و با گروه‌های اسلام‌گرای «مجاهدین» در بخش استخبارات کار می‌کردند.

اما زمانی که در سال 2001 میلادی ارتش امریکا وارد افغانستان شد، زنان و مردان امریکایی نقش‌های همسانی داشتند. در همان اوایل یک ارتش ملی برای حفاظت از افغانستان به حمایت مستقیم امریکا و ناتو شکل گرفت که امروز نفوس کلی قوای مسلح افغانستان به 360 هزار نفر می‌رسد. چند ماه قبل با منیره یوسف‌زاده، معاون وقت تعلیماتی وزارت دفاع افغانستان گفتگویی داشتم که براساس آمارهای او، تاکنون بیش از 2400 زن در ساختار ارتش کشور شامل شده‌اند. این زنان در ساختارهای قوای خاص، کماندو، ارتش و قوای هوایی خدمت می‌کنند.

ادامه دارد…

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: نقش زنان در جنگ‌ها
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
مادرم مرا فروخت
هزار و یک شب

مادرم مرا فروخت

10 حمل 1402

وقتی سیزده ساله شدم یک پیرمرد 72 ساله به خواستگاری‌ام آمد. مردم محل می‌گفتند که مرد پولداری است. مادرم چون شیفته‌ی پول و ثروت بود، با آنکه زندگی مان رو به بهبود شده بود، بازهم...

بیشتر بخوانید
تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد
هزار و یک شب

تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد

6 حمل 1402

یاسمن ۳۵ ساله است. زن قد کوتاه و لاغر اندام، با چشمان بادامی و رنگ گندمی که از فرط کار و فشار زندگی در دیار غربت دور چشمانش چین و چروک برداشته و قدش خمیده است.

بیشتر بخوانید
قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود
گزارش

قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود

9 حمل 1402

لیلا همانطور که روی سکو نشسته است و پشم‌ می‌ریسد، به غروب طلایی‌رنگ آفتاب تماشا می‌کند و آه بلندی می‌کشد. نخ پشم را دور سنگ‌ می‌پیچاند و چادرش را پیش‌ می‌کشد.

بیشتر بخوانید
عید زنان
هزار و یک شب

مردان عید دارند و زنان پاک‌کاری

5 حمل 1402

روز اول نوروز است. لباس و شال آبی‌رنگ و خامک‌دوزی را پوشیده‌ برای مبارک‌گویی سال نو راهی خانه‌ی اقوام و دوستانم شده‌ام. از دروازه که خارج می‌شوم، وارد جاده‌ی عمومی می‌شوم. نرم نرم باران می‌بارد. 

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00