نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

ترس از محرومیت و فقر سبب بیماری روانی یک معلم زن در دایکندی شد

لطیفه سادات موسوی توسط لطیفه سادات موسوی
15 میزان 1400
در گزارش
1
0
اشتراک‌گذاری‌ها
60
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

پس از سقوط دولت به دست نیروهای طالبان شمار زیاد از کارمندان دولتی وظیفه های شان را از دست دادند. در این میان زنان مستقل و مادران مجرد نیز بودند که تنها درآمد شان معاش اندکی از کار در اداره ویا معلمی در مکتب بود و گزینه‌ی بدیل برای تأمین نفقه‌ی فرزندان خود نداشتند.

اما اکنون با باز شدن دروازه‌های مکاتب و دانشگاه‌ها، اکثر دانش‌آموزان و آموزگاران زن هنوز هم جرأت رفتن به مکتب و دانشگاه را ندارند. از سویی هم در دولت قبلی معاش آموزگاران که در مناطق دوردست زندگی می‌کنند سر وقت پرداخت نمی‌شد و با سقوط دولت، بیش از پنج ماه است که معاش دریافت نکرده‌اند. بسیاری از آموزگار زن به دلیل آنچه ترس از محرومیت و فقر عنوان می‌کنند از بیماری روانی رنج می‌برند.

منصوره (نام مستعار) آموزگاریست که دوازده سال را در خدمت معارف و دانش‌آموزانش بوده است. او یک مادر مجرد است و تنها درآمد زندگیش معاشی بود که از مکتب دریافت می‌کرد. منصوره بیش از پنج ماه است که معاش نگرفته و زندگی روزمره‌ی او و کودکانش به سختی می‌گذرد. او که اکنون از بیماری روانی رنج می‌برد با کلمات سر و پا شکسته می‌گوید «دیگر امیدی برای کار کردن ندارم، اولادهایم از گرسنگی خواهند مُرد. نان نداریم، دو ماه شده که در خانه برادرم هستم.»

محمد، برادر منصوره به نیمرخ می‌گوید روزی که او در مکتب حین درس دادن به دانش آموزانش بوده ناگهان همه‌ی همکارانش سراسیمه در حویلی مکتب جمع می‌شوند ومی‌گویند که در شبکه‌های اجتماعی ویدیوهای نیروهای طالبان را دیده اند که ولایات افغانستان را یکی پس از دیگری تصرف می‌کنند.

منصوره در ابتدا باور نمی‌کند اما وقتی ویدیوها را به دقت می‌بیند مطمئین می‌شود و درهمانجا بیهوش می‌شود.

وقتی به هوش می‌آید دیگر آن معلم سابق نمی‌شود. چهره‌اش او را یک زن افسرده و مأیوس نشان می‌دهد و با کسی حرف نمی‌زند تا اینکه یک روز بعد ولایت دایکندی به تصرف طالبان در می‌آید و رنج‌های منصوره نیز بیشتر می‌شود. پس از آن، هرازگاهی سرش حمله‌ی عصبی می‌آید. پزشکان محل گفته‌اند که منصوره به مشکل عصبی-روانی دچار شده است.

وقتی منصوره از طریق رسانه‌ها خبر می‌شود طالبان بر مکتب رفتن دختران و معلمان زن محدودیت وضع کرده، وضعیت صحی-روانی‌اش وخیم‌تر می‌شود. اکنون باگذشت بیش از یک ماه است که منصوره همواره در بستر مریضی است، گاهی از هوش می‌رود و گاهی بهوش است ولی بیخود حرف می‌زند.

معصومه که در ولایت دایکندی کلینیک‌ روان‌شناسی دارد، به نیمرخ می‌گوید منصوره بخاطر فشار و استرس ناگهانی دچار حملات «پنیک» شده و نیاز است تحت مراقبت مشاوران روان درمانی باشد.

به گفته‌ی معصومه اگر او اکنون درمان نشود ممکن سلامت عقلی-عصبی‌اش را شدیداً آسیب بزند.

منصوره آموزگاری است که در دوره‌ی قبلی حاکمیت طالبان نوجوان بوده و می‌گوید «تمام آن روزهای دشوار و سیاه را که بر زنان افغانستان چگونه گذشت، خوب به یاد داردم، به همین خاطر نگران آینده‌ی خودم و کودکانم هستم.»

همچنان بخوانید

مطیع‌الله ویسا

گرفتاری مردی که برای آموزش دختران دادخواهی می‌کرد

8 حمل 1402
خودکشی خواهرم باعث بیداری خانواده شد

خودکشی خواهرم باعث بیداری خانواده شد

5 حمل 1402

منصوره در زمانی که گفتگوهای صلح میان دولت و طالبان در دوحه جریان داشت، در یک مصاحبه با نیمرخ از جامعه جهانی خواسته بود که تمام دستاوردهای زنان در عرصه‌ی معارف، فرهنگ، هنر، سیاست و آزادی بیان را محافظت کنند. منصوره همان موقع هشدار داده بود که «نادیده گرفتن آمار بلند حضور دختران در اجتماع در واقع مرگ آنهاست، زنان و دختران در چنگال فقر و جغرافیای خشن دایکندی نمرده است اما در زیر سایه حکومت طالبان خانه‌نشین شده و از غصه خواهند مُرد.»

گرچند طالبان گفته‌اند که معاش تمام کارمندان دولتی را پرداخت می‌کنند‌، دروازه های مکاتب باز شده و آموزگاران زن و دانش‌آموزان دختر نیز به درس‌های شان برخواهند گشت، اما در روستاهای دور دست افغانستان فقر و محرومیت از کار و آموزش، ممکن است زنان بسیاری را به سرنوشت منصوره مواجه کند.

کلمات کلیدی: حق آموزش زنان
نوشته‌ی قبلی

محرومیت اجباری از مکتب؛ درد دل کودکانی که بخاطر جنسیت شان از آموزش محروم شدند

نوشته‌ی بعدی

قصه‌ی آوارگی – شکریه مشعل

مطالب مرتبط

مطیع‌الله ویسا

گرفتاری مردی که برای آموزش دختران دادخواهی می‌کرد

8 حمل 1402
خودکشی خواهرم باعث بیداری خانواده شد

خودکشی خواهرم باعث بیداری خانواده شد

5 حمل 1402
صابره

سرنوشت صابره؛ از میز مطالعه به دود آشپزخانه

2 حمل 1402
نوشته‌ی بعدی
قصه‌ی آوارگی – شکریه مشعل

قصه‌ی آوارگی – شکریه مشعل

دیدگاه‌ها 1

  1. Sayed Mohammad Hussaini says:
    1 سال پیش

    بدون تردید فقر و نابرابری‌های اقتصادی از زمرة مهم‌ترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژه‌ای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است. فقر از بنیادی‌ترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00