شماری از زنان خبرنگار در ولایت دایکندی در گفتوگو با نیمرخ میگویند با از دست دادن شغل شان از فقر و بیکاری رنج میبرند و با حاکم شدن اوضاع نابسامان دامنهی خشونت با زنان در خانوادهها نیز گسترش یافته است. شماری از زنان خبرنگار اکنون در خانه مورد خشونت قرار میگیرند. زنانی که برای از بین بردن «خشونت با زنان» و عوامل آن سالها مبارزه کردهاند.
مریم(نام مستعار) یک خبرنگار و فعال رسانهای در شهر نیلی، مرکز ولایت دایکندی است. او به نیمرخ میگوید برای اولین بار در زندگیاش در گرداب خشونت خانوادگی افتاده است؛ در حالیکه یک برههی زمان زندگیاش را برای محو خشونت علیه زنان مبارزه کرده است.
مریم میگوید با سقوط دولت به دست طالبان به شمول وی تمام اعضای خانوادهاش بیکار شدهاند و همه مانند روزهای قرنطینهی کرونا در حبس خانگی بسر میبرند.
مریم میگوید از سوی یکی از اعضای خانوادهاش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و نزدیک بود هنگام خفه شدن بمیرد: «در حال بحث در مورد پسانداز نکردن پول و مصرفهای بیجا بودیم که اکنون از آن پشیمانیم همه بر من میتاختند که مسئول مصارف خانه و پسانداز بودم. ناگهان دست درشتی از گلویم گرفت و با صدای بلند داد میزد که بمیر تا از شر تو خلاص شویم، نانت از سر ما کم شود، پول پسانداز نکردی و اکنون همه از گرسنگی میمیریم.»
«نمیتوانستم نفس بکشم تا وقتی گلویم را فشار میداد به سختی دو یا سه بار نفس گرفتم دیگر چشمانم به سیاهی رفت، درآن لحظه ضربان بلند قلب و گرمای ناشی از آن تنها چیزی بود که حس میکردم.»
اما مریم تنها خشونت فزیکی نه، بلکه خشونتهای روانی زیادی را نیز تجربه میکند.
معصومه سیرت خبرنگار دیگریست که بیش از پنج سال با رسانههای محلی دایکندی کار کرده است. او گاهی با چهار هزار افغانی معاش و گاهی هم رضاکارانه فعالیت رسانهای کرده بود.
خانم سیرت میگوید مسئولان رسانهای که در آن کار میکرد، هنوزهم معاش اندک او را نپرداخته و حالا دیگر به تماسهایش نیز پاسخ نمیدهد.
معصومه که اکنون در یک خانهنشینی اجباری به سر میبرد، به دستدوزی شال و دستمال و یخن دوزی روی آورده است: «نمیتوانم بیرون از خانه کار کنم. تصمیم گرفتم کار صنایع دستی را یاد بگیرم تا مصارف خانوادهام را تأمین کنم، اما صنایع دستی هم فروشی ندارد و هیچ راهی برای تأمین خوراک و پوشاک مان نداریم، چه کار کنم؟»
بنفشه (نام مستعار) خبرنگار دیگریست که در یکی از رسانهها در مرکز دایکندی کار میکرد. او یک روز پس از آمدن طالبان به ولایت دایکندی کارش را از دست داد و هنوز بیکار است.
بنفشه به نیمرخ گفت «همان روز که از کار بیکار شدیم وسایلم را گرفته به روستا برگشتم و تا امروز دیگر به شهر نیلی نرفتم. درآمدم قطع شده و دیگر راهی برای تأمین مصارف خود ندارم.»
قبل از سقوط دولت به دست نیروهای طالبان در ولایت دایکندی شش رسانهی صوتی، یک رسانهی چاپی و یک رسانه تصویری فعالیت داشت اما اکنون تنها یک رسانهی شنیداری «رادیو نسیم» فعال است و نشرات آن تحت نظارت مقامات محلی طالبان ادامه دارد.
سید انور شهاب، مدید مسئول یک رادیوی محلی و نماینده اتحادیه ژورنالستان افغانستان در دایکندی میگوید که از میان چهل و یک خبرنگار که در نزد ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت ثبت و راجستر بودند فقط سه خبرنگار در حال کار است و بقیه همه بیکار شدهاند.
از این میان شش درصد خبرنگاران و کارمندان رسانههای دایکندی را زنان تشکیل میدادند.
آقای شهاب به نیمرخ گفت: «متاسفانه آزادی بیان در دایکندی کاملا ساقط شده و اکثر رسانههای دایکندی از فعالیت باز مانده و خبرنگاران نیز در حالت بیسرنوشتی قرار دارند.»
به گفتهی شهاب خبرنگاران در معرض تهدید نیز از ترس جانهای شان در روستاها و یا هم جاهای نامعلومی پنهان شدهاند و تاکنون هیچ یک از خبرنگاران دایکندی از طریق پروسه تخلیه اضطراری و ویزاهای بشردوستانه، موفق به ترک کشور نشدهاند.
او میگوید خبرنگاران و بخصوص خبرنگاران زن بیشتر در معرض تهدید طالبان و دیگر گروههای استفادهجو قرار دارند.
او میگوید نهادهای حامی خبرنگاران و کشورهای ناجی خبرنگاران را نجات بدهند ویا در راستای تامین مصارف خانوادهی شان یا آنها همکاری کنند.