نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

معصومه رها؛ شاعر درگیر با چرخ خیاطی

  • فاطمه روشنیان
  • 11 عقرب 1400
20211102_082606

پشت چرخ خیاطی که می‌نشیند با پارچه هنر می‌کند. مهارت کارش با قیچی، تماشایی‌ست؛ فرز، چالاک و خوشدست. نه اینکه هیچ وسواسی را در لحظه‌های خلق سلیقه به رسمیت نشناسد؛ اینکه لباس شیک روی دست مشتری بگذارد برایش هم دغدغه است و هم مشغله. او می‌داند که کابل بعد از سقوط بدست طالبان، اینک در سراشیبی سقوط به قحطی بزرگ است. حالا کار کجا، که بازارش باشد؟ چرخ خیاطی‌ها چه، که چرخ کراچی‌های دستی نیز کم‌کم از کار می‌افتند. قطار مردهایی که ساعات طولانی را کنار جاده‌ها و پیاده‌روها داخل کراچی‌های دستی‌شان با تمام افسردگی لم می‌دهند، هفته به هفته طولانی‌تر می‌شود. پس، رقابت در بازار خالی از کار برای معصومه ساده نیست.
معصومه در یکی از پس‌کوچه‌های شهر کابل، چرخ خیاطی‌اش را بکار انداخته است. اما دغدغه‌ی خلق سلیقه و ظرافت قیچی‌اش را فعال و اوتوکارش را روشن و داغ نگهداشته است. چون خیاطی برایش تفنن است و مجال خلق هنر و ظرافت می‌دهد.
معصومه در اصل یک شاعر است. از دانشکده‌ی ادبیات فارسی دانشگاه کابل، مدرک لیسانس گرفته‌ است. این‌روزها نیز گاه‌گداری کفش بر گردن زمان می‌آویزد و رنگ چادرش برایش معنا دارد.
«این روزها گاه گاه چادرم را سرخ می‌پوشم
و برگردن زمان تک و توک کفش‌هایم را می‌آویزم
شاید این روزها
تو و من و نوروزی که قرار است از راه برسد
زیر یک سقف و در بطن یک کتاب نفس بکشیم
و خاطرات چادر سرخم را در قاب یک طنز به رُخم بکشی
کاش این شایدها دست از سر مان بردارد و
تو دیگر در آرزوی محال مرا به سطرهای زمان نکشانی.»
معصومه قبل از سقوط کابل بدست طالبان، خبرنگار بود. در رادیو تلویزیون ملی افغانستان خبر می‌نوشت و درگیر پوشش تحولات و رویدادهای مسأله‌ساز برای کشورش بوده‌ است. زمانی را در تلویزیون مربوط به مجلس سنا نیز کار کرده است. او می‌داند که قصه‌های سیاسی و سطح بازی‌های پارلمانی از چه قرار بوده است. او که درونمایه‌ی شعرش تلفیق از فضای ذهنی و رویدادهای عینی پیرامونش هست، می‌داند که خبر و گزارش نوشتن از سخنرانی‌های خالی از محتوای یک نماینده‌ی بیسواد چه سخت و دشوار است.
نسبت بانو رها با فضای فکری و فرهنگی جامعه در شعرهایش بسیار معنادار است.

معصومه رها؛ شاعر درگیر با چرخ خیاطی
معصومه رها، یکی از هزاران زن افغانستانی است که سال‌ها کار موثر کرده است. از آن دست زن‌هایی‌ست که انرژی اصلی‌شان را پیش از کار، در راستای مبارزه برای تثبیت هویت زنانه‌گی و جایگاه و شخصیت اجتماعی‌شان صرف شده است. تقلای دشوار برای حداقل تغییر در ذهنیت بسته و انسان‌ستیزی که سال‌هاست بر سرنوشت سیاه یک کشور حاکم است.
به راستی، چه کسی جز زن افغانستانی تلخی و دشواری قربانی مضاعف بودن در فضای کار را می‌داند؟ اینکه هم در بازار رقابت نابرابر کار موثر بکنی و هم برای دسترسی به حق کار، عزیزترین بخش از عمرت را بجنگی و مبارزه کنی؟
قصه‌ی معصومه رها، فقط یکی از هزاران قصه‌ی زندگی و سرنوشت دشوار زنان افغانستان است. او یکی از هزاران زن دانش‌آموخته‌ است که با عالمی از ظرفیت و استعداد، در کام تفکر قهقرایی حاکم بر کشورش گیر مانده است.
زنان در افغانستان، تازه داشتند مسیر را معطوف به آزادی و برابری‌خواهی هرچه بیشتر، می‌پیمودند، تمرین رسیدن به استقلال مالی می‌کردند. زنان کارآفرین و شاغل تازه داشتند بیشتر می‌شدند که رویاها و آرزوهای همه‌شان در یک چشم بهم زدن ویران شد.معصومه رها؛ شاعر درگیر با چرخ خیاطی
حالا زنان افغانستان مانده‌اند و تقلای دشوار و دراز مدت برای مبارزه بخاطر سرنوشت. این گونه است که ذهن شاعرانه زن افغانستانی ناگهان در پرسش «چه باید کرد؟» درگیر گفتارهایی می‌شود که در شعرهای معصومه رها می‌خوانیم:
«چه می‌توان کرد؟
وقتی که روح طغیانگری بر وجودت حکم می‌راند
و تمام خلاهای زندگی‌ات پر است
از احساس‌های شکسته و فرسوده‌ی تمام عمرت و
هنوز می‌توان روزنه‌ای دید؟
نه فقط باورت را یک خیال موهومی فرا گرفته است
اینجا دیگر در پشت حادثه‌ها حکمتی نهفته نیست
و جاده‌ها همچنان پر از پیچ و خم است
این جا آدم‌هایش بدون مهربانی نفس می‌کشند
و حباب‌ها سنگی اند
زندگی پر از کذب و ریاست و
تو به نگاهی مهربانی رام نشو
و بر روزنه‌های دور و کوچک امید مبند
شاید روزی بدون دلیل
بدون معجزه‌ای روحت را آرامش ابدی فرا بگیرد
و از خاطر آشفته‌ات
به دور نفس بکشی.»
معصومه این‌روز ها با عالمی از بیم و امید برای زندگی و نجات، حتا وقتی پشت چرخ خیاطی می‌نشیند، دچار شعر است. دچار انبوهی از چهره‌‎های افسرده‌ای که در کوچه‌های ماتم‌زده‌ی شهر کابل، آرام و افسرده از کنار هم می‌گذرند.

همچنان بخوانید

زرغونه، مرگ برادر و آرزوهای برباد رفته‌اش

زرغونه، مرگ برادر و آرزوهای برباد رفته‌اش

11 جوزا 1402
الهه: «شوهرم دیروز دموکرات بود، امروز طالب شده»

الهه: «شوهرم دیروز دموکرات بود، امروز طالب شده»

19 ثور 1402
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: قصه زندگی زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش

پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت

13 جوزا 1402

گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش می‌دید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگی‌اش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...

بیشتر بخوانید
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»
زنان و مهاجرت

«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

6 جوزا 1402

دوهفته از آمدن مان به ایران می‌گذرد. افغانستان که بودم تصورم از زندگی در ایران چیز دیگری بود. اتاق‌های قشنگ و خوش منظر؛ صالون کلان با آشپزخانه‌ی مجهز و زیبا؛ حویلی کوچک اما با صفا و تمیز. بار...

بیشتر بخوانید
کشف هویت جنسی
هزار و یک شب

یاسمین: کشف هویت جنسی‌‌ام سخت، اما دل‌پذیر بود

14 جوزا 1402

«از زمانی که خیلی کوچک بودم یادم می‌آید وقتی در جمع پسرها قرار می‌گرفتم حس فرار به من دست می‌داد و فکر می‌کردم کسی در گوشم می‌گوید باید از این جمع جدا شوی. البته یک حس...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00