سر بیسینهی کابل | روایتی از روحینا حیدری
کابل پس از چند ماه به سری میماند که سینهی برای ماندن و زار زار گریستن ندارد. من دختری بودم که رقص تانگو را با برگهای درختانِ باغِ بالا به ...
کابل پس از چند ماه به سری میماند که سینهی برای ماندن و زار زار گریستن ندارد. من دختری بودم که رقص تانگو را با برگهای درختانِ باغِ بالا به ...
نیمرخ رسانهی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان میپردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.
2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.