نیمرخ
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر
EN
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
نیمرخ
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج

طالبان همسرش را کشتند، خودش را از کار اخراج کردند

معصومه رها معصومه رها
۲۰ عقرب ۱۴۰۰
در گزارش
0
طالبان همسرش را کشتند، خودش را از کار اخراج کردند
0
اشتراک‌گذاری‌ها
202
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

هوا رو به تاریکی رفت و سردی جان سوزی تا مغز استخوان‌هایش نفوذ کرد؛ اما او در خم کوچه‌ای با عجز و التماس طرف هر رهگذری که از کنارش رد می‌شد، دست دراز می‌کرد و با بغض گره‌ کرده‌ در گلویش کمک می‌طلبید. درماندگی از چشمان سیاه و گود افتاده‌اش از پشت سوراخ‌های ریز چادری به خوبی هویدا بود.

روزگار سخت و شرایط بدی دامن‌گیر همه‌ی مردم، بخصوص ساکنان شهر کابل شده است. مردان و زنان افسرده و مفلوک مانند مرده‌های متحرک در بطن کوچه‌ها سرگردان‌اند و هیچ امیدی زندگی در چهره‌ی آنها نمی‌توان دید. به ندرت کسی پیدا می‌شود تا پنج تا ده افغانی در کف دست گدایی بگذارد. اکثریت با نگاه‌های سنگین‌ زمزمه کنان می‌گویند «میده نداریم» و می‌گذرند.

هاجر در نور پایه‌ی برق که در کنار آن همیشه می‌نشیند، تمام پول‌های را که از صبح روشن تا شام تار گدایی کرده بود، شمرد. لبخندی  بر لب‌های ترک خورده‌اش نقش بست و با خود گفت «خدایا شکرت که نان خشک امشب را برای اولادایم تهیه کرده می‌توانم.»

او زن جوانی است که ۳۲ سال از بهار زندگی‌اش را با خوشی‌های اندک و تلخی‌های بسیار پشت سر گذرانده است و اینک مادر مجردی است که سرپرستی چهار فرزند خویش را بر عهده دارد. هاجر دو سال پیش شوهر خود را که در اردوی ملی سرباز بود از ذست داد. او در جنگ با طالبان در ولایت کندز کشته شد. هاجر بیوه‌‌ی جوانی گردید که باید تا واپسین لحظات عمرش کار کند و سختی بکشد تا لقمه نانی برای زنده ماندن فرزندانش تهیه کند؛ اما از دست دادن شوهرش به اندازه‌ی این روزهایی که بعد از حاکمیت طالبان در افغانستان سپری می‌کند، سخت نبود؛ زیرا او لیسانس روان شناسی داشت و در یکی از اداره‌های دولتی به حیث مأمور اجرائیه ایفای وظیفه می‌کرد. هاجر با معاش خود می‌توانست از عهده‌ی زندگی خود و فرزندانش برآید و یک زندگی بخور و نمیری را سپری کنند.

اما با فرار اشرف غنی، رییس جمهور پیشین کشور و حاکم شدن طالبان، آیینه‌ی خوشبختی و خوشحالی بسیاری از مردم شکست و تمام زحمات و آرزوهای بیست ساله‌شان روی شانه‌ها آوار گردید. زنان و مردان‌ شاغل بی‌کار و خانه نشین شدند و سراسر شهر را انسان‌های مغموم و افسرده فرا گرفت که هیچ امیدی برای آینده‌شان ندارند و شهر پر شور و شعف چند ماه پیش کابل به شهر ارواح سرگردانی مبدل شده که تنها تلاش‌ ساکنان این شهر پیدا کردن لقمه نانی برای خوردن هست و بس! نبض‌ها به کندی می‌زند و هرلحظه ممکن است زندگی برای فرد فرد این شهر بی‌ایستد؛ اما چرخه کار و کاسبی در کنار تعطیل بودن اداره‌های دولتی نیز از کار افتاده و روز به روز به جمعیت گدایان کناره‌های سرک و کوچه‌ها و راه‌روهای نانوایی‌های شهر افزوده شده و مردان و زنان جوان نیز در جمع این گدایان به چشم می‌خورند که التماس‌کنان دست گدایی دراز نموده و شرم و عجز نیز از چشمان‌شان سرازیر است.

هاجر را نیز فقر و بیچارگی وادار به گدایی کرده که با به سر کشیدن چادری برای پوشیده ماندن هویتش از دوست و آشنا، هر روز در خم یک کوچه می‌نشیند و برای زنده ماندن خود و فرزندانش به سختی تقلا می‌کند.

روزگار در کابل به زنان همانند هاجر که نان‌آور خانواده‌اش بودند؛ آن‌چنان سخت و طاقت فرسا شده که نمی‌توان هیچ تعبیری برای این کابوس وحشتناک نوشت و پایانی برای آن رقم زد.

همچنان بخوانید

نفیسه بهار و خزان آرزوهایش

بازگشت طالبان و سقوط اقتصاد زنان

کلمات کلیدی: مردم در عصر طالبان
نوشته‌ی قبلی

حبیبه؛ «دختر مکتبی» که دیگر حق رفتن به مکتب را ندارد

نوشته‌ی بعدی

پشتنه درانی جایزه‌ی «رهبر نوظهور» بنیاد تالبرگ را گرفت

مطالب مرتبط

نفیسه بهار و خزان آرزوهایش

نفیسه بهار و خزان آرزوهایش

۲۰ جدی ۱۴۰۰
بازگشت طالبان و سقوط اقتصاد زنان

بازگشت طالبان و سقوط اقتصاد زنان

۱۸ جدی ۱۴۰۰
در پستوهای تاریک تبعید

در پستوهای تاریک تبعید

۱۶ جدی ۱۴۰۰
نوشته‌ی بعدی
پشتنه درانی جایزه‌ی «رهبر نوظهور» بنیاد تالبرگ را گرفت

پشتنه درانی جایزه‌ی «رهبر نوظهور» بنیاد تالبرگ را گرفت

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Facebook Twitter Youtube

نیمرخ رسانه‌‌ای آزاد است که تلاش می‌کند با نگاهی ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان بپردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پُرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما

صاحب امتیاز و مدیر مسئول: فاطمه روشنیان
سردبیر و ویراستار: امان میرزایی
سردبیر بخش آنلاین: حسین احمدی
گزارشگران: لطیفه سادات موسوی، معصومه رها و زهرا سالومه
صفحه‌آرا: اسماعیل لعلی

نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

طراحی، برنامه‌نویسی و اجرای وبسایت  iNasri ⚒

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر