نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

مقاومت و اعتراض زنان؛ نان، کار، آزادی

  • نیمرخ
  • 27 قوس 1400

بسیاری کسانی که از بیرون به حرکت‌های اعتراضی این روزهای زنان افغانستان در خیابان‌های کابل و دیگر ولایات افغانستان می‌بینند، فوراً به آن برچسب کیس‌سازی، شهرت‌خواهی و… می‌زنند و به نحوی آن را هویت‌زدایی و معنازدایی می‌کنند. عده‌ای هم که از داخل به این حرکت‌های اعتراضی می‌بینند، خنثا از کنار آن عبور می‌کنند و با آن همدلی نمی‌کنند. از یک زاویه شاید هیچ‌کدام از این دو گروه را نتوان سرزنش کرد. چرا که طی دو دهه گذشته زنان افغانستان را پروژه‌دهندگان با فرمت خاصی از تولید محتوا برای زنان، نهادها، انجو‌ها، سلبریتی‌ها و مانکن‌هایی گروگان گرفته بودند که شناخت چندانی از مسأله زن افغانستانی نداشتند. از این رو، فعالیت‌ها و برنامه‌های آنان فرمایشی و در قالب یک پروژه کوتاه‌‌مدت برای زنان بود. به همین دلیل بود که طی دو دهه گذشته آنطوری که باید، ما شاهد تغییرات بنیادی در مسائل زنان نبودیم.

برای اینکه حرکت‌های اعتراضی این روزهای زنان را به درستی بفهمیم باید دو مسأله صورت گیرد؛ ابتدا اینکه نسبت و جنس اعتراضات و معترضان را با نهادها، انجوها، سلبریتی‌های دو دهه گذشته مشخص کنیم. به این معنا که بپرسیم آیا زنان و دخترانی که امروز چشم در چشم طالب فریاد «نان، کار، آزادی» و یا «آموزش، برابری، مشارکت سیاسی» سر می‌دهند از همان جنس زنان هستنند یا نه؟ سپس اینکه باید شرایط امروز جامعه (بیکاری، فقر، گرسنگی، نرخ مهاجرت، ناامیدی، شرایط اقتصادی، سیاسی و …) را با دو دهه گذشته مقایسه کنیم. یقیناً پاسخ به این موضوعات آسان نیست. اما با تحلیل چند بعد از مسأله، شاید بتوان به نتایج قابل‌قبولی نزدیک شد. 

بعد اول؛ واقعیت این است که امروز بسیاری از چهره‌ها و مانکن‌هایی که طی دو دهه گذشته دم از آزادی، برابری و عدالت برای زنان می‌زدند و از قِبل زنان به نان و نوایی‌ رسیدند در میان زنان و دخترانی که به خیابان آمده‌اند، نیستند. همچنین نهادها و سازمان‌هایی که با محتوا و فرمت‌های مشخص برای زنان پروژه تعریف می‌کردند نیز به عنوان یک عامل انگیزشی وجود خارجی ندارند. به این معنا که نمی‌توان ادعا کرد فلان نهاد به زنان و دختران کابلی فلان پروژه را تعریف کرده که بیایند و در مقابل چشمان خون‌آشام طالبان دست به اعتراض بزنند و با جان خود بازی کنند. بنابراین از این زاویه می‌توان گفت که اعتراض کنونی زنان ماهیتاً متعلق به خود آنان است که واقعی و ناشی از رنج و ستمی است که از سوی طالبان به آنان روا داشته می‌شود. از این‌رو رابطه‌ای میان آنان، دونرها و سلبریتی‌هایی که روزگاری، گلویشان را به بهانه دادخواهی و مبارزه برای زنان –درعمل اما منافع و اهداف خودشان-  چاک می‌دادند، وجود ندارد. اعتراض آنان از این بعد فراتر از کلیشه‌ها و مرزهای رایج درباره‌ی زنان مانند قربانی، مظلوم و… است.

بعد دوم؛ برای فهم وضعیت فعلی و تفاوت معنادار آن با دو دهه گذشته لازم نیست به گزارش‌های سازمان‌های بین‌المللی استناد کرد تا بتوان عمق رنج، درماندگی، تنهایی و بی‌پناهی زنان افغانستان را فهمید. کافی است یک ساعت در خیابان‌های غرب کابل و یا نقطه‌ی دیگری از شهر قدم زد تا عمق بلایی که بسر مردم آمده را مشاهده کرد. گرسنگی، فقر و بیکاری را به وضوح می‌توان در صورت کودکان و عابران خسته و ناامید تماشا کرد. شاخص فقر و گرسنگی در وضعیت فعلی دیگر قابل محاسبه نیست، همین‌طور شاخص ناامیدی. این در حالی است که طی دو دهه گذشته وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تا این حد ناامیدکننده و اسف‌بار نبوده است. به لطف دموکراسی‌ نیم‌بندی که وجود داشت، وضعیت زنان حداقل در لابه‌لای قوانین و در ظاهر هم که شده، متفاوت از اکنون بود و رگه‌هایی از امید و رهایی برای زنان وجود داشت. اما پس از روی‌کار آمدن طالبان تمام آرزوهای زنان نقش برآب شد. حاکمیت طالبان آب سردی بود بر پیکر کم‌توان مبارزات عدالت‌خواهی زنان.

ارمغان حاکمیت چهارماهه طالبان برای زنان افغانستان، فقر، گرسنگی، محدودیت‌های بیشتر، بیکاری، مهاجرت، خانه‌نشینی و اسارت خانگی بوده است. تفاوت اساسی اکنون با گذشته در همین شاخص است. یعنی حاکمیت دوباره طالبان. یعنی بازگشت به گذشته‌ی نامعلوم. در حالی که زن افغانستانی به هیچ عنوان نمی‌خواهد به روزهای اسف‌بار گذشته بازگردد. از این بعد نیز می‌توان وضعیت اکنون را از گذشته متمایز دانست و گفت صدای اعتراضی‌ که امروز در خیابان‌های کابل از گلوی زنان بلند شده است، محتوا و ماهیت کاملاً متفاوت از دو دهه گذشته دارد. ماهیتی که در آن منافع و مطالبات آنان با شریعت طالبانی و قرائت آنان از اسلام در تضاد و تناقض قرار دارد.

در پایان باید گفت که ماهیت و جنس اعتراضات اخیر زنان فراتر از کلیشه‌ها و مرزهای پیشین درباره‌ی زنان است. مقاومت و اعتراض زنان در حالی صورت می‌گیرد که از سلبریتی‌ها و دونرهای پروژه‌دهنده خبری نیست. زنان خواستار ابتدایی‌ترین حقوق‌شان یعنی «نان، کار و آزادی» در جامعه هستند. در جهان امروز شرم‌آورتر از این نخواهد بود که گروهی ادعای حاکمیت و زعامت بر جغرافیایی را داشته باشد اما حقوق نیمی از افراد آن جامعه را نادیده بگیرد. در برابر صدایی که امروز از خیابان‌‌های کابل، هرات، مزار و دیگر نقاط کشور بلند شده است همه مسئولند. نباید بگذاریم این صداها خاموش شوند.

نیمرخ به عنوان یک رسانه‌ی ویژه‌ی زنان با توجه به اهداف و آرمان‌هایی که برای خود تعریف کرده با افتخار از حرکت‌های اعتراضی زنان نسبت به وضعیت اسف‌بار موجود حمایت می‌کند. نیمرخ خود را عضو کوچکی از حنجره‌ی زنان و دخترانی می‌داند که شجاعانه چشم‌درچشم طالب می‌دوزند. نیمرخ هم‌نوا با آنان برای رهایی زنان، فریاد عدالت‌خواهی سر می‌دهد و به طالب «نه» می‌گوید.

ما گروه طالبان را به عنوان یک حکومت، هرگز به رسمیت نمی‌شناسیم، مقاومت ادامه دارد!

همچنان بخوانید

درنگ کوتاه بر شعار «نان، کار، آزادی»

درنگ کوتاه بر شعار «نان، کار، آزادی»

27 قوس 1400
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: نان، کار، آزادی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00