اینروزها گویا طالبان تصمیم جدی گرفتهاند تا آرایشگاهها را نیز در «چارچوب اسلامی» درآورند. شهرداری کابل با نشر تصاویری از سطح شهر که نشان میداد جنگجویان طالبان در حال سیاه کردن عکسهای آرایشگاهها استند، در توییتر نوشت: «فعالیت همه اصناف باید در چارچوب اسلام باشد، تصاویر غیراسلامی از سطح شهر پاک میشود.»
هنوز چهار ماه از روی کار آمدن طالبان در قدرت میگذرد ولی «چارچوب اسلامی» این گروه هر روز تنگتر میشود و قوانین سختگیرانهتری در مورد زنان وضع میکند. حالا شهرداریهای تمامی شهرهای افغانستان را مأمور کردهاند تا عکسهای زنان را از بلبوردهای سطح شهر پایین بکشند و تصاویر زنان را از تمامی تابلوهای اصناف پاک کنند.
در اولین روزهای حاکمیت طالبان در افغانستان نیز تصویرهای زنان از بلبوردهای شهر و پوسترهای فروشگاهها و آرایشگاهها حذف و یا سانسور شدند. به نظر میرسد زنان و زیبایی زیر سایهی طالبان محکوم شدهاند به فنا، اما پشت این پوسترهای سانسور شده هنوزهم شماری از زنان در کابل برای آراستگی شان وقت میگذارند، به خرید میروند در رستورانتها غذا میخورند و در آرایشگاهها خود را آراسته میکنند.
گرچند به جنبوجوش کابل سابق نیست اما زندگی زنان افغانستانی حتا پشت این پوسترهای سانسور شده نیز ادامه دارد و برای هضم تحولات اخیر که قابل قبول هیچ یک از زنان نیست با این روشها خودشان را مشغول میکنند.
نفیسه موهای پر کلاغی بلند داشت و به آرایشگر گفت میخواهد موهایش را خیلی کوتاه کند. وقتی از او پرسیدم که موهای به این زیبایی را کوتاه میکنی؟ نفیسه گفت: «راستش خیلی وقت است منتظر روزی هستم که این روزهای بیکاری و سرگردانی را فراموش کنم هر روز که ازخواب بلند میشوم باخودم میگویم کاش امروز یک خبر امیدوار کنندهای بشنوم و این وضعیت تاریک و ترسناک کمی تغییر کند اما هیچ چیزی تغیر نمیکند شب و روز دیگر برای ما فرقی ندارد، برای همین دلم خواست یک تغیر کوچکی به ظاهر خودم بیاورم و تصمیم گرفتم موهایی که یک عمر بلند نگهداشته بودم را خیلی کوتاه کنم.»
نفیسه نام مستعار یک زن 35 ساله است که چهار فرزند دارد. نفیسه به گفتهی خودش یک عمر در بیرون از خانه کار کرده بود، از شغل خود درآمد داشت و مستقل بود اما حالا در بدنهی حکومت طالبان جایگاه او و تمام زنان افغانستان خالی است «در حالی که همین زنان طی بیست سال گذشته بازوی دولت در روند توسعه کشور بودند.»
با وجود محدودیت در گشتوگذار زنان، هنوزهم مشتریان فروشگاهها و آرایشگاهها در کابل زنان جوانیست که با از دست دادن شغل و فرصتهای آموزشی شان خانهنشین شدهاند اما گاهی هم به شهر میآیند و تفریح میکنند.
شیرین اسم دختر جوانیست که در یکی از دانشگاههای خصوصی افغانستان اقتصاد خوانده است. او پس از فراغت برای کار و تجارت یک آرایشگاه کوچک برای زنان و دختران در کابل باز کرده بود.
پس از سقوط کابل به دست طالبان مدتی دروازهی آرایشگاه شیرین بسته بود. یک ماه بعد از سقوط کابل، وقتی شیرین به آرایشگاه برگشت، دید که طالبان بر تصویر عروس روی پوستر آرایشگاه او رنگ پاشیدهاند.
احساسات شیرین آمیزهای از خشم و بغض است، میگوید: «وقتی برای اولین بار پوستر رنگ پاشیدهی آرایشگاهام را دیدم از خشم و نفرت به خودم میلرزیدم احساس میکردم صورتم را خطخطی کردند.»
شیرین برای ادامهی شغلش تردید داشت و میترسید که جنگجویان طالب به او آسیبی برساند. اما اکنون برای تداوم فعالیتهایش تصمیم قاطعی گرفته و به هیچ عنوان حاضر نیست دروازهی آرایشگاهش را بسته کند.
در حالی که شمار زیادی از زنان آرایشگر در کابل به دلیل نبود مشتری و درآمد اندک، دروازههای آرایشگاههای شان را بستهاند، شیرین میگوید برای اثبات حضور زنان در صحنه هرگز حاضر نیست کارش را ترک کند: «در اوایل تردید داشتم که شغلم را ادامه بدهم یا خیر اما اکنون تحت هیچ شرایط حاضر نیستم در خانه بیکار بنشینم. ترجیح میدهم در بازار بیایم، مبارزه کنم تا طالبان با بودن ما در صحنه عادت کنند.»
ریحانه زن میانسالی است که با دختر جوانش در یکی از فروشگاههای برند شهر به دنبال لباس مورد علاقه زمستانیاش بود. او به نیمرخ گفت زنان به این راحتیها تسلیم خواستهای طالبان نمیشوند، ما هیچوقت به جای لباسهای رنگین که جزئی از فرهنگ ماست، برقع و چادر سیاه مورد علاقهی طالبان را نخواهیم پوشید.
او افزود که «ما زنان هرقدر در خانه بنشینیم برای طالبان فرقی نمیکند از گرسنگی هم بمیریم بازهم برای آنان مهم نیست به همین خاطر تا وقتی در توانم هست میخواهم به زندگی عادی خود ادامه دهم، لباسهای رنگین بپوشم و به بازار آمده آزادانه خرید کنم.»
او با لبخند و کنایه به طالبان گفت: «اگر طالبان طرف زنان مقبول و آراسته دیده نمیتوانند به شهر نیایند، شهر بدون پیراهنهای گلگلی ما شهر نیست، پر از پشم است/ اشاره به ریش و موهای بلند جنگجویان طالبان.»