نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

درد شلاق طالبان را با فریاد زدن “آزادی” تحمل می‌کردیم

  • نیمرخ
  • 14 جدی 1400

مرجان امیری یکی از زنان معترض در خیابان‌های کابل و اولین زنی است که رفتار خشونت‌آمیز طالبان با زنان را با “سیلّی” پاسخ داده است.

روز شانزدهم سنبله ۱۴۰۰ خورشیدی و اوایل راهپیمایی‌های مدنی زنان علیه طالبان بود. صدها تن در شهر کابل، پیش سفارت پاکستان بخاطر مداخلات پاکستان در سرکوب مردم پنجشیر توسط طالبان و محدودیت‌های طالبان بر زنان گردهمایی اعتراضی برگزار کرده بودند. میان انبوهی از معترضان که علیه پاکستان و طالبان شعار می‌دادند مرجان امیری با یکی از جنگجویان طالبان درگیر شد.

مرجان به نیمرخ می‌گوید: “همیشه در راهپیمایی‌های مدنی زنان جنگجویان طالبان تلاش دارند ما را با تهدید و خشونت متفرق کنند.”

آنروز در پیش سفارت پاکستان نیز یکی از جنگجویان طالبان تلاش داشت به زور موبایل مرجان را بگیرد تا از صحنه‌ی اعتراض مردم فیلم‌برداری نکند و صدای معترضان خاموش بماند: “او فکر می‌کرد من از جریان تظاهرات فیلم‌برداری می‌کنم، به من نزدیک شد و بدون اینکه حرفی بزند حمله کرد، می‌خواست موبایلم را بگیرد، اما من ایستادگی کردم و موبایلم را ندادم. وقتی دوباره بر من حمله کرد با سیلی محکمی به صورتش زدم. قیافه‌ی خشنی داشت، او نیز چرخید و یک سیلی محکم‌تری به من زد، در حدی که از جایم تکان خوردم و نزدیک بود به زمین بیافتم.”

این درگیری بین مرجان و آن جنگجوی طالبان با رد و بدل شدن یک‌یک سیلی به صورت یکدیگرشان در همانجا ختم می‌شود و آن طالب پس از سیلی خوردن بی‌خیال گرفتن موبایل مرجان، می‌رود تا برای خاموش کردن صدای زنان کاری کند.

اما خشونت با معترضان فقط همین‌جا ختم نمی‌شود. مرجان می‌گوید تا ختم تظاهرات شلاق‌های زیادی به او زده شد. چون هریک از جنگجویان طالبان که مسئول جلوگیری از تجمعات مدنی بودند برای برهم زن تظاهرات به معترضان حمله می‌کردند و زنان را با شلاق می‌زدند که متفرق شوند. اما زنان نه تنها متفرق نمی‌شدند بلکه شعارهای شان را با صداهای بلندتر سر می‌دادند.

مرجان می‌گوید آن‌روز دردهای شلاق و قنداق تفنگ و سیلی طالبان را با فریاد زدن “آزادی” تحمل می‌کردیم: “آن‌روز از پیش سفارت پاکستان تا پیش ارگ ریاست جمهوری و ختم تظاهرات به جان من و دیگر زنان معترض حمله می‌شد، طالبان ما را با شلاق، قنداق تفنگ و حتا با سیلی می‌زدند اما زنان بی‌خیال درد سیلی و شلاق بودند و همچنان شعار آزادی را بلند و بلندتر فریاد می‌کشیدند و درد شلاق و سیلی طالبان را با فریاد زدن ‘آزادی’ تحمل می‌کردیم.”

روزی که مرجان با سیلی به صورت یکی از طالبان زد، "آزادی" اصلی‌ترین شعار و درشت‌ترین پیام معترضان بود.
روزی که مرجان با سیلی به صورت یکی از طالبان زد، “آزادی” اصلی‌ترین شعار و درشت‌ترین پیام معترضان بود.

تاوان اعتراض و مقاومت تنها سیلی و شلاق و قنداق تفنگ نیست و به ترسیدن از شلیک هوایی نیز ختم نمی‌شود بلکه مرجان ششمین زن معترض است که به نیمرخ تایید می‌کند “بخاطر اعتراض علیه طالبان تهدید به مرگ” شده است.

مرجان امیری بارها در جریان برنامه‌های اعتراضی و پس از آن نیز تهدید به مرگ شده تا دیگر علیه طالبان اعتراض نکند و به خیابان‌ها نروند.

او می‌گوید: “افراد طالبان مرا از مرگ می‌ترسانند. می‌گویند اگر بار دیگر در اعتراضات خیابانی ببینیم تو را می‌کشیم. اما من نگران جان خود نیستم. با از دست دادن حقوق اساسی مثل حق آموزش و کار و آزادی‌های فردی، برای من جانی نمانده است که طالب بگیرد.”

همچنان بخوانید

زنانی که خواستار سرنگونی طالبان هستند

زن، انقلاب، رهایی؛ کارزار اعتراضی جدید علیه طالبان

رفتن به مصاف شلاق و گلوله

اعتراض جهانی زنان؛ هدف راندن طالبان از افغانستان است

مرجان تاکید دارد که “رعایت آزادی و تامین حقوق زنان خط قرمز من است.”

در جوامع مختلف رسم براین است زمانی‌که اعتراضات خیابانی راه‌اندازی می‌شود مسئولان دولتی یک فرصت را در اختیار معترضان قرار می‌دهند تا خواست‌های شان را مطرح و برای تفاهم مذاکره کنند. اما گروه طالبان که تاکنون در لیست سیاه سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان به عنوان گروه تروریستی ثبت است در یک تبانی سیاسی و پس از فرار اشرف غنی احمدزی، رییس جمهور پیشین کشور به قدرت رسیده و شیوه‌ی خاص حکومتداری را در پیش گرفته است.

نخستین اقدام سیاسی و بیشترین اعلامیه‌های امر و نهی طالبان نه در امور خدمات عامه و حکومتداری بلکه بر محور حذف زنان از سیاست و اجتماع و وضع قیودات بیشتر بر زنان بوده است. بر همین اساس، اعتراض‌های زنان نه تنها که باعث فرصت گفتمان سیاسی بین زنان و طالبان نشده بلکه طالبان همواره برای خاموش کردن صدای اعتراض زنان و خالی کردن میدان مقاومت از تهدید و سرکوب و خشونت کار گرفته‌ است.

مرجان امیری، نفر وسطی در صف نخست در یکی از راهپیمایی‌های زنان در شهر کابل با شعار "نان، کار، آزادی"
‌مرجان امیری، نفر وسطی در صف نخست در یکی از راهپیمایی‌های زنان در شهر کابل با شعار “نان، کار، آزادی”

از سویی هم زنانی همچون مرجان امیری که به مقاومت علیه طالبان ادامه می‌دهند می‌گویند “ما هیچ‌ خواستی از طالبان نداریم، چون طالبان حق حاکمیت و صلاحیت مشروع حکومتداری و ظرفیت اداره‌ی مملکت و ارائه خدمات عامه” را ندارند.

از سوی دیگر، به نظر می‌رسد گروه طالبان نیز علاقه‌ای به شنیدن خواست‌های زنان ندارد و در عوض می‌کوشد با تشکیل یک حکومت تک‌جنسیتی و تک‌قومی به غارت منابع کشور و زمینه‌های پایدار ماندن رژیم شان بپردازند، البته که تمرکز فعلی طالبان در عرصه سیاسی کسب مشروعیت بین‌المللی و در عرصه نظامی حفط روابط با القاعده و دیگر گروه‌های تندرو افراطی و تروریستی است تا از شکل‌گیری مقاومت مردمی در داخل و گسترش حملات احتمالی شاخه خراسان داعش جلوگیری کند.

اما مرجان امیری و همرزمان او در شهر کابل و همین‌طور دیگر زنان معترض در سراسر کشور و حتا در خارج از افغانستان نیز با راه‌اندازی اعتراضات گسترده می‌خواهند جلو به رسمیت شناخته شدن طالبان را بگیرند و مردم را به مقاومت علیه این گروه ترغیب کنند.

از وقتی که طالبان به قدرت رسیده، زنان از تمامی حقوق اساسی و حقوق مدنی-سیاسی شان محروم شده، دروازه‌های مکاتب دخترانه و دانشگاه‌ها بسته شده و زنان حق کار کردن، دسترسی آزادانه به خدمات صحی و حق بیرون شدن از خانه با پوشش دلخواه و حق سوار شدن بر وسایط نقلیه بدون محرم را ندارند. اما این‌ها همه فرمان‌های طالبان است که تا حد توان شان با جبر تطبیق می‌کنند. ولی زنان در هیچ یک از ولایت‌های افغانستان این قوانین زن‌ستیزانه را نپذیرفته و ارچند با تحمل شلاق و سیلی طالبان، اما به مقاومت علیه این گروه ادامه داده‌اند.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: اعتراض زنان علیه طالبانخشونت طالبان با زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
مادر-فرزند
هزار و یک شب

پسرم را از پدرش خریدم

3 دلو 1401

اواخر فصل زمستان، آن‌قدر برف باریده بود که هیچ راهی برای آب آوردن از چشمه نمانده بود. هیزم‌ تر و خشک را، کنار هم در دیگدان گلی روشن کردم، دیگ بزرگی را پر از برف کردم...

بیشتر بخوانید
کاش به جای 7 پسر یک دختر داشتیم
گوناگون

کاش به جای 7 پسر یک دختر داشتیم

9 دلو 1401

گل‌افروز صبح زود که از خواب بیدار شد به طویله می‌رود، به گاو و گوسفند آب و علف می‌دهد. سپس چای صبح را آماده می‌کند، داروهای پدر و مادرش را نیز برای‌شان می‌دهد. 

بیشتر بخوانید
جای خالی زهرا
هزار و یک شب

جای زهرا خالی بود

6 دلو 1401

برای آمادگی کانکور به مزار شریف رفتم. در مکتب آرزو داشتم که طب بخوانم و داکتر شوم. اوایل بهار بود که آمادگی کانکور را با اشتیاق تمام شروع کردم. همه‌چیز با شور و شوق پیش می‌رفت و ‌خودم...

بیشتر بخوانید
شبی که صنم سر قرار نیامد
هزار و یک شب

شبی که صنم سر قرار نیامد

2 دلو 1401

کتاب غزلیات حافظ در دستم از مدرسه برآمدم. باران می‌بارید، آب و هوای مطبوع و ملایم از رسیدن نوروز خبر می‌داد. به خانه رسیدم، دیدم که مهمان داریم، اما خواهرم با چهره‌ی گریان و اندوهگین در گوشه‌ای...

بیشتر بخوانید
زن چهارم
هزار و یک شب

روزی که زن چهارم پدرم پسر زایید

8 دلو 1401

پدرم پسر می‌خواست. او همیشه آرزو می‌کرد که پسردار شود. برای همین چهار بار ازدواج کرد. هیچ‌کس نمی‌توانست با او مخالفت کند. همین‌که حرفی می‌زدیم به دهان ما محکم می‌کوبید.

بیشتر بخوانید
نیمرخ
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

طراحی، برنامه‌نویسی و اجرای وبسایت  iNasri ⚒

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی