“طالبان در اصل از طریق مصروفسازی مردم به مسایل زنان و مصروفسازی زنان به نوع لباس و اینکه در کدام چوکی موتر بنشینند و در کدام ننشینند و تا چند کیلومتر بدون محرم سفر کنند؛ از شکلگیری جبهههای قویتر مردمی که منجر به سرنگونی این گروه شود جلوگیری میکنند. ما را به مرگ گرفته تا به درد راضی شویم و در این میان آنها حکومت کنند.”
پس از افزایش ایستگاههای بازرسی قطعه البدر و نیروهای وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان شماری از باشندگان شهر کابل از وضع محدودیتهای شدید بر گشتوگذار زنان در سطح شهر و موترهای مسافربری خبر میدهند.
شماری از بانوان در یک هفتهی اخیر به نیمرخ پیام گذاشتهاند که طالبان برای تطبیق فرمان جدید رهبرانشان در مورد “حجاب و سوار شدن زنان در وسایط نقلیه” زنان را توهین، تحقیر و تهدید میکنند.
سهیلا بانوی جوانیست که در ناحیه سیزدهم شهر کابل زندگی میکند و تا چندی پیش معلم بود. او به نیمرخ گفت “در حالی که طالبان زنان را از همه چوکیهای اداری و سیاسی بیرون انداخته، مصروفیت جدید نیروهای شان این است که در سطح شهر نظارت کنند زنان در کدام چوکیهای موتر نشسته و چه پوشیدهاند. در واقع اکنون طالبان مجوز دخالت در حریم خصوصی را هم خودشان دارند و هم این حق را به رانندگان شهری داده که بر لباس و گشتوگذار ما دخالت کنند.”
سهیلا که پس از روی کار آمدن طالبان کارش را از دست داده از همگانی شدن نام واقعیاش خودداری کرد و گفت: “روزی میخواستم در موتر سوار شوم که راننده سرم داد کشید و گفت ‘لباس اینها را ببین، بخاطر شلوارهای تنگ شما به جنجال میافتیم’ درحالی که من لباس عادی پوشیده بودم.”
اما رانندگان شهری میگویند محدودیتهای طالبان بر گشتوگذار زنان به کاروبار آنها نیز آسیب زده و گاهی سوار کردن زنان ممکن است برای رانندهها مشکل خلق کند.
فرید ۲۷ ساله در یکی از خطهای مسافربری شهری کار میکند. او پس از بیکار شدن همسرش که بخاطر آمدن طالبان از رفتن به اداره بازمانده با موتر نوع تونس خود مسئول تامین معیشت یک خانوادهی هفت نفری است.
فرید به نیمرخ گفت “قبلا تنها دغدغهی ما این بود که در انفجار و انتحاری برابر نشویم، اما حالا دغدغهی بیشتر ما این است که خانمها را در کدام چوکیهای موتر بنشانیم که طالبان گپ نزنند.”
طبق فرمان جدید وزارت امر به معروف و نهی از منکر گروه طالبان نشستن زنان در چوکیهای پیش روی موتر(کنار راننده) ممنوع است. سرپیچی از این فرمان منجر به مجازات بالفعل یعنی شلاق خوردن زنان و راننده خواهد شد.
اما گاهی رانندهها از روی مجبوریت و بخاطر نجات از گرسنگی جسارت به خرج میدهند. زنان را در چوکیهای پیش روی موتر سوار میکنند تا شاید چند افغانی بیشتر کار کنند و نان بیشتر به خانه ببرند.
سهیلا در یکی از همین روزهای اخیر هنگامی که راننده از او میخواهد در چوکی پیش روی موتر سوار شود، به راننده میگوید “ممکن است جریمه شوی” اما راننده میگوید “بنشین خواهر جان، شلاق خوردن بهتر از دست خالی رفتن به خانه است.”
مرجان امیری یکی دیگر از بانوانیست که از تطبیق خشونتآمیز فرمان جدید طالبان روایت میکند. حتا او بخاطر نشستن در چوکی کنار راننده توهین و تهدید شده است.
مرجان امیری به نیمرخ گفت: “چند روز قبل در یکی از جادههای شهر کابل همراه یک خانم دیگر در چوکیهای پیش روی ملیبس نشسته بودیم، در یک ایستگاه بازرسی قطعه البدر، نیروهای وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان ما را از موتر پیاده کردند و گفتند زنان نباید در چوکی کنار راننده بنشینند.”
مرجان میگوید در صورتیکه هیچ چوکی دیگری برای نشستن ما نمانده بود و زنان و مردان زیادی داخل موتر ایستاده بودند، اما ما را مجبور کردند از چوکیهای کنار راننده پیاده شویم.
وقتی استدلال کردیم اینجا ما با راننده فاصلهی زیادی داریم و مشکلی ندارد، تهدید کردند که “پایین شوید وگرنه شلاق میخورید!”
مرجان میگوید “هنگامی که از چوکیهای پیش روی موتر پایین شدیم چشم طالبان به لباس ما افتاد و اینبار بخاطر نوع پوشش مان توهین کردند، حرفهای بد گفتند و تهدید کردند که دیگر بدون حجاب کامل(برقع) بیرون نشوید!”
یکی از مسایلی که همین هفته زنان معترض در ولایت پروان مطرح کردند این بود که طالبان با آنکه مدعی حاکمیت بر افغانستان و در پی کسب مشروعیت بینالمللی است اما به جای حکومتداری بر صدور اعلامیه در مورد “روی و موی زنان” متمرکز شدهاند.
در همین حال، سهیلا باورمند است که “طالبان روش رژیم ولایت فقیه در ایران را به پیش گرفته” و “برای مصروف کردن مردم به مسایل حاشیهای دست به این اعمال میزنند تا از جنبشهای بزرگتر علیه خودشان جلوگیری کنند.”
او افزود: “انکار نشود که در کنار دلایل سیاسی و امنیتی یکی از دلایل خیزش و رشد گروه طالبان مسایل اعتقادی بوده که محور تبلیغهای اعتقادی طالبان و عمال آنان در بین مردم مقابله با برابری زن و مرد و جلوگیری از رشد و آزادی زنان افغانستان بوده است.”
سهیلا به عنوان یک معلم باورمند است که “چون طالبان با کشتار و خونریزی به قدرت رسیده و اکنون بر سر تقسیم قدرت میان خودشان درگیر شدهاند بنابراین تبلیغهای اعتقادی طالبان دیگر قادر به حفظ کاریزمای این گروه نیست” و آنها مجبور اند از سیاستهای دیگری برای کنترل افکار عمومی استفاده کنند که یکی از روشهای شان “مصروفسازی مردم با فرمانهای عجیب و غریب” است.
به گفتهی او، “زمانی که حکومتهای مذهبی دیگر کاریزمای شان بر اعتقادات مردم اثرگذار نیست دست به اعمال حساسیتبرانگیز میزنند. ما عین مدل کارهای طالبان در افغانستان را در ایران نیز میبینیم که از سوی ولایت فقیه عملی میشود. در حالی که برگزاری جشنوارههای هنری و کنسرت موسیقی در شهر مکه(خاستگاه اسلام) آزاد است، اما در تهران و کابل ممنوع شده؛ اینها همه مسایل حاشیهای هستند. طالبان در اصل از طریق مصروفسازی مردم به مسایل زنان و مصروفسازی زنان به نوع لباس و اینکه در کدام چوکی موتر بنشینند و در کدام ننشینند و چند کیلومتر بدون محرم سفر کنند؛ از شکلگیری جبهههای قویتر مردمی که منجر به سرنگونی این گروه شود جلوگیری میکنند. ما را به مرگ گرفته تا به درد راضی شویم و در این میان آنها حکومت کنند.”
این درحالیست که حدود دو هفته قبل طالبان به ادامهی فرمانهای حذف زنان از اجتماع و سیاست، فرمان جدیدی در مورد زنان صادر کرد. این فرمان گروه طالبان محدودیتهای شدیدی بر موسیقی و گشتوگذار زنان وضع کرده است. طالبان به رانندگان وسایط نقلیه دستور داده که در داخل وسایط شان به موسیقی گوش ندهند و زنان بیحجاب(بدون برقع) و بدون محرم در فاصله بیشتر از ۴۵ کیلومتر را سوار نکنند. اگرچند تطبیق این فرمان در شهرهای افغانستان به ویژه در کابل -پایتخت کشور- برای جنگجویان طالبان کار دشواریست، اما آنان با توسل به خشم و خشونت در پی عملیسازی محدودیتهایی هستند که در اعلامیههای کابینهی سرپرست طالبان صادر شده است.