نویسنده: امان میرزایی
در دیپلماسی “اسلو”، یک طرف طالبان و طرف دیگر، کشورهای اروپایی و آمریکا، دو روی یک سکهاند. چهل میلیون انسان را در میدان گذاشتهاند، با شیر یا خط بازی کردن، برایشان تصمیم میگیرند.
مفهوم بنیادگرایی در تروماتولوژی افغانستان، ریشه در قومیت و مذهب دارد، طالبان، ساختۀ ذهن بشر است. آنها واقعی نیستند، آنها به دنبال شکستن اصول و قواعد دموکراسی، اخلاق و شرافت انسانی بهوجود آمده و همیشه دستآویز حلقههایی از دولتهای ایدئولوژیک بودهاند. سربازان مزدور رادیکالیزم خاورمیانه. گفتمان دموکراسی در بیستسال گذشتۀ افغانستان، با مفصلبندیهای مردم، آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان و… همراه بودهاست. در طول این سالها، گفتمانهای رقیب، یعنی بنیادگرایان قومی و طالبان، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی در افغانستان گشتند. از آنجا که آمریکا و کشورهای اروپایی با تصمیمگیری شتابزده و بیبنیاد در مسائل درونی جامعۀ افغانستان دچار اشتباه گردیدند، برونداد آن، اتخاذ استراتژیهای متفاوت و گاهی متناقض گردید. عدم توجه به مسائل درونی افغانستان، پیچیدگیهای تاریخی، قومی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی آن، باعث شکست آنها و ناکامی در سرکوب طالبان، پدیدۀ تروریسم و فقدان ثبات در افغانستان شد.
این مسئله مثل بیماری عفونی در یکی از روستاهای هند است، سازمان بهداشت جهانی، در آزمایش آب آشامیدنی متوجه میشود که مردمان روستا، کهنۀ بچه و لباسهایشان را در چشمه میشویند و از آن مینوشند، انگلهای موجود درآب، باعث بیماری گردیده است، دکترها اعلان کردند: دیگر لباسهایشان را در چشمه نشویند و برایشان دارو تجویز نمودند، بعد از مدتی دوباره بیماری شیوع پیدا کرد. سازمان بهداشت جهانی به روستا برگشت، آنها تنها یکچیز را نمیدانستند! مردم روستا که لباسهایشان را در چشمه میشویند بهخاطر اعتقاد و آئینشان است و باید اول برای اعتقاد و آئینشان کاری بکنند و بعد داروی بیماری را بسازند.
آمدن طالبان برابر است با نقض حقوق بشر، اعمال خشونت، لت و کوب مردم، گرسنگی و فقر، از بین رفتن حقوق زنان، دربند کردن زنان معترض، چپاول و تجاوز به آنها، سیل عظیم مهاجرت، سلب آزادی و خانهنشین کردن زنان جامعۀ افغانستان. دیپلماسی با طالبان چه کارکرد و راهبُردی دارد؟ آیا کشورهای اروپایی و آمریکا در پی به رسمیت شناختن طالبان هستند؟ شرکت دادن طالبان در صحنههای بینالمللی به خودی خود، نوعی دستاورد برای آنها و ایجاد نگرانی ملت افغانستان را فراهم میآورد.
دیپلماسی در کاربرد رسمی خود، گفتوگو بین نمایندۀ ملتهاست، چرا کسانی که در لیست سیاه سازمان ملل قرار دارند با جت خصوصی دولت نروژ و با نام نمایندۀ افغانستان به اوسلو برده میشوند، اجازه دادن سفر به طالبان، لاپوشانی جنایتهای این گروه و دادن فرصت به آنان برای تعامل بیشتر با کشورهای اروپایی است. دعوت از آنها باعث میشود این گروه در اعمال خشونت جسورتر شوند زیرا در ۲۷ سال گذشته بهخصوص بعد از ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ که قدرت را غصب کردهاند و با کشورهای زیادی وارد تعامل شدند، هیچگونه تغییر مثبتی دیده نشده، بلکه به وقوع فجایع انسانی دامن زدهاند.
در دیپلماسی “اسلو”، یک طرف طالبان و طرف دیگر، کشورهای اروپایی و آمریکا، دو روی یک سکهاند. چهل میلیون انسان را در میدان گذاشتهاند، با شیر یا خط بازی کردن، برایشان تصمیم میگیرند. گفتوگوی این کشورها به این معنی است که از افراطگرایی حمایت میکنند و تفکر طالبانی را که تغییر نخواهد کرد پذیرفتهاند، تنها زمانی گفتوگو نتیجه خواهد داد که طالبان بگذارند مردم در انتخاباتی آزاد، حکومتی همهشمول، فراگیر و غیر متمرکز تشکیل دهند.
تنها رویکرد مثبت نشست اسلو، دعوت از زنان فعال مدنی به عنوان نمایندۀ زنان افغانستان است، کسانی که به قصد مطالبهگری و احقاق حق زنان در گفتوگو شرکت داشتند، آیا در شش ماه گذشته که کارهای طالبان مبتنی بر وحشت، شکنجه و کشتار بیگناهان به ویژه زنان استوار بوده، میشود اعتماد کرد؟ میشود در چانهزنیها به آزادی بیستسال گذشته رسید؟ فرایند دادخواست زنان از برگشتن به مکتبخانهها، دانشگاهها، شغلها و کارهای دولتی، چگونه به انجام میرسد و چهکسی مسئولیت آن را بر عهده میگیرد؟
در واقع سرزمین استراتژیک افغانستان، با نداشتن دولت مسوول، آماج حملههای امپریالیستی همسایهها از یکسو و از سویی دیگر، کشورهای توسعه یافتهاست. پاکستان با امپریالیسم نظامی، هند با امپریالیسم فرهنگی و ایران با سیاست چندگانۀ خود در قبال افغانستان( گاهی نظامی و گاهی فرهنگی و سیاسی) سعی در چپاول این ملت دارند. حال افغانستان میدان نبرد شرق با غرب است، زمانی که آمریکا و متحدانش در افغانستان بودند شرقیها با حمایت و تجهیز طالبان، روزها را در کاممان تلخ میکردند، اما حالا عکس این قضیه اتفاق افتاده است. به معنای امروز، همه به دنبال کنترل یکدیگر هستند و تنها افغانستان به عنوان صحنۀ بازی دیگر دولتها، مورد تهاجم قرار میگیرد و هر بار با بهانهای زنان، کودکان و مردمانش را از دست میدهد.