نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

نجلا راحل، وکیل مدافع برنده‌ی بیش از ۵۰۰ پرونده قضایی

  • زهرا سالومه
  • 5 دلو 1400

دامن زدن و برجسته کردن بحث‌های قومی، زبانی و مذهبی و هم‌چنان فساد بالای اداری و اخلاقی در کابینۀ اشرف غنی، ترور‌های مشکوک و ناامنی‌ها از جمله عواملی است که اعتبار مردم را نسبت به حکومت به صفر رسانده بود.

طالبان در دورهٔ نخست حکم‌رانی‌شان بر افغانستان که در سال ۱۹۹۶ اتفاق افتاد، ایدیولوژی واحدی را دنبال کرد. ایجاد حکومت اسلامی – طالبانی، ویران ساختن شهر‌ها و زیرساخت‌ها، بستن دروازهٔ مکاتب به روی دختران، فلج ساختن نهاد‌های عام‌المنفعه و کشتن نظامیان پیشین موارد درشتی است که طالبان آن را پنهان کرده نتوانسته است. اتفاقی که کمتر کسی آن را پیش‌بینی کرده می‌توانست – حداقل به این زودی – حاکمیت دوبارهٔ طالبان بود.

طالبان با به قدرت رسیدن در افغانستان نشان دادند که این گروه تغییر نکرده است. با ورود این گروه به پایتخت، دروازهٔ همۀ دانشگاه‌ها و مکاتب دختران بسته شد و حضور زنان در نهاد‌های خصوصی و دولتی به حداقل رسید. پس از فروپاشی حکومت پیشین به دست گروه طالبان، زنان زیادی در کمال ناباوری، زیستن زیر پرچم طالبان را برای بار دوم تجربه کردند. این بار با تفاوت این‌که زنان شاغل و فعال در نهادهای دولتی و غیر دولتی دورۀ جمهوریت، با تهدید مستقیم از سوی طالبان رو‌به‌رو هستند.

یکی از این زنان، نجلا راحیل نام دارد. نجلا در دور اول حاکمیت طالبان، دانش‌آموز صنف یازده مکتب بود. نخستین باری که طالبان با سرنگونی حکومت اسلامی قدرت را به دست گرفتند، نجلا نتوانست مکتب را به پایان برساند و چهار سال زیر تسلط گروهی سپری کرد که زنان را ناقص‌العقل می‌دانستند. نجلا نخستین روز‌های حاکمیت طالبان را به یاد دارد: «با آن‌ همه علاقه‌مندی و شور اشتیاق که به درس داشتیم، با آمدن گروه طالبان محروم شدیم و در زیرزمینی‌های تاریک خانه پنهان ماندیم. نان برای خوردن نداشتیم. کار نبود و آزادی نبود. همه گرسنه و سرگردان بودند. پیش‌تر از طالبان، پدرم در مطبعهٔ معارف کار می‌کرد و درآمد ناچیز داشت. اما هیچ وقت نان کافی برای خوردن نداشتیم.»

فروپاشی نظام در یک جامعه، زندگی شهروندان آن را از بیخ و ریشه دگرگون می‌کند. زندگی نجلا نیز آبستن درد و مشکلات بوده است. او با مادرش برای پُر کردن شکم‌های گرسنۀ‌شان در یکی از زیرزمینی‌ها در کابل قالین‌بافی می‌کردند. مزد کارشان پول نبود؛ گندم می‌گرفتند. کار در برابر گندم. مبارزه برای زنده ماندن. صدای شلاق طالبان را که دو دهه پیش و به دلیل نپوشیدن برقع (چادری) خورده بود، تا حال می‌شنید. وقتی زنان در برابر حکومت‌های تندرو مذهبی طغیان می‌کنند و از اوامر غیر منطقی آن سر باز می‌زنند، روسپی و بی‌حیا خوانده می‌شوند و مأموران حکومتی با شلاق به استقبال‌شان می‌روند.

خانم راحل دانش‌آموختهٔ دانشکدهٔ شرعیات دانشگاه کابل است. او پس از سقوط رژیم طالبان در ۲۰۰۱ شامل دانشگاه کابل شد. در دورهٔ پرآشوبی که آموزش دختران ننگ به شمار می‌رفت، نجلا جزء اولین دانش‌جویان دورهٔ موقت در دانشگاه کابل بود. با وجود علاقۀ‌ زیادی که به دانشکدهٔ خبرنگاری داشت، اما در رشتۀ شرعیات قبول شد و درس خواند. سال ۱۳۸۵ از دانشگاه فارغ شد و مدتی در یکی از سازمان‌های صحی در بخش آگاهی‌دهی بهداشت خانواده کار کرد. با آن که از وضعیت پُر‌التهاب آن روز‌های افغانستان آگاه بود، یک سال پس از ختم دانشگاه، آزمون وکالت دفاع را مؤفقانه سپری کرد و به عنوان وکیل مدافع زن مدرک رسمی به‌دست آورد. وکیل مدافع که ۵۰۰ قضیه را برنده شد و حتا یک بار هم میدان را به وکیل مقابل واگذار نکرد.

از نجلا در مورد راز موفقیت‌اش پرسیدم. می‌گوید:«بعد از روز‌ها بالاخره تصمیم گرفتم که برای خود جواز کار بگیرم. بعد از گرفتن جواز و ۶ ماه کار به عنوان وکیل مدافع، بسیار شناخته شدم و این دلیلی شد که بیشتر از پیش تلاش کنم. مدت سه سال کار در دفتر (دقانون غوشتنکی) بیش از ۵۰۰ قضیه را تعقیب کردم و در هیچیک از این قضایا باخت نداشتم». نجلا در ادامه می‌گوید: که دلیل موفقیت او آگاهی از قانون بوده است.

سفر کاری نجلا تنها با وکیل مدافع شدن به منزل مقصود تمام نمی‌شود. او بدون اندک‌ترین حمایت، حتا حمایت خانواده دست به کار بزرگتر می‌زند:«بعد از سه سال کار تصمیم گرفتم از آن دفتر استعفا بدهم و به صورت مستقل کار کنم. من در تمام تصمیم‌های زندگی و کار و تحصیل نه تنها حمایت خانواده‌ام را نداشتم بلکه در بیشتر مواقع با مخالفت بسیار شدیدشان نیز رو برو شدم. در خصوص استعفا دادن نیز با من مخالف بودند. می‌گفتند: یک زن نمی‌تواند دارالوکالۀ مستقل داشته باشد و اگر استعفا بدهی ممکن است دیگر کاری پیدا کرده نتوانی و درآمد مالی‌ات قطع شود». باز هم پای مادر در میان می‌آید. نجلا با حمایت مادرش دارالوکالهٔ مستقل باز می‌کند. پله‌های موفقیت را یکی‌یکی طی می‌کند. پس از مدتی به عنوان معاون انجمن مستقل وکلای مدافع انتخاب می‌شود؛ نهاد معتبری که شش هزار عضو دارد.
نجلا در قضایای خانوادگی مدافع زنانی می‌شود که گونه‌های مختلفی از خشونت‌های خانوادگی را تجربه کرده‌اند. زنان در جامعۀ زن‌ستیز مثل افغانستان نه در خانه آرامش دارند نه در خیابان‌ها. فرخنده نمونه‌ای از هزاران زن افغانستانی است که توسط مردان خشمگین در قلب کابل زنده زنده آتش زده شد.

نجلا چالش بعدی را انتخاب می‌کند. او وکیل‌مدافع قضیۀ فرخنده می‌شود. در این مورد می‌گوید: «بعد از عضویت در شورای رهبری وکلای مدافع، من از طرف انجمن در قضایای کلان ملی به حیث وکیل مدافع معرفی شدم. مثل قضیۀ فرخنده که یک تراژدی بزرگ وحشتناک بود، با چالش‌ها و مشکلات زیاد روبرو شدم و خاطرات غم‌انگیز بسیاردارم». نجلا از مهم‌ترین تلاش‌هایی که برای زنان انجام می‌داد کار با یک کمیته برای جرم‌انگاری معاینات بکارت از سوی نهادهای عدلی و قضایی و طبی بود. او در این خصوص با چالش‌های زیادی روبه‌رو شد… وقتی زنان با کوله‌باری از فشارهای روانی، خانوادگی و اجتماعی برای درج شکایت به نهادهای عدلی و قضایی مراجعه می‌کردند، برچسپ‌هایی چون روسپی، خیانت‌کار و بی‌بند وبار می‌خوردند. اکثر این اتهام‌ها از آدرس مردانی بود که در مسند قاضی و سارنوال تکیه زده بودند.

نجلا راحل دوره ۲۰ سالۀ نظام جمهوریت را با وجود همۀ کم‌کاری‌ها، سوءاستفاده‌ها و فساد بالا و ناامنی‌ها، یک دورۀ طلایی برای مردم و زنان افغانستان توصیف می‌کند و می‌گوید: «بعد از یک دورۀ سیاه طالبانی ما کم‌کم پیشرفت‌هایی داشتیم، عقب‌گرد ما به دلیل ضعف و فساد حاکمان بود. پول بسیار در افغانستان سرازیر شد اما ظرفیت و دانش و صداقت درست برای وطن‌سازی وجود نداشت. کار به اهل کار سپرده نشد. ما دوباره به تفکر متحجرانۀ طالبان سقوط کردیم.» به باور خانم راحل مشروعیت‌بخشی و لابی‌گری برای طالبان از دوره ریاست‌جمهوری حامد کرزی شروع شد. در سال ۲۰۱۴ دمکراسی و انتخابات در افغانستان نابود شد و برندهٔ اصلی انتخابات رأی خود را فروخت و اشرف‌غنی خیانت غیر قابل جبران را انجام داد.

به گفتهٔ او: (دامن زدن و برجسته کردن بحث‌های قومی، زبانی و مذهبی و هم‌چنان فساد بالای اداری و اخلاقی در کابینۀ اشرف غنی، ترور‌های مشکوک و ناامنی‌ها از جمله عواملی است که اعتبار مردم را نسبت به حکومت به صفر رسانده بود).

همچنان بخوانید

زرغونه عبیدی

گفت‌وگو با زرغونه عبیدی، عضو سازمان عفو بین‌الملل

25 حوت 1401
آرزو نایبی

دختری از افغانستان برنده­‌‌ی جایزه‌ی رویای آلمانی 2022

9 جدی 1401
عکس ارسالی از نجلا راحل
عکس ارسالی از نجلا راحل

با وجود همۀ بی‌عدالتی‌ها، نجلا برای حق زنان تلاش کرد. حامی زنانی شد که با خشونت‌های مختلف مواجه بودند. متأسفانه نوع خشونت‌ها هم نسبت به گذشته فجیع‌تر شده بود و شیوه‌های بسیار وحشت‌ناک خشونت بر زنان اعمال می‌شد. لت‌وکوب جایش را به بریدن بینی و گوش و آلت تناسلی، تراشیدن سر و کشیدن ناخن زنان تغییر یافته بود. نجلا حکومت را برای درست سازماندهی نکردن کمک‌های جهانی مقصر می‌داند و به این باور است که اگر آگاهی‌دهی منظم صورت می‌گرفت و زنان از حقوق‌شان آگاهی می‌داشتند، سطح خشونت در برابر زنان به مراتب کمتر از امروز می‌بود. سهم‌دهی زنان در پست‌های مهم حکومتی از مسایل دیگری است که خانم راحل فکر می‌کند اساس سمبولیک و جنسیتی داشت. در میان این همه گیر و دارها زنان برای رسیدن به حقوق ابتدایی‌شان از هیچ تلاشی دریغ نکردند. خانم راحل وضعیت زنان در این برهه‌ از تاریخ را اسفبار خوانده و از وضعیت زنانی که در دورۀ جمهوریت از شوهران‌شان شاکی بودند و درخواست تفریق کرده بودند، نگران است. نگرانی او بی‌مورد نیست؛ بر اساس گزارش‌هایی که منتشر شده‌است مردانی که چندی قبل همسران‌‌شان از محاکم خواست اجرای تفریق را داشتند به طالبان شکایت کرده و این زنان از سوی طالبان بازداشت شده‌اند.

نجلا راحل که تجربۀ دوماه زندگی در کابل و زیر سلطۀ طالبان را دارد می‌گوید: «من فکر می‌کردم که انجمن وکلای مدافع یک نهاد مستقل است و ما می‌مانیم و کار می‌کنیم. اما چنین نشد». نجلا در جریان تخلیۀ کابل، پایتخت را ترک کرد. او نگران آینده و زندگی مهاجرت است. دوست دارد روزی افغانستان آزاد شود و برگردد. با آمدن طالبان و دگرگونی شکل نظام، زنان بیش از همه متضرر شدند. از دست رفتن ارزش‌‌ها و دست‌آوردهای بیست سال گذشته چیزی بود که در اولین روزهای ورود طالبان اتفاق افتاد.
نجلا که قبل از سقوط حکومت، دانشجوی دورۀ دکترا در ایران بود؛ پس از روند تخلیه حالا در شرق اروپا در آلبانیا به سر می‌برد و آنلاین درس می‌خواند. اتفاقات پنج ماه گذشته او را در یک دورۀ سخت قرار داده و روانش را متأثر ساخته است. زنانی دیگر مثل نجلا که در دستگاه‌های امنیتی و صفوف پولیس کار می‌کردند، همه از ترس این‌ که به‌دست طالبان کشته و دستگیر شوند در هراس‌اند.

جامعۀ جهانی و کشورهای زیادی نگران اوضاع زنان در افغانستان هستند و بیشتر زنان آسیب‌پذیر دور از چشم طالبان در زیرزمینی‌ها زندگی می‌کنند. در این میان کانادا تنها کشوری است که به‌گونه‌ای رسمی اعلام کرد که قرار است برای قاضیان زن پناه دهد. مسألۀ مورد تأمل این است که این روند زمان‌گیر و غیر قابل پیش‌بینی است. این‌‌که تا آن مدت طالبان چه کار خواهد کرد کسی نمی‌داند.

تنها طالبان نیستند که در پی انتقام گرفتن از این زنان هستند؛ زندانی‌های رها شده از بند که با شکایت همسر وتوسط قاضیان و دادستان‌های زن به زندان انداخته شده‌اند نیز در پی انتقام از این زنان هستند. در آخرین مورد طالبان آغاز به دستگیری اعضای خانوادۀ شماری از دختران معترض کرده‌اند و از این طریق بر آن‌ها فشار وارد می‌کنند تا خود را تسلیم کنند. گفته شده دست‌کم دو خانواده توسط افراد طالبان گرفتار و به جای نامعلوم انتقال داده شده‌اند.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: زنان و مهاجرتسقوط جمهوریت
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00