گفتوگو: امان میرزایی
افغانستان کنوانسیون منع خشونت علیه زنان را امضا کرده، افغانستان کنوانسیون منع شکنجه را امضا کرده، کنوانسیون حقوق کودکان را امضا کرده. افغانستان عضو محکمۀ بینالمللی جنایی است و تمام این موارد میتوانند به عنوان ابزار فشار دیپلماتیک سازمان ملل متحد علیه طالبان استفاده شود
نیمرخ: نشست اخیر زنان افغانستان در پارلمان اروپا را چگونه ارزیابی میکنید و دستاورد این نشست چه بودهاست؟
شهرزاد اکبر: نشست دو روزهای که در بروکسل (پارلمان اروپا) برای زنان افغانستان برگزار شد، از این لحاظ خوب بود که یک فرصتی را فراهم کرد تا خواستههایی مشخص، مطرح شود. همراه اعضای پارلمان اروپا که یک نهاد نسبتاً قدرتمند است، هر چند که دولتها و حکومتها نیستند ولی اعضای پارلمان در تصمیمگیریهای اتحادیۀ اروپا تأثیرگذارند، اتحادیه اروپا قرار است به زودی یک قطعنامه داشته باشند در مورد وضعیت افغانستان و این قطعنامه در خود پارلمان اروپا نهایی میشود، از این لحاظ یک فرصت رو در رو را همراه وکلای پارلمان اروپا فراهم کرد و یک فرصت دیگر را به خاطر اینکه توجه را جلب کنیم به وضعیت حقوق بشری در افغانستان. در وضعیت فعلی به این خاطر که اکثریت کشورهای اروپایی سفارت ندارند در افغانستان، از وضعیت واقعی کشور بیخبر هستند و یگانه کسانی که با آنها گپ میزنند به اصطلاح مقامات طالباناند، به همین خاطر دسترسی به معلومات گسترده در مورد وضعیت افغانستان ندارند و ما کوشش کردیم از این فرصت استفاده کرده کمی معلومات در مورد وضعیت واقعی افغانستان، مثلاً قتلهای هدفمند، شکنجه، موارد بازداشتهای فراقانونی، تصویر واقعی را با فکتها در اختیارشان قرار بدهیم چرا که تنها صدایی را که میشنوند صدای به اصطلاح مقامات طالبان نباشد. خواستهای مشخصی که خودم داشتم و نمیدانم تا چه حد این خواستهها را برآورده میکنند یا نه! مسئلۀ عدم به رسمیت شناختن طالبان در قدم اول و در قدم دوم، هرگونه اقدامی که برای تعامل با طالبان برداشته میشود به خصوص اگر نشستهایی در بیرون از افغانستان و بیرون از دوحه با طالبان تنظیم میشود یکی از شرطهایش باید مسائل مشخص حقوق بشری به خصوص زنان باشد.
نیمرخ: طالبان در طول سال هایی که حضور داشته در افغانستان چه به عنوان حاکم در دهۀ ۷۰ و چه در زمان حکومت جمهوریت، نقض کنوانسیونهای حقوق بشری را بسیار انجام داده، آیا در این نشست، جامعۀ جهانی را به این پروندهها ارجاع دادهاید؟
شهرزاد اکبر: دقیقاً، ما در مورد وضعیت حقوق بشری صحبت کردیم، خانمهایی که اینجا حضور داشتند از نهادهای متفاوت آمدهبودند و هر کس به میزان اطلاعاتی که در مورد وضعیت حقوق بشری فعلی در افغانستان داشت در مجموع به مسئلۀ رویکرد حقوق بشری طالبان و نقض آن از طرف طالبان اشاره کردند. در موارد قبل از ۱۵ آگوست که اتفاق افتاده، جامعۀ جهانی یک تصمیم روشن دارد از نقض حقوق بشر توسط طالبان در آن دوره، به خاطر اینکه خود جامعۀ جهانی کارمندهای ملکیشان، دیپلماتهایشان قربانی حملات انتحاری طالبان میشدند، تاکتیکهای تروریستی که از طرف طالبان استفاده میشد در برابر کارمندان آنها، مثلاً انفجار طالبان در لیسۀ استقلال، چندینبار انفجار در پیش سفارتخانهها توسط طالبان، اینها اطلاع کامل داشتند و در جریان وضعیت بودند ولی بعد از ۱۵ آگوست از وقتی طالبان کنترل کامل کشور را دارند دسترسی اتحادیه اروپا به معلومات کمتر شدهاست به همین منوال امکان فعالیت رسانهها کمتر شده و ما بسیار زیاد تمرکز کردیم در مورد وضعیت افغانستان به خصوص از ۱۵ آگوست به اینسو به آنها معلومات بدهیم! که اینها حضور فعال در افغانستان ندارند، منتها وقتی که تمام وضعیت را برایشان تشریح میکنیم، میگویند که وضعیت حقوق بشری بسیار تکان دهندهاست. ما با شما موافق هستیم، طالبان حقوق بشر را به صورت گسترده نقض میکنند ولی تمام ابزارهایی که ما در اختیار داریم ابزارهای دیپلماتیک است و ما از ابزارهای دیپلماتیک خود تا حدی که توانستیم استفاده کردیم برای اینکه فشار بیاوریم روی طالبان. اما برخی ابزارهای دیپلماتیک که روی بسیاری از کشورها تأثیر میگذارد روی طالبان هیچ تأثیری ندارد، به این خاطر که برای طالبان بسیاری از موارد مهم نبوده و نیست. بحثی را که ما همراهشان میکردیم این بود که طالبان از شما چی میخواهند؟ حتماً از جامعۀ جهانی خواستههایی دارند؟ مثلاً پول میخواهند برای وزارتهای خود، برای ادارات خود، یا میخواهند که به رسمیت شناخته شوند. وقتی که آنها یک چیزی احتیاج دارند شما برای برآورده کردن آن احتیاجات بسیار شرطهای مشخص باید داشتهباشید و آن شرطها را شما با عملی که در داخل افغانستان اتفاق میافتد باید انجام دهید نه بر اساس گپهایی که طالبان برای شما میزنند، چون طالب برای شما میگوید من حق اقلیتها را نقض نمیکنم، من حقوق زنان را نقض نمیکنم، این زنانی که میگویند حقشان نقض شده، میخواهند از کشور خارج شوند و … اینها برای شما دروغ میگویند. از این خاطر شما به حرف طالب گوش نکنید، شما به گپ فعالین حقوق بشر گوش کنید، به گپ اقلیت قومی گوش دهید و … بحثشان این است ابزاری که در اختیار ماست بسیار محدود است به خصوص با توجه به وضعیت فاجعۀ حقوق بشری که در افغانستان وجود دارد. شما برای ما مشخص کنید که ما چه کنیم، چهطور به طالبان فشار بیاوریم؟ یک گپ که ما به اینها گفتیم این بود که شما اینها را دعوت نکنید، فرش سرخ برایشان نیندازید، پیش از اینکه طالبان اجازه بدهند “زن” کار کند، پیش از اینکه طالبان زمینه را فراهم کنند که دختران به مدرسه بروند. بحثهایی بود که از طرف ما صورت گرفتهاست.
نیمرخ: به نظر شما چه مکانیزمهای حقوق بشری وجود دارد که بتوانیم فشار بیشتر بیاوریم بر جامعۀ جهانی و طالبان؟
بعضی مکانیزمها وجود دارد ولی میزان فشاری که این مکانیزمها آورده میتوانند، محدود است. یعنی این توقعی را که ما و شما میتوانیم داشته باشیم در مقایسه با میزان نقض گستردۀ حقوق بشر که از طرف طالبان انجام میگیرد آسان نخواهد بود. به این خاطر میگویم که ما میفهمیم چی ممکن است و چی ممکن نیست از بحثهایی که میکنیم. ما و جامعۀ جهانی آگاهی داریم از حکومت سابق وقتی مرتکب نقض حقوق بشر میشد، مستندسازی میکردیم و ارائه میدادیم. مثلاً یک مرحله وزیر معارف گفتند: دختران نمیتوانند در تیم ترانه باشند یا مواردی بود که سربازها میرفتند و مردم ملکی را آزار میدادند، یا قوانینی ساخته میشد که مسائل حقوق بشری در آن رعایت نمیشد، در آن وقت ما از طریق جامعۀ جهانی سر حکومت فشار میآوردیم به خاطر اینکه بودجۀ حکومت مستقیم از جامعۀ جهانی میآمد، به سازمان ملل میگفتیم تو چهطور میتوانی به یک حکومت پول بدهی که یک دختر را از آموزش موسیقی محروم میکند؟ سازمان ملل به وزارت معارف نامه میداد که من برای تو پول نمیدهم مگر اینکه این را تغییر دهی یا اینکه تعداد زنان باید در کابینه بیشتر شود یا اینکه اگر حقوق اقلیتها به صورت نظاممند نقض میشد از طرف حکومت، ما کمکهای خود را در این ساحه متوقف یا کم میکنیم، اردویتان را پول نمیدهیم. در حال حاضر بحث جامعۀ جهانی این است که پول چگونه در اختیار طالبان قرار بگیرد؟ چون تحریمها اجازه نمیدهد. طالبان را به رسمیت هم نمیشناسند. یگانه نقشی که حالا جامعۀ جهانی در افغانستان دارد کمکهای بشردوستانه است، اگر بگوییم کمکهای بشردوستانه مشروط باشد، میلیونها افغانستانی از گرسنگی خواهند مرد. برایشان روغن و نان و آرد توزیع نکنیم مگر اینکه طالبان مکاتب دختران را باز کنند. این خواست را نمیتوانم به عنوان یک فعال حقوق بشر مطرح کنم. خواستی را که مطرح میکنم ایناست که تو کمک توزیع کن، منتها از طریق طالب نکن، مستقیم و از طریق نهادهای بشر دوستانه توزیع کن. طالب را اجازه نده که کمکها را برای عسکرهای خود ببرد. این خواست را میتوانم مطرح کنم در شرایطی کنونی. اگر تو فردا میخواهی معاش مردم را بدهی، معاش مردم را از طریق طالب نده، مستقیم بده و از طالب بخواه که من معاش مردم را میدهم بهشرطی که مکاتب به روی کل دختران باز شود. ابزارهای دیپلماتیک در اختیار جامعۀ جهانی این است که به طالب بگویند ما تو را به رسمیت نمیشناسیم، به خاطر اینکه تو نقض گستردۀ حقوق بشر انجام میدهی. دقیقاً همین وضعیت فعلی افغانستان است. ما طالب را به رسمیت نمیشناسیم، اینها میگویند ما چهکار میتوانیم بکنیم؟ چه پیشنهادی دارید؟ ما گفتیم: شما میتوانید گزارشگر ویژه تعیین کنید و برای دادخواهی کمیسیون و نهادهای حقوق بشری برای ارزیابی و مستندسازی وضعیت حقوق بشر این گزارشگر ویژه را حمایت کنیم. در مورد وضعیت حقوق بشری بهصورت مداوم گپ بزنید و اگر طالبان یک نفر را دستگیر کردند بهصورت قانونی با طالبان تماس بگیرید و بگویید: ما از این وضعیت خبر داریم و کسانی را که گرفتهاید، آزاد کنید. در عین حال به افرادی که در معرض خطر هستند پناهندگی بدهید، تعداد کسانی را که شما از افغانستان میپذیرید بیشتر کنید، مهاجرینی که در کشور شما هستند دوباره به افغانستان برنگردانید. وضعیت در افغانستان برای زنان، خبرنگاران، کارمندان حکومت و اقلیتهای قومی بسیار دشوار است. این کارهایی است که میتوانند بکنند. ولی فراتر از این کارها، بسیار مشکل است، اگر شما طرحی دارید یا مردم افغانستان طرحی دارند فراتر از همین ابزارهای دیپلماتیک، میشود که آن را مطرح کنیم.
نیمرخ: طبق کنوانسیونهای حقوق بشر طالبان همیشه محکوم بودهاند، تعدادی از آنها توسط سازمان ملل تحریم هستند و به عنوان جنایتکار شناخته میشوند، آیا شما و نمایندههای زن افغانستان که در این نشست حضور داشتید به این کنوانسیونها تأکید کردهاید؟
شهرزاد اکبر: دقیقاً، یکی از مواردی که بسیار مهم است و باید به خاطر داشته باشیم و ما هم به اینها یادآوری کردیم، صرف نظر از اینکه چه کسی بر قدرت است در افغانستان، افغانستان تعهدات حقوق بشری دارد. یعنی افغانستان کنوانسیون منع خشونت علیه زنان را امضا کرده، افغانستان کنوانسیون منع شکنجه را امضا کرده، کنوانسیون حقوق کودکان را امضا کرده. افغانستان عضو محکمۀ بینالمللی جنایی است و تمام این موارد میتوانند به عنوان ابزار فشار دیپلماتیک سازمان ملل متحد علیه طالبان استفاده شود. میزان فشاری که اینها میتوانند بیاورند با استفاده از این مکانیزمها باید بیشتر شود و باید بیشتر قابل دید شود برای مردم افغانستان که واقعاً این مکانیزمها استفاده میشوند که سر طالبان فشار بیاورند. همکاری من همراه محکمۀ بینالمللی جزایی(آیسیسی) دادخواهی قربانیان، خانوادههای قربانیان و نهادهای حقوق بشری افغانستان به شمول کمیسیون. یک دادخواهی دراز مدت بود. اول این که تحقیق در افغانستان انجام دادند، وقتی محکمه تصمیم گرفت تحقیق نکند، باز هم دادخواهی فعالان حقوق بشر افغانستان بود که دیدگاه محکمه را تغییر داد و تصمیم گرفتند تحقیقاتشان را در افغانستان شروع کنند و حالا دوباره در بروکسل یادآوری کردم به اعضای پارلمان اروپا که شما با محکمه تماس بگیرید و بخواهید که تحقیق در مورد افغانستان را آغاز کنند و سرعت بدهند که یک روزنۀ امید برای قربانیان جنگ باز شود. کسانی که در جرایم جنگی دخیل بودهاند بالاخره مجازات میشوند و یک نوع بازخواست صورت میگیرد.
نیمرخ: برای به رسمیت نشناختن طالبان و محکومیتشان چگونه میتوان لابیگری کرد؟
شهرزاد اکبر: دقیقاً، چه طور ما میتوانیم طالبان را به رسمیت نشناسیم، به نظر من طالبان به لحاظ حقوق بشری باید حسابده شوند، در مورد نقض حقوق بشری و بدون این که وضعیت حقوق بشری را بهبود ندادند، امتیاز نگیرند، به رسمیت شناختن یک امتیاز است، این امتیاز شایستۀ کسانی و حکومتهایی است که اولاً به زور به قدرت نرسیدهاند و بعد، به میزان گسترده جنایت را بر علیه مردم مرتکب نمیشوند. برای این دادخواهی، مشکل اصلی ما چیست؟ ما باید مستندات و معلومات دقیق از برخورد طالبان ارائه کنیم. اگر یک یا دو یا سه مورد هم ما ارائه کنیم دقیق نباشد اعتبار جامعۀ حقوق بشری افغانستان زیر سوال میرود چون به نظر میرسد که فقط یک مخالفت سیاسی با طالب است که به هر بهانهای میخواهیم طالبان را راست یا به دروغ بد بگوییم ولی مستند نیست صحبتهای ما. به همین دلیل وقتی که صحبت میکنم همراه جامعۀ بینالمللی، تمام مواردی که برایشان میگویم مواردی بسیار مستند هستند. من فکر میکنم که کار شما بسیار یک کار مهم است به هر اندازه که نیمرخ بتواند مستندسازی کند نقض گستردۀ حقوق بشر را از طرف طالبان، همان مستند نیمرخ را من و همۀ کسانی که در تعامل با جامعۀ جهانی هستند، میتوانیم استفاده کنیم و بگوییم ما بسیار مستند و با اتکا به این نشریۀ بسیار معتبر زنان افغانستان برایتان میگوییم که طالب میگوید که دانشگاه باز شده در این چند ولایت و تعداد دخترانی که دانشگاه میروند اینقدر است به خاطر این مشکلات، یا چنین تغییرات را آورده در تحصیلات. طالب میگوید: هیچ مشکلی برای رفتوآمد زنان وجود ندارد ولی نیمرخ گزارش داده این ۵ ولایت زن بدون محرم حتی به شدت مریض باشد نمیتواند بیرون بیاید. بنابراین دسترسی زن به حقوق صحیاش محدود شده و … یعنی مستندسازی بسیار زیاد مهم است، گزارشهای مستند و دقیق خواستههای ما را ممکن میسازد. جهان وقتی میتواند طالبان را به رسمیت بشناسد که حس کند موضوع افغانستان برای مردمشان عادی شده. اینها کشورهای دموکراتیک هستند و در برابر مردم خود باید پاسخگو باشند. اینها در برابر فشار ما سر خم نمیکنند ولی در برابر فشار مردمشان شکننده هستند. ممکن است برای همیشه اعتماد مردمشان را از دست بدهند. در نتیجه، ما باید از طریق کنفرانسها، خبرها و تعاملات گسترده، نگاه مردم این کشورها را به وضعیت آشفتۀ افغانستان جلب کنیم. صدراعظم نروژ را در ابتدا خبرنگاران و شهروندهای نروژی بودند که محکم گرفتند، چرا طالبان را به اسلو دعوت کردهاند. اینها از شهروندان خود میترسند و ما باید کار کنیم تا بتوانیم مستندات و معلومات ما از افغانستان در اختیار مردم این کشورها قرار بگیرد که در کنار ما ایستاد شوند و دولتهایشان را فشار بیاورند که به خاطر منافع سیاسی خود، با طالبان کنار نیایند و به رسمیت نشناسند.
نیمرخ: نزدیک شدن طالبان به آمریکا و غرب در آینده باعث چرخش سیاستهای ایران و روسیه نسبت به طالبان شده و ممکن است پالسی تجهیز مجاهدین مخالف طالبان را در برنامههای خود بگنجانند، تحلیل شما چیست؟
شهرزاد اکبر: من وضعیت افغانستان را هیچ قابل پیشبینی نمیبینم، در جایگاهی که من قرار دارم، به این خاطر که روند حوادث در چند ماه گذشته بهخصوص بعد از ۱۵ آگوست، به شیوهای بود که اتفاقات با چنین شتاب بیاید و وضعیت افغانستان اینگونه تغییر کند. با یک تواضع نمیتوانم بگویم که چه اتفاقی خواهد افتاد، قابل پیشبینی نیست نه برخورد آمریکا، نه کشورهای غربی و نه کشورهای منطقه. به این خاطر که اینها بسیار چیزها را میگویند، اما متفاوت عمل میکنند.
نیمرخ: بزرگترین عاملی که جامعۀ جهانی طالبان را به رسمیت نمیشناسد فعلاً حضور زنان در خیابانها و اعتراض آنهاست، شما چی فکر میکنید؟
شهرزاد اکبر: بله، یکی از عوامل عمده طبعاً، وضعیت حقوق بشری زنان و اعتراض زنان در افغانستان است و طالبان این را درک میکنند به همین خاطر در پی سرکوب اعتراض زنان هستند، طبعاً در کنار آن، یکی از مواردی که در جریان گفتوگوهای صلح، بارها جامعۀ جهانی بهصورت متحد مطرح کردند به خصوص اتحادیه اروپا این بود که طالبان اگر میخواهند به رسمیت شناخته شوند نباید از طریق زور به قدرت برسند فقط در صورتی که از طریق روند صلح به قدرت برسند امکان دارد که ما آن حکومت را به رسمیت بشناسیم و حکومتی همه شمول باشد که طبعا این اتفاق نخواهد افتاد. این یکی از مواردی است که برای منطقه و جهان مهم است حکومت افغانستان تا چه حد همه شمول است.
نیمرخ: این روزها خبر بازداشت معترضین در افغانستان بسیار شنیده میشود اما هیچ صدایی و کاری از طرف جامعۀ جهانی صورت نمیگیرد، چرا؟
شهرزاد اکبر: در مورد بازداشتها، بخش حقوق بشر ملل متحد بعد از یک مدت طولانی برای اولینبار در این مورد نوشت و به دنبال آن دفتر ملل متحد در افغانستان نوشت و خواستههای مشخصی را از طالبان مطرح کرد البته بعد از پیگیری فراوان نهادها، جامعۀ مدنی و فعالان حقوق بشر افغانستان. با سفیران تماس گرفتیم، پیام دادیم. یک تعدادی در این مورد نوشتند که تأثیرگذار بود برای آزادای دو خبرنگار آریانا که از طرف طالبان چند روز پیش، بندی شده بودند. آزاد شدند. اما جایی که یک سکوت کر کنندهاست، منطقۀ ما است. نه از فعالان مدنی و نه حکومتها در ایران، در پاکستان، در قطر، در سراسر جهان اسلامی هیچ چیزی نمیشنویم، کاملاً سکوت کردهاند در مورد ظلمی که به مردم افغانستان میشود به زنان افغانستان میشود، به اقلیتهای قومی و به معترضین میشود کاملاً سکوت کردهاند. برای من بسیار ناراحت کنندهاست، همسایههای ما، مردمی که در چهارطرف ما هستند سکوت کردهاند، جامعۀ جهانی هم به اندازۀ کافی و سرعت کافی و با قاطعیت در مورد این موضوع گپ نمیزنند. باید فشار بیشتری برایشان آورد تا در این مورد با قاطعیت بیشتری وارد عمل شوند.
نیمرخ: چه کسانی نمایندههای زنان افغانستان هستند؟ عدهای در افغانستان میگویند کسانی که در این نشستها شرکت میکنند نمایندۀ آنها نیستند، عدهای موافقاند و عدهای مخالف، دیدگاه شما چیست؟
شهرزاد اکبر: تعریف من از نماینده این است که از طریق رأی مستقیم مردم در انتخابات، انتخاب شود. مثل رئیسجمهور، نمایندۀ پارلمان و… من خود را نمایندۀ مردم افغانستان، نمایندۀ زنان افغانستان، نمایندۀ هیچکسی نمیدانم، هیچ کس در جایی به من رأی نداده که نمایندۀ آنها باشم، خودم را در جایگاهی نمیبینم که از زنان افغانستان نمایندگی کنم، یک تکلیف بسیار کلان و ناهمگون است. حضور من در نشستها به این خاطر نیست که من نمایندۀ زنان افغانستان هستم، به عنوان یک فعال حقوق بشر دعوت میشوم و تلاش میکنم در شکلگیری دیدگاهها تا حدی که ممکن است مشورت کنم و خواستهای جمعی و کلان مردم افغانستان را در نظر بگیرم، بعضی طرحها و دیدگاهها، بعضی معلومات را در مورد وضعیت حقوق بشری مردم افغانستان دارم و آنها میخواهند همین معلومات، طرحها و دیدگاهها را در اختیارشان قرار دهم. مسئولین این نشستها معتقدند: دیدگاههای من برخواسته از آجندای سیاسی نیست، دیدگاههای من برخواسته از باورها و دانش حقوق بشری من است. تمام همکاران و وطنداران ما که میگویند شهرزاد نمایندۀ ما نیست درست میگویند، منتها فهم مردم این است که افراد بر اساس نمایندگی به این نشستها دعوت میشوند، افراد بر اساس تخصص، تجربه، موضعگیریهایشان، دانشی که از وضعیت دارند و بسیار فاکتورهای متفاوت است که چه کسانی انتخاب می شوند و دعوت میشوند به این مجامع. اگر خواست مردم افغانستان این است که فقط نمایندۀ مستقیم منتخبشان در این نشستها حضور داشته باشند، این خواست را همراه این کشورها در میان بگذارند. رأیگیری سراسری انجام دهند که البته با شرایط موجود در افغانستان، این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.
نیمرخ: به نظر میرسد که جامعۀ جهانی به سمت به رسمیت شناختن طالبان حرکت میکنند، نظر شما در مورد طالبان چیست؟
شهرزاد اکبر: برای ما مکرراً کشورهای اروپایی تأکید کردند که طالبان را به رسمیت نمیشناسند حتی کشورهای دیگر مثل پاکستان هم تا به حال طالبان را به رسمیت نشناختهاند. کشورهایی هستند که نقض حقوق بشر در آنها جریان دارد، عربستان یکی از کشورها است، هستند کشورهای غیر اسلامی مثل فیلیپین، کشورهای آفریقایی و کشورهای آمریکای لاتین، با این وجود به رسمیت شناخته شدند. طالبان بعد از گذشت شش ماه با اینکه در پیشگاه جامعۀ جهانی عذر میآورند، تا هنوز حتی پاکستان آنها را به رسمیت نشناختهاست، اما به این معنا نیست که ده روز بعد، یا یک ماه بعد به رسمیت نمیشناسند. ولی خیلی هم ساده نیست آنطور که طالبان وانمود میکنند. طالبان در افغانستان قدرت را دارند اما هنوز ذخایر ارزی در اختیارشان نیست، مسیر پیچیده است و آنقدر آسان نیست. با این وجود نمیتوانم با قطعیت بگویم که در آینده به رسمیت شناخته میشوند یا نه! تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم:۱_ وضعیت را صادقانه توضیح دهیم. ۲_ تلاش کنیم در این مدت به گناه طالبان، مردم افغانستان محکوم نشوند. کمکهای بشردوستانه به افغانستان برسد و وضعیت اقتصادی مردم بهتر شود که مردم از گرسنگی نمیرند، قبلاً مردم از جنگ میمردند امروز از گرسنگی. ۳_ اگر ما میخواهیم که طالبان به رسمیت شناخته نشوند همراه نهادهای حقوق بشری در منطقه کار کنیم تا اندازهای که تمام روزها را به عدالتخواهی بگذرانیم.
نیمرخ: صحبت و پیام شما برای زنان معترض و مبارز افغانستان چیست؟
شهرزاد اکبر: من مدیون تکتک معترضین و مبارزین هستم، شجاعتشان ستودنی و مهمترین منبع الهام و امید در دل این تاریکی است. من در حد خود، همۀ تلاشم را میکنم تا خواستهای آنها را انعکاس دهم و توجه جهان را به اهمیت مبارزه و مصونیت آنها جلب کنم، هر روز و هر ساعت نگران امنیتشان هستم.