نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

طالبان و نگاه تبعیض‌آمیز و ستمگرانه به زنان

  • نیمرخ
  • 21 حوت 1400

نویسنده: فاطمه سرکش


با قدرت گیری مجدد طالبان حقوق و آزادی‌های زنان سلب شد. نشانه‌های رفتار زن‌ستیزانهٔ این گروهِ تندرو نسبت به زنان در همان ابتدایِ ورودشان به شهر کابل به منصهٔ ظهور رسید. آمدن طالبان پاک شدن تصویر زن را از دیوارهای شهر به همراه داشت. طالبان مانع آموزش دختران شدند

سیاست‌های متحجرانهٔ طالبان در دههٔ ۹۰ میلادی، زنان افغانستان را به عقب راند و آسیب‌های ناشی از جنگ در کشور، زنان را در وضعیت اسفناک و ناراحت کننده‌ای قرار داده بود. اما با شکست این گروه زنان از چهاردیواری خانه بیرون شدند و توانستند آزادی نیم‌بندی که با حضور جامعهٔ بین‌المللی میسر شده بود، برای خویش رقم بزنند. آموزش دیدند، آموزش دادند، کار کردند، در ساختار سیاسی کشور سهیم شدند و توانایی‌های خود را به عنوان یک زن در عمران کشور نشان دادند. با توجه به نگاهِ فروکاست‌انگارانهٔ سنتی و مردسالارانهٔ جامعه به زن، زنان همواره در تلاش برای شهروند شدن و ثابت ساختن  ظرفیت‌هایِ خود بودند و توانایی‌های خود را به نمایش گذاشتند، اما مزهٔ شیرین آزادی روی کام زنان دیر نپایید، همه چیز در بیست و چهارم اسد سال جاری باد شد و به هوا رفت، طالبان برگشتند.

حوالی ظهر یک روز آفتابی، پایتخت کشور «کابل» به دست طالبان افتاد، با آوازهٔ پیروزی طالبان آرمان‌ها و دست‌آوردهای زنان نیز رخت بربست. تا هنوز که پنج ماه از آن زمان می‌گذرد.  زنان از آموزش، کار و تحصیل محروم شده‌اند و در ساختار تازهٔ سیاسی، اسمی از  آنان برده نمی‌شود، این یعنی به فراموشی سپردن دوبارهٔ زنان. هنوز اما یک چیز تغییر نکرده است، مبارزهٔ زنان و فریاد دادخواهی‌شان هنوز پا برجاست و این روزنه‌ای است برای بازیابی هویت زن در افغانستان. «ما به عقب بر نمی‌گردیم!» این صدای زنانی است که با دستان خالی در مقابل میل سلاح ایستاده و اعتراض نمودند.

هرچند تلاش‌های زنان در این دو دههٔ پسین، سبب از بین رفتن سنت‌های  زن ستیزانه نشد و از شکاف موجود بین زنان روستا و شهر نکاست؛ ولی دست‌آورد‌هایی را برای زنان افغانستان در نسبت با گذشته به ارمغان آورد، از جمله: زنان از حق آموزش، تحصیلات عالی، کار، حق فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی، حق آزادی بیان،‌ حضور در رسانه‌ها، مشارکت در ساختارهای سیاسی، حق فعالیت‌های ورزشی و موارد دیگر برخوردار شدند. در جریان گفت‌وگوهای صلح با طالبان، زنان با تجربهٔ زیست پنج ساله‌ای که تحت حاکمیت طالبان داشتند، نگران قدرت‌گیری دوبارهٔ طالبان بودند. رویکرد طالبان نسبت به زنان در مناطقِ تحت سیطرهٔ آن‌ها قبل از سقوط جمهوریت، رویکرد تبعیض‌آمیز و ستمگرانه بود، هر جا را که طالبان تصرف می‌کردند با قوانین متصلب‌شان جامعه را به عقب می‌راندند. در مناطق تحت تسلطِ طالبان، مکاتب بر روی دختران بسته بود. تنها دختران خُردسال اجازهٔ رفتن به مساجد را داشتند. زنان در محکمهٔ صحرایی سنگ‌سار می‌شدند و از ساده‌ترین حق خود چون آموزش، بهداشت صحی، اشتغال و بقیه حقوق بشری خود محروم بودند. از این رو، زنان می‌دانستند با به قدرت رسیدن طالبان آزادی‌هایی که داشتند و سال‌ها برای بدست آوردن آن‌ها تلاش نموده بودند در معرض نابودی قرار می‌گیرد  و از قربانی شدن حقوقی که برای به‌دست آوردن‌شان، آگاهانه و دلسوزانه مبارزه نموده بودند، در هراس بودند.

با قدرت گیری مجدد طالبان حقوق و آزادی‌های زنان سلب شد. نشانه‌های رفتار زن‌ستیزانهٔ این گروهِ تندرو نسبت به زنان در همان ابتدایِ ورودشان به شهر کابل به منصهٔ ظهور رسید. آمدن طالبان پاک شدن تصویر زن را از دیوارهای شهر به همراه داشت. طالبان مانع آموزش دختران شدند، حق آموزشِ بیش‌تر، از مهم‌ترین دست‌آوردهای زنان در این سال‌ها بوده‌است، امری که در دههٔ نودِ میلادی  در حکومت طالبان برای زنان میسر نبود ولی با آمدن دوبارهٔ طالبان، آن‌ها در نخستین گام‌هایشان مکاتب دخترانه را بر روی دانش‌آموزان بستند و هزاران زن شاغل را بی‌کار و خانه‌نشین ساختند.

حکومت امارت اسلامی در زیر چتر دین، با قومیت و جنسیت مرزبندی شده‌است. طالبان با تشکیل کابینه‌ای تک بُعدی و مرد‌محور از یک تبار، دیدگاه‌شان را در رابطه به زنان و ساختار سیاسی کشور عملاً به نمایش گذاشته‌اند، ساختاری که افغانستان را به شدت با کمربند مردسالاریِ سنتی پیوند می‌زند که در آن مردان از حمایت وسیع برای تسلط بر زنان بهره‌مند هستند. در کابینهٔ سرپرست طالبان اسمی از زن برده نشده‌است، آنان با از بین بُردن وزارت امور زنان و جایگزین ساختن وزارت دعوت، ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر، ضد زن بودن خویش، بیش از پیش قوت بخشیدند. بیست‌سال پیش در زمان حاکمیت طالبان، بیش‌ترین ظلم و آزار را زنان از آدرس همین وزارت امر به معروف و نهی از منکر دیده بودند که جایگزینی این وزارت به جای وزارت امور زنان، پاشیدن نمک روی زخم‌های کهنهٔ زنان رنج کشیدهٔ این سرزمین می‌باشد.

ایدئولوژی طالبان با میساجینیسم عجین شده‌است. میساجینیسم شکل شدیدی از تبعیض جنسیتی است که به عنوان نفرت تحقیر یا تعصب علیه زنان می‌باشد. شیءانگاری زن، تقلیل دادن جنس زن به یک ایستار جنسی، زن کشی، ناموس پنداری زنان و خشونت‌های خانگی، همه در پیوند با میساجینیسم می‌باشند. نفرت از جنس زن پایه و اساس جهان‌بینی طالبان را تشکیل می‌دهد. به همین دلیل است که نگرش و رفتار آن‌ها جنسیت زده و آمیخته با تبعیض است. همین رویکرد میساجینیستی طالبان سبب شده‌است که زنان را تحقیر و سرکوب نمایند و در پی قانونی ساختن تبعیض بر اساس جنسیت برآیند. زیر لوای حکومت طالبانی حقوق زنان همواره در حوزه‌های خصوصی و عمومی به صورت قهرآمیز سلب شده‌است و آنان در هیئت دیگران، قربانیان، مطرودان تقلیل داده شده‌اند. در تفکر طالبانی زن به عنوان انسان ارزشی ندارد. هویت مستقل زن را به رسمیت نمی‌شناسند. آن‌ها حضور زن را در جامعه برنمی‌تابند و هیچ حقی در تعیین سرنوشت اجتماعی برای‌اش قائل نیستند.

آر دبلیو کانل، جامعه‌شناس استرالیایی در نظریهٔ نظام جنسیتی‌اش می‌گوید: کار(تقسیم جنسی کار)، قدرت (خشونت و اقتدار در نهادها) و تعلق روانی (مناسبات شخصی و خانوادگی، جنسی)، سه جنبهٔ جامعه هستند که در تعامل با یک‌دیگر نظمِ جنسی یک جامعه را شکل می‌دهند. طالبان با دو قطبی کردن جامعه، وضع محدودیت‌های کاری برای زنان، مردانه ساختن ساختارهای جامعه و عملکرد تبعیض‌آمیزشان نسبت به جنس زن، می‌خواهند نظم جنسی را شکل دهند که بر مبنای آن، زن را به‌موجود درجه چندم به عقب بزنند و به جایگاه فرومایه‌ای برسانند. از سویی هم جهان‌بینی طالبان با زن‌ستیزی عجین شده‌است، زیر لوای حکومت طالبانی، حقوق زنان همواره در حوزه‌های خصوصی و عمومی به صورتی قهرآمیز سلب شده‌است و آنان در هیأت دیگران، قربانیان و یا مطرودان تقلیل داده شده‌اند. در تفکر طالبانی، زن به عنوان انسان ارزشی ندارد. هویت مستقل زن را به رسمیت نمی‌شناسند و هویت زن را به یک تفکر جنسی تقلیل می‌دهند. آن‌ها حضور زن را در جامعه بر نمی‌تابند و هیچ حقی در تعیین سرنوشت اجتماعی برای‌اش قائل نیستند.

حالت فعلی زنان در افغانستان و روایت‌هایی که از گوشه و کنار کشور بیان می‌شود، حکایت از رژیمی سرکوب‌گر دارد. طالبان دست زنان را از فعالیت‌های اقتصادی، سیاسی، ورزشی و اجتماعی کوتاه کرده‌اند. آموزش و تحصیل زنان که یک اصل پذیرفته شده در جامعه بود را به بعد از تنظیم قوانین اسلامی موکول کرده‌اند. طالبان با خوانش سنتی، افراطی‌ که از دین دارند در پی وضع قوانینی سخت‌گیرانه بر مبنای دین هستند و این درحالی‌ است که اکثریت قاطع مردم افغانستان مسلمان و پای‌بند به قواعد اسلامی‌ مرتبط با فهم خودشان از دین و طبق عرف حاکم بر اجتماع‌شان می‌باشند.

همچنان بخوانید

زنان معترض به قید ضمانت از بند طالبان رها شدند

زنان معترض به قید ضمانت از بند طالبان رها شدند

8 حمل 1402
رقیه ساعی

رقیه ساعی به قید ضمانت از بند طالبان رها شد

7 حمل 1402

خانواده‌های زن سرپرست و سرنوشت نامیمون‌شان

به دلیل رشد تمایل زنان به داشتن زندگی مستقل در سال‌های پسین افراد از شبکه‌های سنتی حمایتی مثل خانواده، محله و قوم جدا شده‌اند. این سبب گردیده زنان از نظر اقتصادی روی پای خود بایستند. در این میان زنانی که نان‌آوری و سرپرستی خانواده‌هایشان را به‌دوش داشتند، اکنون حق کار، از آن‌ها گرفته شده‌است. دولت آن‌ها را به پستوهای خانه رانده‌‌است. جامعه از آن‌ها حمایت نمی‌کند و  کسی را برای دست‌گیری ندارند. هر روز فقیرتر از روز قبل می‌شوند. این وضعیت فلاکت بار اقتصادی زنان را ناامید ساخته و آن‌ها را مجبور به کارهای خلاف میل‌شان، هم‌چون روسپی‌گری اجباری خواهد کرد.

در طی شش‌ماه حکومت امارت اسلامی فقر به اوج خود رسیده‌است. خانواده‌های زن سرپرست در معرض گرسنگی جدی قرار گرفته‌اند. مادر از ترس گرسنه ماندن، طفلی را که هنوز به دنیا نیامده است، سقط می‌کند. دختر فروشی و ازدواج‌های زیر سن افزایش یافته است. خانوادهٔ دختران خود را به‌دلیل فقر و ناداری می‌فروشند تا شکم بقیه فامیل را سیر نگه دارند. به فروش گذاشتن نجیبه دختر جوان، به قیمت ۵۰ هزار و فروختن کودک ۹ ساله به یک مرد ۵۵ ساله، در همین اواخر دو نمونه از دخترانی هستند که توسط خانواده‌هایشان فروخته شده و به همسر داده شده‌اند.

از طرفی هم، همهٔ کارگاه‌های حمایتی از زنان آسیب دیده و بسته شده‌اند. هیچ مرکزی برای حمایت از زنانِ در معرض خطر خشونت و آسیب‌های خانوادگی و اجتماعی فعالیت نمی‌کند، ادامهٔ این روند به کارگیری خشونت علیه زنان را تسهیل می‌کند. از طرفی خانه‌های امن زنان خشونت دیده، تعطیل شده‌اند. زنان قربانی تجاوزهای جنسی، آزارها و اذیت‌های جنسی، لت و کوب خانگی و خشونت‌های خانوادگی که در خانه‌های امن پناه برده بوده بودند، با تعطیل شدن این خانه‌ها از سرنوشت‌شان خبری در دست نیست و به احتمال زیاد دوباره در چنگ همان خانواده‌هایی افتاده‌اند که روزی از چنگ آن‌ها فرار کرده بودند.

با همان سرعتی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، خلاف باور عمومی، زنان دست به مبارزات دادخواهانه زدند. زنان گروه جمیعتی بودند که به صورت علنی در همان روزهای نخست حکومت طالبانی تظاهرات به راه انداختند. اعتراض زنان و ایستادگی آن‌ها در مقابل طالبان در تاریخ کشور بی‌نظیر بود. در طول تاریخ، همواره با سقوط یک حکومت و روی کار آمدن نظام و حکومت جدید وضع زن افغانستانی، دست‌خوش تغییرات ناشی از آن شده‌است. وضعیت زنان کاملاً وابسته بر رویکرد حکومت‌ها بوده و هر نوع تغییر در وضعیت زنان از بالا صورت می‌گرفته‌است. در تمام‌ مراحل دولت‌سازی، در میزی که روی آن قوانینی برای زنان ساخته می‌شد، دولت‌مردان جمع می‌شدند و نقشهٔ سرزمین دلخواه‌شان را برای زنان ترسیم می‌کردند. اما این بار زنان این چرخهٔ خاموشی را به تنهایی شکستند و علیه ظلم و گرفتن حق، قیام نمودند. زنان برای آزادی، صدای‌شان را بلند کردند و به جاده‌ها ریختند. با وجود آن‌که طالبان سعی در خاموش ساختن صدای زنان نمودند ولی زنان باز هم به مبارزات خود ادامه دادند و می‌دهند.

طالبان حتی اعتراض زن را نمی‌خواهند. در تمام مدت اعتراضات زنان، طالبان ظاهراً راه مدارا را در پیش گرفتند و این انتباع را به‌وجود آوردند که گویا طالبان در برخورد با زنان  تغییر کرده‌اند. اما اتفاقاتی که از میان معترضان به بیرون درز کرد  و نوارهای تصویری که در رسانه‌های جمعی پخش شد، نشان دهندهٔ این است که طالبان حتی کوچک‌ترین تحملی در برابر اعتراض، به ویژه اعتراضِ زنان ندارند. آنان به خواست زنان نه تنها توجه نکردند که در نهایت به خشونت متوسل شدند: لت و کوب کردند، زنان را آن‌چنان که در میدان جنگ، گروگان می‌گرفتند، این بار در میدان اعتراض گروگان گرفتند. از این بدتر، اخیراً چند تن از زنان معترض را اختطاف کردند و پاسخ مطالبه‌گری در خیابان را با بازداشت شبانه دادند. چنین اعمالِ فشاری ضمن این‌که صدای حق‌طلبی زنان مبارز را خاموش نکرد، بل، طالب را نیز به معرفی گرفت.

طالبان پس از این‌که با اعتراضات علیه آزادی‌ستیزی خود در روزهای نخست ورودشان به کابل مواجه شدند، دست به اقدام مشابهی زدند، آن‌ها تعدادی چند از زنان را نقاب‌پوش کرده، زیر چتری جمع کردند تا از طالبان حمایت کنند و برچسب غرب‌گرا را به زنان آزادی‌طلب بزنند. تعداد محدودی از زنان که از قواعد سخت‌گیرانهٔ طالبان حمایت کردند. با توجه به برده بودن زن در ذهنیت طالبانی تنها دلیل  این حمایت جبر می‌تواند باشد. زنانی که آگاهی‌شان در مورد «زن بودن» از تفکر مردسالارانه نشأت می‌گیرد و با همان دید از کنج خانه، یک‌باره  به مجلسی آورده می‌شوند و حمایت از گروهی می‌کنند که هیچ حق انسانی برای‌شان قائل نیست. این زنان که در دانشگاه آمده بودند، هیچ‌کدام دانشگاهی نبودند، هیچ‌کدام مأمور دولت قبلی نبودند. این‌ زنان! قربانیان نظام مردسالار بودند و از ایدئولوژی آن‌ها تزریق می‌شوند که زن را عورت می‌داند. در واقع این عمل طالبان نشانهٔ نادیده گرفتن و بی‌اعتنایی به تمام زنانی بود که در اقصی نقاط کشور، دست به اعتراض زده بودند.

آن‌چه که در افغانستان تحت حاکمیت طالبان می‌گذرد، انکار وجود زن و پایمال شدن حقوق زنان می‌باشد. طالبان از حق زن در چارچوب اسلام دَم می‌زنند بی‌آن‌که به خواست‌ زنان توجه کنند و با تحمیل قوانین تک‌جنسیتی‌شان می‌خواهند تبعیض را بر اساس جنسیت، قانونی بسازند و به نوعی واقعیت‌سازی ضد واقعیت نمایند. جامعه‌ای که در فضای زنانه و مردانه‌اش در دانشگاه‌ها و دفاتر خلط است و هیچ‌نوع جداسازی جنسیتی وجود نداشته و این امر خود یک واقعیت پذیرفته شده در میان مردم می‌باشد؛ که طبقهٔ حاکم با کنش ایدئولوژیک سعی در تغییر این واقعیت از بالا و وارونه جلوه دادن آن می‌کنند.

از آن‌جا که نظام امارت اسلامی تک بعدی و خشک است، پتانسیل تغییر را در خود ندارد و کثرت دیدگاه را نمی‌پذیرند. برای مخالفان و منتقدان و معترضان در این نظام چارچوب رسمی وجود ندارد و حتی گروه‌هایِ موجود آن‌ها، خارج از فضای رسمی، آرام آرام تصفیه می‌شوند. وقتی این‌ها خارج از فضای رسمی قرار می‌گیرند یک نقطه‌ی مشترک دارند و آن هم انتقاد از وضعیت حاکم در جامعه است، جامعه در این حالت به دو بخش مخالفان با حکومت و حکومت داران تقسیم می‌شود. در واقع دو کتله مردم و  ضد مردم شکل می‌گیرد که امروز ما در افغانستان شاهد آن هستیم.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: اعتراض زنان علیه طالبان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
مادرم مرا فروخت
هزار و یک شب

مادرم مرا فروخت

10 حمل 1402

وقتی سیزده ساله شدم یک پیرمرد 72 ساله به خواستگاری‌ام آمد. مردم محل می‌گفتند که مرد پولداری است. مادرم چون شیفته‌ی پول و ثروت بود، با آنکه زندگی مان رو به بهبود شده بود، بازهم...

بیشتر بخوانید
تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد
هزار و یک شب

تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد

6 حمل 1402

یاسمن ۳۵ ساله است. زن قد کوتاه و لاغر اندام، با چشمان بادامی و رنگ گندمی که از فرط کار و فشار زندگی در دیار غربت دور چشمانش چین و چروک برداشته و قدش خمیده است.

بیشتر بخوانید
قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود
گزارش

قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود

9 حمل 1402

لیلا همانطور که روی سکو نشسته است و پشم‌ می‌ریسد، به غروب طلایی‌رنگ آفتاب تماشا می‌کند و آه بلندی می‌کشد. نخ پشم را دور سنگ‌ می‌پیچاند و چادرش را پیش‌ می‌کشد.

بیشتر بخوانید
عید زنان
هزار و یک شب

مردان عید دارند و زنان پاک‌کاری

5 حمل 1402

روز اول نوروز است. لباس و شال آبی‌رنگ و خامک‌دوزی را پوشیده‌ برای مبارک‌گویی سال نو راهی خانه‌ی اقوام و دوستانم شده‌ام. از دروازه که خارج می‌شوم، وارد جاده‌ی عمومی می‌شوم. نرم نرم باران می‌بارد. 

بیشتر بخوانید
فاطمه نیوشا - مهاجرت
هزار و یک شب

رویای معلمی و کابوس آوارگی

8 حمل 1402

پس از مدتی امتحان آزاد دادم و در بست معلمی کامیاب شدم. شغل معلمی یکی از آرزوهای دایمی‌ام بود. قبلا هر وقتی که معلم داخل صنف ما می‌آمد و تدریس می‌کرد، با خود می‌گفتم ایکاش روزی برسد...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00