نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

همت کن دوام بیاور و امیدوار باش

  • نیمرخ
  • 29 حوت 1400
photo6176755647526317915 (1)

زیوا وفایی

صبح چهارشنبه، آسمان نیمه ابری بود، بوی خوش و ادغام‌آور بهار را حس می‌کردم .پنجره‌های اتاقم را باز گذاشته بودم تا اندکی از سکوت و آرامشی که در آسمان می‌دیدم لذت ببرم .زنگ ساعت به صدا درآمد ولی در وجود من شوری برای بلند شدن نبود. تا هفت‌ماه قبل زنگ ساعت مرا شاد می‌ساخت و به من یادآور می‌شد که عجله کن و امروز را فراتر از دیروز رقم بزن. زنگ ساعت نواخته شد تا بگوید؛ صبح دیگری در شهری فرو رفته در ظلمت آغاز گردیده. همت کن، دوام بیاور وامیدوارباش.

یادم می‌آید که سال گذشته چند روز پیش از شروع سال جدید و با آمدآمد جشن نوروز، همهٔ مردم به‌گونه‌های مختلف به پیشواز سال جدید آمادگی می‌گرفتند، از خانه تکانی گرفته  تا تازه کردن رنگ خانه و خرید وسایل جدید. در شهر نیز آمادگی‌های خاصی جهت برگزاری جهنده بالا و میلهٔ گل‌سرخ گرفته می‌شد .اما امسال دیگر خبری از آن شادی‌ها نیست ‌‌و مردم بر علاوهٔ این‌که توان خرید چیزی را ندارند؛ لوازم و داشته‌هایشان را نیز به فروش می‌رسانند تا باشد اندک نان خُشک به‌دست بیاورند. هرچند که در گذشته نیز وضع اقتصادی مردم همواره دچار مشکلات بوده‌است، اما حداقل اندکی آرامش داشت و خود را  متعلق به یک شهر می‌دانستند، حس زندگی و زنده بودن را می‌کردند.

جشن گل سرخ همه ساله در مزارشریف به بهترین شکل برگزار می‌شد و مردم مزار برای پذیرایی از مهمانان داخلی و خارجی آمادگی‌های  ویژه‌ای داشتند. اما امسال، شهر زیر چکمه‌های طالبان نفس می‌کشند و مردم بی‌جان و خسته‌اند.  امسال چیزی به نام جشن سال نو وجود ندارد، شهر در سکوت کامل است، انگار این‌جا شهر مُردگان است. موسیقی در رستوران‌ها خاموش است و شهر خالی از صدای بچه‌های دست‌فروش گشته که همه ساله  در اطراف شهر طبله و کُلاه‌های رنگارنگ مخصوص سال نو می‌فروختند، در عوض آن‌چه که بیش‌تر به‌گوش می‌رسد، صدای  وسایط نظامی طالبان است. زنان همه در لباس‌های سیاه عربی سرتا پا پوشانیده شده. در طول هفت‌ماه، آن‌چه در شهر بیش‌تر دیده می‌شود، مردان ریش‌دار با چهره‌های خشن، سر و وضع چرکین و با نگاه‌های تحقیرآمیز نسبت به زنان .

جشن ” گل سرخ ” در مزار از گذشته‌ها برای مردم  میراث مانده‌است، مردم هر سال این جشن را به بهترین شکل آن تجلیل می‌کردند. در اواخر هر سال، شهر مزار شریف میزبان هزاران تن از شهروندان افغانستان بود و جاده‌ها، رستوران‌ها، تپه‌ها پُر از آدم‌هایی می‌شد که از هر گوشه و کنار افغانستان برای تجلیل از میلهٔ گل‌سرخ می‌آمدند. اما امسال این شهر در سکوت کامل است. شهر زیر ظلمت کسانی نفس می‌کشد که خودشان را سربازان مجانی خداوند می‌دانند .

 طالبان اعلام کرده‌است که مراسم جهنده بالا برگزار می‌شود، اما به‌صورت رسمی نه! به کسی اجازهٔ تجلیل از میلهٔ گل‌سرخ را نداده و گفته‌اند که تجلیل از سال نو حرام است. این چه دینی است که طالبان را به این راه هدایت کرده است؟ آن‌ها همه چیز را حرام خطاب می‌کنند. اگر فرق میان حلال و حرام را از آن‌ها کسی بپرسد، ممکن که به‌قول امیرالمومنین‌شان جواب بدهند. چون آن‌ها حلالیت، قتل، کشتار، نفرت و هزاران جنایت دیگر را از باداران خونخوارشان آموخته‌اند.

همچنان بخوانید

تابو و درد

تابو و درد؛ روایت رنجِ زن بودن در افغانستان

1 میزان 1402
نسرین

نسرین در جدال با سرنوشتِ نامعلوم

29 سنبله 1402
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: قصه زندگی زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
هبوط در تاریکی
هزار و یک شب

هبوط در تاریکی؛ روایت دردناکِ مینه از کودکی تا بزرگ‌سالی

30 سنبله 1402

مینه (مستعار) دختری ۲۸ساله است که خاطرات زنده‌گی‌اش از کودکی تا بزرگ‌سالی، چیزی جز پژواکِ درد و مظلومیت نیست. او از کودکی، مورد سوءاستفادۀ جنسی شوهرعمه‌اش قرار می‌گیرد و این اتفاق، سرآغازی برای سقوط ممتدِ...

بیشتر بخوانید
به دنبال نور در گوشه‌های تاریک زنده‌گی
گوناگون

به دنبال نور در گوشه‌های تاریک زنده‌گی

27 سنبله 1402

از دور به او نزدیک شدم. چهره‌اش آشنا به نظر می‌رسید اما باورم نمی‌شد چنین تصادفی با او روبه‌رو شوم. 

بیشتر بخوانید
تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان
گزارش

تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان

25 سنبله 1402

یادآوری این تجارب وحشت‌ناک، چنان دردِ آکنده از شرم را در وجود قربانیان تازه می‌سازد که اغلب در مقامِ پاسخ نفس‌شان به شماره می‌افتد و زبان‌شان از چرخش باز می‌ماند. 

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN