نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

از نوروز تا سیزده بدر؛ روایت زنان از تفریح توأم با مزاحمت‌های “محتسبین” امر به معروف گروه طالبان

  • لطیفه سادات موسوی
  • 15 حمل 1401
IMG-20220403-WA0008 (1)

نوروز ۱۴۰۱ خورشیدی امسال در افغانستان به جنب و جوش سابق نبود. میلهٔ گل سرخ مزار، جشن‌دهقان، جشن گل بادام دایکندی، جشن گل سیب بامیان، جشن گل‌ارغوان پروان و ده‌ها جشنوارهٔ دیگر برگزار نشد و یا به گونه‌ای نمادین و بسیار کمرنگ در حد سخنرانی چند طالب، بدون حضور زنان و بی‌هیچ دست‌آوردی ختم شد.

در روز اول نوروز، به یکی از پارک‌های تفریحی شهر کابل رفتیم، حضور خانواده‌ها با کودکان و دختران شاد باعث دلگرمی آدم می‌شد. برای یک لحظه تصور می‌کردیم زندگی به حالت اول برگشته و از نو شروع شده‌است. بوی اسپند از خیابان کنار پارک می‌آمد، کمی آن‌سوتر، بوی کباب از رستوران و آن‌طرف‌تر در حجلهٔ چوبی صدای خندهٔ دختران و بوی قلیان، کودکان شاد با گروهی از زنان و دختران خانواده، هیجان‌هایشان را در چرخ‌وفلک و قطار تفریحی پارک هورا می‌کشیدند. زنان میانسال، سبدهای نان و دیگ‌های غذا را روی سبزه‌ها بساط کرده، هیجان کودکان را روی وسایل بازی پارک تماشا می‌کردند و منتظر بودند که همه دور هم جمع شوند و غذای چاشت را کنار هم بخورند.

نزدیک ساعت یازده چاشت بود و به جمعیت در پارک تفریحی افزوده و نبض کابل هم تپنده‌تر می‌شد. متوجه هجوم مردم به دروازهٔ خروجی پارک شدیم. سه مرد درشت هیکل با دستار، چشم‌های سرمه کشیده و چپن سفید به تن که قبلاً به جان پزشکان بود وارد پارک شدند. دو نفر نظامی دیگر با چهره‌های نامنظم، آنان را همراهی می‌کردند.

یک‌تعداد از رعب و وحشتی که از طالبان داشتند ترجیح دادند از پارک بیرون شوند و به سمت درب خروجی پارک هجوم بردند اما جمعیت داخل پارک، خیلی بیش‌تر از آن بود که به آسانی متفرق شوند. یک‌تعداد از خانواده‌ها به وجود طالبان در پارک بی‌تفاوتی نشان دادند و به تفریح و خوشحالی خود مشغول شدند.

افراد با چپن‌های سفید منسوب به محتسبین امر به معروف و نهی از منکر گروه تروریستی طالبان انتظار داشتند با ورود آنان به پارک تفریحی شاید مردم از آن‌ها بترسند و خود را جمع‌وجور کنند و یا پارک را خالی و ترک بگویند. وقتی دیدند در مقابل جمعیت داخل پارک خیلی کم‌اند؛ آن‌ها نیز با بی‌تفاوتی بسیار، مانند خانواده‌ها به گردش پرداختند.

زهرا ریاحی(مستعار) یک زن ۲۶ ساله است که بعد از 7‌ماه  برای اولین بار با چهار کودکش برای تفریح از خانه بیرون شده و به پارک تفریحی نزدیک خانه‌اش آمده بود. از او پرسیدم که از تفریح‌اش لذت می‌برد؟ او می‌گوید؛ سال‌های پیش در نوروز، بسیار خوشحال بودیم. هرچند تمام کابل ناامن بود و انتحاری می‌شد اما باز هم در کنار خانوادهٔ خود به تفریح می‌رفتیم. امسال نمی‌خواستم از خانه بیرون شوم اما به‌خاطر کودکانم که هفت ماه در خانه حبس بودند، امروز به این‌جا آمدیم. از دیدن خوشحالی و هیجان کودکانم لذت می‌برم، امروز هوا هم خیلی خوب است و تفریح ما هم خوب بود تا وقتی که طالبان را ندیده بودیم. کودکان زهرا با دیدن جنگ‌جویان طالبان به وحشت افتاده بودند و با تضرع به مادرش می‌گفتند که به خانه برگردند. زهرا موقع جمع کردن وسایل‌اش گفت: “این‌ها دشمن خوشی و امید ما مردم شده؛ حتی کودکان هم با دیدن این‌ها آرامش‌ خود را از دست می‌دهند. تفریح ما را خراب کردند”. زهرا از میان جمعیت و با کودکانش از درب خروجی پارک‌ بیرون رفت و سپس در بین جمعیت، در خیابان ناپدید شد.

جنگ‌جویان طالبان و محتسبین امر به معروف این گروه تروریستی، وقتی جمعیتی شاد و مهیج را نتوانستند هدایت کنند که نخندند و شادی نکنند! به مسئولین پارک تفریحی دستور دادند که زنان و مردان را از هم جدا کنند اما چون جمعیت متشکل از خانواده بود و امکان جداسازی زنان و مردان نبود؛ گفتند: هنگام تفریح در قطار، چرخ‌وفلک و موترهای برقی، زنان را از مردان جدا کنند و مسئولین پارک، یک گروه از زنان  و سپس یک گروه از مردان را برای تفریح در کشتی و قطار جابه‌جا می‌کردند. روزهای نوروز در پارک‌های تفریحی و مکان‌های سیاحتی چون پغمان، استالیف، شکردره و دیگر ساحات تفریحی همین‌گونه گذشت تا این‌که وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان برای پارک‌های تفریحی تقسیم اوقات تعیین کرد که زنان و مردان جداگانه‌تفریح کنند، در یک هفته پارک‌های تفریحی سه روز به روی زنان باز است و باقی روزها مردان به تفریح بروند.

بعد از سپری شدن روزهای نوروز در دوازدهم حمل که فردای آن روز سیزدهم حمل یا سیزده بدر از راه می‌رسید؛ مردم این‌بار با خانواده‌هایشان به مکان‌های زیارتی مانند زیارتگاه منسوب به “حضرت علی” رفتند. روز جمعه ۱۲ حمل ۱۴۰۱ خورشیدی زیارتگاه “حضرت علی” در کارته سخی کابل میزبان خانواده‌های شاد بود. وقتی برای رفتن زنان و مردان به پارک‌های تفریحی محدودیت وضع شد، مکان‌های سیاحتی تنها جایی بود که خانواده‌ها می‌توانستند به گونه‌ای دسته جمعی بروند. سیزدهم حمل یا سیزده بدر مصادف با اول ماه رمضان در افغانستان می‌شد از این‌رو! مردم در دوازدهم حمل با خانواده‌هایشان به تفریح برآمده بودند.

زیارتگاه سخی از صبح‌ دوازدهم حمل تا شامگاه آن روز در جنب‌وجوش مردم غرق بود. خانواده‌ها هم‌چنان با سبد و دیگ‌های غذا و فرشی برای نشستن به اطراف زیارتگاه سخی آمده بودند. آن‌چه موجب نگرانی مردم شده بود تأمین امنیت این مکان بود؛ با آن‌که دروزاه‌های ورودی زنان و مردان را از هم جدا کرده‌اند اما در ابتدای ورود مردم به این مکان، هیچ نوع تلاشی صورت نمی‌گیرد.

مرضیه رضایی یکی از باشندگان کابل که برای تفریح و زیارت به این مکان آمده بود از تجمع بیش از حد خانواده‌ها در این مکان دلهره داشت، زیرا حدود چهار یا پنج سال قبل، انفجار بزرگی در این محل باعث کشته و زخمی شدن بیش از صد تن افراد ملکی شد که زنان و کودکان بیشترین قربانیان این رویداد بود.

همچنان بخوانید

بازخوانی پروندۀ مختومه؛ وسیمه هنوز خرخرِ آخرین‌نفس‌های آرزو را می‌شنود!

بازخوانی پروندۀ مختومه؛ وسیمه هنوز خرخرِ آخرین‌نفس‌های آرزو را می‌شنود!

13 میزان 1402
سکینه و غم‌هایش در سایۀ مهربانیِ خواهر

سکینه و غم‌هایش در سایۀ مهربانیِ خواهر

10 میزان 1402

اما محتسبین امر به معروف طالبان در این مکان هم‌چنان درحال گشت و گذار بودند با آن‌که به‌خاطر تجمع زیاد مردم نمی‌توانستند مانع گشت و گذار کسی شوند اما حضور غیرعادی آنان باعث ناراحتی خانواده‌ها می‌شد. مرضیه رضایی می‌گوید: طالبان به جای تعقیب و سرکوب زنان به‌خاطر حجاب‌شان باید امنیت این‌جا را تأمین کنند.

” هر طرف که می‌رویم افراد طالبان در بین مردم گشت و گذار می‌کنند، زنان را از مردان جدا می‌کنند و یا به کدام زن می‌گویند که حجابت را درست کن. درحالی‌که تمام مردم از دروازه بدون تلاشی وارد می‌شوند، ترس ما از ناامنی درمکان‌های پر ازدحام مثل این‌جا است؛ اما جنگ‌جویان گروه تروریتسی طالبان فقط به دنبال سرکوب زنان به‌خاطر پوشیدن یا نپوشیدن حجاب است و یا این‌که از زنان بپرسند که با محرم شرعی این‌جا آمده یا تنهایی.”

با این وجود، زنان با تمام محدودیت‌های وضع شده از سوی طالبان از نوروز تا سیزده بدر ۱۴۰۱ خورشیدی برای تفریح و خوشحالی‌‌شان وقت گذاشتند اما محتسبین امر به معروف و نهی از منکر گروه تروریستی طالبان، هم‌چنان در بین انبوهی از جمعیت به‌دنبال زنان بودند که آن‌ها را به‌خاطر حجاب یا “محرم شرعی” مرد سرکوب کنند.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: قصه زندگی زنانگروه تروریستی طالبان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنی به‌خاطر پسرش، شوهر بی‌احساس و بی‌مسئولیتش را تحمل می‌کند
هزار و یک شب

زنی به‌خاطر پسرش، شوهر بی‌احساس و بی‌مسئولیتش را تحمل می‌کند

3 قوس 1402

هفت سال قبل، پدر لیلا می‌خواست رئيس شورای علما در منطقۀ خود شود، برای این‌کار رأی بیشتری نیاز داشت و فقط به ریاست فکر می‌کرد. عزم خود را جزم کرده بود که از هر طریقی...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
شبی که خواهرم سکوتش را شکست
سکوت را بشکنیم

شبی که خواهرم سکوتش را شکست

8 جدی 1400

روایت یکی از مخاطبان نیمرخ به مناسبت کارزار «سکوت را بشکنیم» صنف سوم مکتب بودم و با خواهران بزرگترم در یکی از اتاق‌های خانه کرایه‌ای‌مان قالین می‌بافتیم. خانه متعلق به شوهر عمه‌ام بود. گاهی شوهر...

بیشتر بخوانید
قاتل سریالی دختران افغانستان فرهنگ سنتی است
هزار و یک شب

قاتل سریالی دختران افغانستان فرهنگ سنتی است

9 قوس 1402

پدرم دختران زیادی داشت و تمام دختران خود را در سن کم شوهر می‌داد. پدرم قریه‌دار بود و ما همیشه مهمان داشتیم، کار زنان در خانواده پذیرایی از مهمانان بود، پدرم دو زن داشت و...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN