نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

خفقان رسانه‌ای در افغانستان (روز جهانی آزادی رسانه‌ها)

  • نیمرخ
  • 13 ثور 1401
آزادی رسانه‌ها

مصطفی بهین

آزادی رسانه‎ها پیش‌زمینهٔ اساسی برای آزادی اندیشه و بیان است، چرا که تضمینی برای آزادی‌های شهروندی و حقوق مدنی به‌حساب می‌آید.. از این‌رو آزادی رسانه‌ها را می‌توان با آزادی وجدان هم‌ردیف دانست. رسانه، ابزاری است برای اجتماعی ساختن دیدگاه‌های بشری. این ابزار ارزشمند زمینه‌ساز آگاهی‌دهی اجتماعی بوده و جامعهٔ بشری را با روال «تغییر» و «توسعه» هماهنگ می‌‌کند. از این‌رو رسانه‌ها مورد توجه جدی رژیم‌های سیاسی قرار گرفته و دولت‌ها در تلاش برای کنترل بر آزادی‌های مدنی برمی‌آیند.

مهم‌ترین شاخصهٔ آزادی رسانه‌ها را، ضمانت‌های حقوقی شکل می‌دهد. اگر دولت‎ها آزادی رسانه‌ها را در قانون اساسی خویش به رسمیت شناخته باشند، سنگ‌پایهٔ مهمی را برای آزادی رسانه‌ها بنا گذاشته‌اند. رسانه‌ها مهم‌ترین تریبون برای دولت، جامعهٔ مدنی و شهروندان هستند، از همین‌رو است که رسانه‌ها از هر سو مورد هجوم قرار می‌گیرند و میزان آسیب‌پذیری آن‌ها بیشتر از هر نهاد اجتماعی و ملی دیگر است. معمول‌ترین آسیب به آزادی رسانه‌ها مداخلهٔ سیاسی به ارزش‌های حقوقی آزادی رسانه‌ها محسوب می‌گردد. در این حالت، گروه‎های سیاسی حاکم با استفاده از سیاست‌های مسلط، یا با استفاده از فشارهای دینی، ایدئولوژیک، قومی، زبانی و قبیله‌ای، راه‌های آزادی رسانه‎ها را محدود می‌کنند. این فشارها در برخی موارد جنبهٔ سلیقه‎ای به خود گرفته و قربانی‌های بی‌شماری را به‌بار می‌آورد. بیشترین قربانی این رویکردها را رسانه‌های آزاد، حرفه‌ای و غیر دولتی شکل می‌دهد.

افغانستان کشوری است که دین و سنت همیشه موانعی برای رسانه‌ها و به‌صورت کلی برای فعالیت‌های فرهنگی ایجاد کرده‌است و در دروه‌های مختلف، حاکمان برای کنترل بیشتر بر رسانه‌ها از این موانع استفاده کرده‌اند.

قبل از روی کار آمدن نظام جمهوری در افغانستان، رسانه ابزاری در دست حکومت برای اهداف سیاسی بوده و با روی کار آمدن نظام جمهوری در سال ۱۹۷۳، مطبوعات آهسته‌آهسته از انزوا بیرون شده و چندین نشریه آزاد و مستقل پا به عرصهٔ فعالیت گذاشته بودند، اما بعد از کودتای ۷ ثور، دوباره رسانه‌های آزاد از بین رفت و در واقع، در چهارچوب نظام، چیزی به نام آزادی رسانه‌ها وجود نداشت.

در دروهٔ مجاهدین و رژیم اول طالبان، تمامی زیربناهای رسانه‌ها و سیستم اطلاعات با تمام ساختار تشکیلاتی آن به باد فنا رفت. سوزاندن چندین مرکز مطبوعاتی، کشتن چندین زن خبرنگار و همچنان به آتش کشیدن آرشیو ملی و حریق شدن مطبعه را می‌توان به‌عنوان نمونه ذکر کرد.

با ایجاد نظام جمهوری در سال ۲۰۰۱ مرحلهٔ تازه‌ای برای رسانه‌ها رقم خورد. قانون جدید رسانه‌های همگانی تصویب شد و به گسترش فعالیت‌های رسانه‌های مستقل و آزادی‌اندیشه و بیان تأکید کرده و از آن حمایت نمودند. این مسأله باعث شد تا صدها رسانهٔ جدید در کشوری که مردمش سال‌ها از حق آزادی بیان و اندیشه محروم بودند، پا به عرصهٔ بیان اندیشه‌ها، رویدادها و مسائل روز جامعه بگذارند. در واقع، یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای نظام جمهوری در بیست‌سال پسین، تعدد رسانه‌ها، فعالیت رسانه‌های آزاد و از همه مهم‌تر، قدم گذاشتن زنان به‌صورت جدی در فعالیت‌های رسانه‎‌ای بود. با آن‌که در طی این سال‌ها رسانه‌ها چالش‌های بسیاری را پشت سر گذاشتند، قربانیان زیادی را متحمل شدند و خشونت علیه خبرنگاران، محدود بودن حق دست‌رسی به اطلاعات و سانسور از سوی حکومت شامل آن می‌شد؛ با آن‌هم نظارت نهادهای حمایت از رسانه‌ها و حمایت جامعهٔ جهانی سبب شده بود که رسانه‌های آزاد فعالیت‌شان را ادامه دهند و اوضاع افغانستان را در محور گفت‌وگوهای جهانی بگذارند.

پس از سقوط نظام جمهوری، رسانه‌ها با محدودیت شدیدی مواجه شده‌اند. کنترل، سانسور و محدودیتی که اکنون بر رسانه‌ها اعمال می‌شود، نه‌تنها فرصتی برای فعالیت آزاد رسانه‌ای نگذاشته‌است، بلکه کار رسانه‌ای را بسیار پرمخاطره ساخته و آن‌طور که پیداست، گروه طالبان کنترل بر رسانه‌ها را راهی برای تثبیت جایگاه خود در دیدگاه جهانیان می‌داند، به همین خاطر محدود کردن رسانه‌ها را از اولویت‌های سیاست خود قرار داده‌اند. در همین راستا این گروه اخیراً برای رسانه‌ها، آئین‌نامه‌‌ای وضع کرده‌اند که می‌توان آن را سیاست نشریاتی دولت طالبان خواند. در این آئین‌نامه آمده‌است که رسانه‌ها نباید مطالبی را نشر کنند که «غیراسلامی» باشد، به «ارزش‌های ملی» توهین کنند و یا مسائلی را پخش کنند که توسط مقامات طالبان تأیید نشده باشد. این دستورات ابزاری است که فعالیت‌های رسانه‌ای را با چالش مواجه کرده‌است؛ چون بسیاری از مطالب و گزارش‌ها را به سادگی می‌توانند ضد دینی، ضد میهنی و یا مخالف تأیید طالبان تعبیر کنند.

طالبان یک نهاد نظارتی را برای پخش و چاپ رسانه‌ها موظف کرده‌اند تا قبل از نشر هرگونه خبر در رسانه‌ها، سانسور و ارزیابی شود. همین‌طور، مواردی نیز وجود داشته که خبرنگاران خودسرانه بازداشت و مجبور به انتشار اخبار مورد تأیید نهاد نظارتی طالبان شده‌اند.

پس از به قدرت رسیدن طالبان، در افغانستان بیش از ۱۰۰ رسانه، غیر فعال شده و اکثر خبرنگاران و گزارشگران مجرب مجبور شده‌اند از کشور بیرون بروند. قدرت‌گیری آنان بر فعالیت بیش از ۷ هزار کارمند رسانه‌ها تأثیر گذاشته‌است. بسیاری از این افراد از ادامهٔ کار، خودداری کرده‌اند و مخفی شده‌اند. مقررات جدید، آزادی رسانه‌ها را در کشور به صورت کامل محدود کرده و خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای از ترس این‌که مبادا بازداشت شوند، به خودسانسوری روی آورده‌اند. هرگونه گزارش انتقادی توسط خبرنگاران در مورد نظام طالبان به‌شدت سرکوب می‌شود.

همچنان بخوانید

تجاوز جنسی طالبان

پرونده تجاوز جنسی طالبان؛ جنگجویانی که با خیال راحت تجاوز می‌کنند

24 حوت 1401
زندگی زیر سایه گروه طالبان

امارت جبر؛ روایت هر روز زندگی زیر سایه گروه طالبان

4 حوت 1401

بسته شدن شبکه‌های رادیویی، تلویزیونی، روزنامه‌ها و رسانه‌های آنلاین به دلایل گوناگون در چند ماه اخیر باعث فروپاشی جامعهٔ رسانه‌ای افغانستان و دستاوردهای ۲۰ سال گذشته می‌شود. مشکلات مالی، چالش‌های امنیتی، خودسانسوری، محدودیت دسترسی به اطلاعات، عدم اشتراک زنان در رسانه و… می‌تواند مردم افغانستان را در انزوا قرار داده و یک دورهٔ تاریک دیگر را در تاریخ‌شان رقم بزند.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: گروه تروریستی طالبان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
مادرم مرا فروخت
هزار و یک شب

مادرم مرا فروخت

10 حمل 1402

وقتی سیزده ساله شدم یک پیرمرد 72 ساله به خواستگاری‌ام آمد. مردم محل می‌گفتند که مرد پولداری است. مادرم چون شیفته‌ی پول و ثروت بود، با آنکه زندگی مان رو به بهبود شده بود، بازهم...

بیشتر بخوانید
پس از طلاق فهمیدم که زندگی فقط دعوا نیست
هزار و یک شب

پس از طلاق فهمیدم که زندگی فقط دعوا نیست

12 حمل 1402

پس از سه ماه جنجال و مشاجره راحله موفق شد که از عزیز جدا شود و آن رابطه‌ی پر از خشونت هفت ساله را با برگه‌ی طلاق به پایان برساند.

بیشتر بخوانید
تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد
هزار و یک شب

تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد

6 حمل 1402

یاسمن ۳۵ ساله است. زن قد کوتاه و لاغر اندام، با چشمان بادامی و رنگ گندمی که از فرط کار و فشار زندگی در دیار غربت دور چشمانش چین و چروک برداشته و قدش خمیده است.

بیشتر بخوانید
قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود
هزار و یک شب

قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود

11 حمل 1402

لیلا همانطور که روی سکو نشسته است و پشم‌ می‌ریسد، به غروب طلایی‌رنگ آفتاب تماشا می‌کند و آه بلندی می‌کشد. نخ پشم را دور سنگ‌ می‌پیچاند و چادرش را پیش‌ می‌کشد.

بیشتر بخوانید
هشت سال در نکاح متجاوز
هزار و یک شب

هشت سال در نکاح متجاوز

23 جدی 1401

آمنه، زن جوانی است که در 15 سالگی از مکتب محروم و متحمل کودک‌همسری شد، تا 19 سالگی‌اش یک دختر کرد و بخاطر سنگین‌کاری دو بار جنینش سقط شد.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00