در تحلیل رفتار و عملکرد گروه تروریستی طالبان، بدون شک! لجامگسیختگی افراطی دینی همراه با تعصبات قومی و مذهبی معنا پیدا میکند، تفکرات برگرفته شده از ذهنهای بیمار. آن از خبرهای مجالس رقص و پایکوبیشان، عمل شنیع لواطشان و آن از دستگیری افراد و اقاربشان در هنگام خوردن مشروب و عیش و نوششان. بماند تاریخچهٔ بیست و چند سال پیش و انتحاریها در دورهٔ جمهوریت و کشتوکشتار، لت و کوب و بزن و ببندشان در این روزها. از همه که بگذریم، ۹ ماه سیاهروزی، گرسنگی و بیکاری مردم افغانستان را در کجای دلمان بگذاریم؟ از آنهایی میپرسم که بر سر میز مذاکره با اینها نشستهاند؛ خر لنگتان را به چند فروختید که حالا فقط خون و جگرخونی بر سفرههای مردم یافت میشود؟! ؟ در جغرافیای طالب خیز و طالب پرور بنام افغانستان زنان همه چیز شان را از دست داده اند و گروه تروریستی حاکم بر سرنوشت آنان، تصمیم گیرنده پوشش شان که شخصی ترین انتخاب یک انسان است شده اند.
با وجود این همه از وعدههای گروه طالبان، مبنی بر رعایت آزادیهای اساسی، آنها به تدریج به عادتهای قدیمی خود در برخورد با زنان بازگشتهاند. لازم است حالا جامعهٔ جهانی فکری دوباره پس از روی کار آوردنشان، برای از بین بردن دوبارهٔ طالبان اقدامی بکنند. در اقدامات گذشتهٔ طالبان که زنان از دسترسی به خدمات صحی، تحصیل، کار و بسیاری دیگر از آزادیها محروم بودند و گاهی نیز به دلیل رعایت نکردن اصول سختگیرانه در این مورد به شدت مجازات میشدند. اقداماتی مانند حجاب اجباری و عدم بازگشایی مکاتب دختران باعث شدهاست که طالبان در شرایطی که کشور با یکی از بدترین بحرانهای انسانی مواجه است در چاه جهالت آنها همچنان دست و پنجه نرم کنند. با این حال در ماههای اخیر، محدودیت نسبت به زنان هر روز افزونتر گشته که میشود سطرها نوشت، از جمله سفر آنها بدون همراه مرد و ممنوعیت گردش همزمان مردان و زنان در پارکها را تشدید کردهاند. طالبان برای اجرای حجاب شرعی گفتهاند: “اول، خانهٔ زن بدحجاب را شناسایی کرده، توصیه و تنبیه شود. دوم، مردخانه ولی (سرپرست) به ادارهٔ امربهمعروف احضار شود. سوم، سرپرست سه روز زندانی شود. در صورت تکرار، برای چهارمین بار به دادگاه تحویل و به مجازات مناسب محکوم گردد.”
بیانیهٔ اخیر طالبان دربارهٔ حجاب اجباری، واکنشهای داخلی و خارجی بسیاری را برانگیخته است: یوناما روز (شنبه، ۱۷ ثور) در اعلامیهای با ابراز نگرانی بیان داشتهاست که این تصمیم با تضمینهای متعدد در مورد احترام و حمایت از حقوق بشری همهٔ مردم افغانستان به شمول زنان و دختران در تضاد قرار دارد. یوناما افزودهاست: «تصمیم امروز طالبان، ممکن است تعامل با جامعهٔ بینالمللی را مشکلتر سازد.»
در همینباره وان برانت، سفیر اتحادیهٔ اروپا برای افغانستان در واکنش به دستور تازهٔ طالبان در مورد حجاب زنان گفته که نقض آزادی نیمی از جمعیت افغانستان، چالشی در برابر دوام حکومت تازهٔ افغانستان است. در پیامی دیگر، هیدر بار، معاون مدیر بخش زنان دیدبان حقوق بشر در واکنش به تصمیم طالبان دربارهٔ حجاب گفتهاست که هدف از این تصمیم، حذف زنان و دختران از زندگی عمومی است. رینا امیری، نمایندهٔ ویژهٔ آمریکا در امور زنان افغانستان و حقوق بشر نیز در واکنش به تصمیم طالبان دربارهٔ حجاب گفتهاست که این گروه بهجای رسیدگی به بحران اقتصادی افغانستان و نیاز به حکومت فراگیر، به سرکوب زنان و دختران ادامه میدهد. او شنبهشب (۱۷ ثور) در توییتی نگاشتهاست: «طالبان به اتخاذ سیاستهای سرکوب زنان و دختران بهعنوان جایگزینی برای رسیدگی به بحران اقتصادی و نیاز به حکومت فراگیر ادامه میدهند». البته باید توجه داشت که این اقدامات طالبان، بدترین ترس فعالان حقوق بشر را تأیید میکند و احتمالاً روابط با طالبان را که جامعهٔ جهانی از قبل به آنان بیاعتماد بوده را پیچیدهتر خواهد کرد. طالبان مدعی تغییر بودهاند، از زمانی که تحصیل دختران را ممنوع کردهاند یا اجازه نمیدهند زنان بدون همراه مرد از خانه بیرون شود و یا صورت خود را بپوشانند، بسیار تغییر کردهاند. مهمترین تغییرشان، گذاشتن آیفون ۱۳ پرومکس در جیبهای شارلاتانیشان است که ۴۰ میلیون انسان نه! که تمام جهان را به سخره گرفتهاند.
در ادامهٔ واکنشها نظر تعدادی روزنامهنگار و فعال مدنی را جویا شدیم؛ صدیقالله توحیدی( روزنامهنگار) معتقد است: اعلام حجاب اجباری امری بود که توقع میرفت طالبان به این مسئله میپردازند و بعد از چندماه، به این مسئله آهستهآهسته بیشتر تأکید کردند و اکنون سعی میکنند بهصورت اجباری در افغانستان عملی شود. وقتی اعلامیهٔ طالبان را مطالعه میکنیم متوجه میشویم که اینبار تلاش کردهاند که متکلفین (اولیاء) مرد خانواده را به دلیل بیحجابی یا بدحجابی زنان بازداشت خواهند کرد و مورد آزار و اذیت قرار خواهند داد که این طبیعی است حتی فضای خانوادهها را مکدر میسازد. حجاب، آنچه که طالبان میفرمایند یگانه نوع حجاب و طریق پوشش زنان نیست، ما در کشورهای اسلامی، حجابها و پوششهای مختلفی را داریم که اکثریتشان صورت و دستهای زنان باز است و تنها قسمتهایی از بدن پوشانده میشود. در مورد حجاب نیز روایات مختلفی در فرقههای مختلف اسلامی وجود دارد اما طالبان فقط با یک نگاه، نگاه قبیلهای و حجاب تا دینی سعی میکنند تا زنان دوباره به کنج خانه بروند و اگر بیرون میشوند با چادری یا برقع بیرون شوند که این در حقیقت نقض حقوق بشری زنان است و مداخله در امور خصوصی مردم هست. حکومتها در حال حاضر اصلاً به موضوعات نمیپردازند و حوزه و حریم خصوصی شهروندانشان را احترام میکنند. اما طالبان پایبند هیچ امری نیستند حتی در مباحث دروندینی هم غیر آنچه نظر خودشان است نظر دیگری را ترجیح نمیدهند. امیدوار هستم که زنان و مردان معترض در کشورهای مختلف و متعدد سعی کنند که این صدا بلند شود تا جهانیان بدانند که طالبان تغییر نکردهاند، طالبان همان کسانی هستند که پیش از سال ۲۰۰۱ به قدرت رسیده بودند.
خانم راضیه بارکزی ( عضو جنبشهای اعتراضی زنان از کابل) برای ما پیام فرستادند و گفتند: گروه طالبان بهصورت بنیادی و فکری مخالف حضور زنان هستند و زنستیزی در مفکوره و بنیاد اینها گذاشته شدهاست. ما دور قبلی طالبان را تجربه کردیم و دیدیم احکام فعلیشان، همان احکام، فرامین، قیودات و محدودیتهایی است که دور قبل برای زنان افغانستان وضع شده بود. مسئلهٔ بعدی این است که خوراک ذهنی و بهانهٔ جنگ طی بیست اخیر برای جنگجویان طالب، روی و موی و حجاب زنان بوده، برای همین است که اینقدر محدودیت وضع میکنند؛ گروه طالبان بهخاطر نداشتن سواد سیاسی، دولتداری، مردمداری و نداشتن دید ترقی؛ هنر دیگری جز بشرستیزی ندارند و در این میان بیشترین هراس را از زنان دارند، چرا؟ بهخاطر اینکه زن وقتی فرصتی داشته باشد در مقابل طالبان خاموش نمیماند و مخصوصاً در شرایط فعلی که ما دیدیم زنان خاموش ننشستند و در مقابل تهدید طالبان ایستادند. در برابر گروگانگیری خاموش نماندند و در مقابل تمام شکنجههای طالب حاضر نشدند که مهر سکوت را بر دهن بزنند. گروه طالبان با مفکورهٔ زنستیزی تربیت شدند و بر اساس بنیاد زنستیزانهٔ خود مجبور هستند که با توجه به آنچه آموختهاند، زنها را در قید و بند قرار دهند، زنها را از تمام فعالیتها محدود نگه دارند. متأسفانه محدودیتها و قیودات طالبان مثل تبر در ذهن و خاطرات زنان ما باقی مانده و همین تبر باعث شده زنان ما قدرتمند، جسور و مبارز تربیت شوند. طالبان صدای زن افغانستان را نمیتوانند خاموش بسازند. این محدودیتها و کارهای بیمعنایشان نه میتواند وجههٔ اسلامی داشته باشد، نه جزو ارزشهای افغانستان میتواند باشد؛ بلکه با بشرستیزیشان، تیشهای برداشته و بر ریشهٔ خود میزنند. صدور چنین احکامهایی و وضع قیودات بیشتر بر مردان و زنان منجر به سقوط دائمی طالبان در افغانستان خواهد شد.
نجلا راحل ( وکیل مدافع در نظام جمهوریت) نظرشان را با ما چنین به اشتراک گذاشتند: حکم طالبان نه تنها در مخالفت با شریعت است بلکه با مسائل حقوقی نیز مخالفت دارد. زن حجاب نمیکند، مرد را مجازات میکنند. طالبان مبنای همین مجازات را از کجا آوردهاند؟ بهخاطر اینکه حجاب بحثی نیست که شامل مجازات دنیوی باشد؛ بحث مجازات حجاب، بیشتر بحث اخروی است، کسی که حجاب نمیکند خدا جزایش را میدهد. ایشان در ادامه فرمودند که این مبحثی بلند است که میشود در فرصتی بهصورت مکمل به آن پرداخت.
از یکسو مسیر جدید طالبان برای رسیدن به اهداف پوچشان تنها به خرابی، انحطاط و انقراض خانوادهها و بیثباتی میانجامد. خانواده اولین پایهٔ یک جامعه را شکل میدهد. نظم از خانواده شروع میشود، قانون از دل خانواده بهوجود میآید و… طالبان با این کار میخواهند اهرم فشار حجاب را بر روی خانواده و از همه مهمتر، مرد بگذارد که خود تأکید بر مردسالاری دینی دارد. از این پس باید منتظر خشونتهای خانوادگی، نزاعها و مصائب مربوط به آنها باشیم. جامعهٔ جهانی اگر با مطالعه نسبت به نقش خانواده و ولی و سرپرست در افغانستان وارد نشود؛ ممکن است به مشکلات و عوارض جانبی بسیاری در جامعهٔ افغانستان برخورد کنیم. از سویی دیگر، طالبان نمیتوانند همه را به زور به بهشت رهنمون کنند. اولاً معلوم نیست این، راه رسیدن به بهشت باشد. ثانیاً اگر فرض کنیم که این راه سعادتی که طالبان در نظر گرفتهاند، واقعاً درست است، آنها وظیفه ندارند راه سعادت را تحمیل کنند، بلکه فقط وظیفه دارند اسباب سعادت جامعه را فراهم کنند و جلوی اموری که به اختلال نظم عمومی میانجامد را بگیرند. با این همه گرسنگی، فقر، انتحار و ناامنی؛ حالا بیایید به زبان عقل با طالبان سخن بگویید، ضربالمثل در گوش خر، آیهٔ یاسین خواندن است.