نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

برقع حجاب نیست و هدفی جز حذف زنان ندارد

  • نیمرخ
  • 14 جوزا 1401

نویسنده: ویسنا سیدی


افغانستان کشوری­ست كه حدود بیشتر از دو­دهه می‌شود در عرصه حقوق زنان به ویژه حق ­آموزش، حق­ كار، حق­ مشاركت سیاسی، حق ­آزادی و كرامت انسانی زنان، منع خشونت علیه زنان، منع آزار و اذیت زنان، مبارزه با محدودسازی و پوشش اجباری زنان و نیز مبارزه علیه تبعیض جنسیتی كه سبب محدودیت حضور زنان در جامعه می‌گردد؛ تلاش‌های چشمگیری صورت گرفته است كه نمی‌توان نقش خود زنان را در این همه تلاش‌ها انكار كرد. در نتیجه این تلاش‌ها و با توجه به اهمیت حضور زنان در اجتماع و اصل حفظ حقوق و آزادی‌های زنان كه اساس آنرا كرامت انسانی تشكیل میدهد و نیز با توجه به اینكه زنان نیمی از پیكر جامعه را تشكیل میدهند، جایگاه ویژه‌ای را در جامعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان كسب نمودند.

اما پس از روی ­كار آمدن نظام استبدادی و زن‌ستیز طالبان به تاریخ ١٥ اگست ٢٠٢١ و سقوط نظام جمهوری اسلامی افغانستان، زنان از جمله اولین قربانیانی به شمار میروند كه طالبان در نخستین اقدام شان با بركناری و محدودسازی زنان از عرصه‌های سیاسی و اجتماعی افغانستان حقوق و جایگاه آنان را در این سرزمین آسیب زدند؛ از حق­ كار و آموزش زنان میتوان به عنوان نخستین حقوقی یادآوری کرد كه در روزهای نخست حكومت از زنان افغانستان سلب گردید و با وجود تلاش‌های فراوان زنان هنوز به این حقوق شان دسترسی ندارند.

امروز بیشتر از نُه ماه سپری می‌شود ولی آنچه كه قابل تاسف و تعجب است اینكه در این مدت هنوز قانون اساسی وجود ندارد، طرحی جهت مشروعیت بخشی برای حكومت ایجاد نشده، پلان و پالیسی برای پیشبرد حكومت ترتیب نشده و این مدت تنها حكم و دستوری که صادر شده در قبال محدودسازی و سلب حقوق و آزادی‌های زنان بوده كه تازه­‌ترین آن، حكم حجاب اجباری زنان است. به اساس این حکم زنان باید در بیرون از خانه برقع/چادری بپوشند، دختران دانش­‌آموز باید در جریان آموزش روی خود را بپوشانند و گردانندگان زن در رسانه‌های تصویری صورت خود را با ماسک پنهان کنند.

پرسشی كه مطرح می‌شود این­ است كه در مدت نُه ماه تسلط طالبان بر کشور چرا این گروه تاكنون از مسأله پوشش زنان بیرون نیامده؟ آیا هدف از صدور طرح‌های اجباری و قیدگیرانه حذف کلی و دایمی زنان از بدنه‌ی اجتماع است؟  

ایجاد افراطیت، سرکوبگری و صدور دستورات اجباری ثابت می‌سازد که هدف طالبان محدودسازی زنان و به حاشیه راندن آنها از فضای عمومی بوده و تا زمانیكه زنان از بدنه‌ی اجتماع كاملا دور نشوند آنها توانایی اداره‌ی امور را نخواهند داشت!

 افراطیت دینی و مردسالاری در دور اول حکومتداری طالبان در افغانستان سبب گردیده بود که نسبت به زنان نگاه تبعیض آمیز و سنتی داشته و زنان را در آن زمان نیز در چهار دیواری خانه‌ها محصور نموده بودند. زن باید برقع به سر می‌كرد و حق بیرون رفتن از خانه را بدون محرم نداشت. زن از حق آموزش، حق تحصیل، حق آزادی و حق كار محروم بود؛ هرچند در آن زمان زنان به صورت غافلگیرانه مجبور به پذیرش محدودیت‌های وضع شده از سوی طالبان بودند و جز پذیرفتن چنین شرایط دشوار راهی دیگری نداشتند. ولی در آن سالها نیز زنان هزینه‌های سنگینی را بخاطر حكومت طالبان پرداختند؛ تعداد زیادی بی‌خانه و مهاجر شدند، عده‌ی زیادی خانه‌نشین شدند و بی‌سواد ماندند و خانواده‌های زیادی بخاطر شرایط دشوار اقتصادی و امنیتی در افغانستان مجبور شدند به ازدواج قبل از وقت دختران شان تن دهند.

اما دلایلی را كه در حال حاضر سبب صدور دستورات سختگیرانه و غیرقانونی علیه زنان شده است، می‌توان چنین برشمرد:

نخست طالبان به این باور بودند كه زنان افغانستان همان زنان بیست سال قبل است و هر حكم غلطی را كه در قبال آنها صادر كنند زنان آنرا با جبین گشاده پذیرا خواهند شد. درحالیکه زنان امروز به پختگی سیاسی و حقوقی رسیده و از لحاظ علمی و اقتصادی نیز رشد کرده‌اند و در جامعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان نقش فعال و ارزنده را ایفا می‌كنند. این موضوع از نخستین اعتراضات زنان كه پس از فروپاشی نظام جمهوری جهت حفظ حقوق و ارزش‌های بیست سال گذشته صورت گرفت، برای طالبان واضح شد كه این حركت زنان سدّ راه دوام حكومت آنها می‌باشد، لذا به صدور احكام سختگیرانه علیه زنان پرداختند تا زنان را از جامعه كاملا محو کنند.

همچنان بخوانید

جایزه سیمون دوبووار

ستایش از یک انقلاب؛ جایزه سیمون دوبووار به زنان ایران اهدا شد

20 جدی 1401
در شهر مردانه‌ی ترینکوت

در شهر مردانه‌ی ترینکوت

16 جدی 1401

دو دیگر، چهره زن هویت او است و تحمیل دستورات سخت­گیرانه از جمله حجاب اجباری به­ معنای هویت‌كُشی جنسیتی بوده و سبب می‌شود که نام و حضور زنان از تاریخچه نظام سیاسی افغانستان به كلی حذف گردد. در حالیكه حتا در شریعت اسلام هدف از حجاب «برقع/چادری» نیست و در هیچ آیت از قرآن زنان را به پوشانیدن صورت مجبور نساخته و هیچ امر و دستوری که ادله اثبات این حکم غیر شرعی و غیر قانونی گروه طالبان قرار بگیرد، وجود ندارد. در شریعت نیز هدف از حجاب همانا پوشانیدن عورت است و به قول محمد محق از پژوهشگران افغانستان «مهم‌ترین تأكید قرآن بر شیوه‌ی لباس پوشیدن زن به گونه‌ای است كه بدون تعیین سبك خاص برای پوشش، حشمت و وقار زن محفوظ باشد تا مورد آزار افراد فرومایه قرار نگیرد و كسی جرأت تعرض را به وی پیدا نكند. قرآن به زنان نگفته است كه باید موی سر پوشانیده شود یا نشود، نگفته است كه دست‌ها و بازو‌ها پوشیده شود یا نشود.»

حالانكه در افغانستان بیشترین آزار را زنان در موجودیت حجاب متقبل می­‌شوند. در هوای گرم این نوع پوشش بی­‌نهایت اذیت كننده است، زنان را بیشتر در معرض آزار و اذیت‌های جنسی و خیابانی قرار می‌دهد و نیز زنان در زیر پوشش چادری/ برقع هویت‌كُشی می‌شوند و حتا اگر شخص انتحاری در زیر پوشش برقع پنهان شود قابل شناسایی نخواهد بود. از سوی دیگر در شرایط کنونی که طالبان دختران دانش‌آموز و دانشجویان را مجبور به پوشیدن حجاب عربی نموده‌اند؛ فرض كنیم یك خانواده شش دختر دانش­‌آموز و دانشجو دارد و قیمت یك حجاب عربی بصورت تخمینی در بازار‌های افعانستان حد اقل یک هزار افغانی است. یك خانواده‌ای كه نُه ماه می‌شود كار و درامد ندارد و برای ادامه‌ی حیاتش حتا کفش‌های شان را به فروش گذاشته‌اند، شش هزار افغانی را از كجا بیاورد كه برای دختران شان حجاب مورد نظر طالبان را خریداری كنند؟ آیا هدف این احکام طالبان جدا سازی زنان و دختران از بدنه‌ی اجتماع نیست؟

مهم‌تر از همه، حجاب و پوشش یکدست مورد نظر طالبان یعنی برقع و حجاب سیاه عربی هیچ‌گونه ریشه‌ و سنخیتی با فرهنگ و پوشش سنتی مردم افغانستان ندارد. اما اغراض سیاسی باعث شده طالبان به این اقدام‌ها متوسل شوند.

از همین رو می‌توان گفت علت دیگری كه در پس این دستور‌های اجباری وجود دارد همانا جلب توجه و حمایت جامعه جهانی به خصوص سازمان ملل می‌باشد. این روش سختگیرانه در مقابل زنان سرنوشت آنها را به بازی گرفته و در سدد جلب حمایت جهانی از طریق باج‌گیری حقوق زنان است تا با استفاده از این روش مشروعیت پیدا كند. چنانچه نُه ماه می‌گذرد و هنوز هیچ كشوری حاضر نشده است كه طالبان را به عنوان حکومت در افغانستان به رسمیت بشناسد؛ لذا تنها راهی كه برای کسب مشروعیت برای امارت شان در نظر گرفته‌اند چسبیدن به روزگار زنان است و بس.

اما قبول حجاب اجباری و کناره­‌گیری زنان از عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی در حقیقت اعلام پذیرش ترویج تبعیض جنسیتی و افراطیت دینی در کشور بوده و طالبان صلاحیت اینکه به­ خواست خود در افغانستان حكمروایی كنند را کسب خواهند کرد. کناره‌گیری زنان از وظیفه و تحصیل، حذف زنان از رسانه­‌ها و آزادی بیان، حذف فعالان مدنی، فعالان حقوق زن، زنان کارمند خدمات ملکی، زنان تجارت‌پیشه و زنان شاغل از بدنه اجتماع یكی پی­ دیگری سبب می‌شود که جامعه نه تنها خالی از قشر زن که همانا نیم پیکر جامعه انسانی است بلكه یك جامعه عاری از افراد تحصیل یافته و درحقیقت یك جامعهِ بیسواد و مدرسه ای با ترویج باور‌های سنتی و مرد سالارانه رقم خواهد خورد تا تمام سرمایه گذاری‌های مادی و معنوی افغانستان به كشور‌های همسایه منتقل گردیده و از افغانستان جز یک مشت خاك و مجموعه­‌ای از آدم‌های بیسواد و جاهل چیزی باقی نخواهد ماند. درحالیکه صدور دستورات قیدگیرانه و سنتی این رویای طالبان را به حقیقت مبدل خواهد کرد چنانچه در نُه ماه  گذشته آنها به صدور دستورات و قوانین سختگیرانه پرداخته اند که در حقیقت هدف غایی خانه نشین سازی مستقیم زنان بوده می‌تواند.

بنابراین زنان باید از پذیرش پدیده‌های اجباری و قوانین غیر شرعی و خلاف حقوق بشری خود­داری نموده و با ارائهِ ادلهِ شرعی و با استناد به آیات، احادیث و قوانین از حقوق و آزادی‌های شرعی و قانونی خود دفاع نمایند. هم­چنان اگر طالبان فکر میکنند که با ابزار سازی زنان و با جلب حمایت جهانی مشروعیت بخشی را بر بدنهِ امارت جاری میسازند، کاملا اشتباه فکر کرده اند؛‌ زیرا به هر معیاری که فضا را برای حضور زنان در کشور قید سازند به همان اندازه شرایط را برای خود دشوار خواهند ساخت. هرچند آنها در آزمون حکومتداری و قانونمندی ماه­ها قبل ناکام گردیده بودند و منع آموزش دختران و حکم حجاب اجباری بر این ناکامی افزوده است.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: برقعپوشش اجباری
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00