مصطفی بهین
از زمان قدرت گرفتن دوبارهٔ طالبان در افغانستان، رهبران و ادارههای تحت امر آنها بهطور متوسط، ماهانه سه فرمان علیه حقوق زنان و دختران صادر کردهاند. بر اساس این فرامین، محدودیتهای بیشتر و سختگیرانهتری در تمام عرصههای زندگی بر زنان افغانستان وضع شدهاست که سهمگیری زنان را در بخشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محدود میکند.
بیش از 365 روز از بسته ماندن مکتبهای بالاتر از صنف ششم دخترانه در افغانستان میگذرد. هنوز چشماندازی برای پایان این بنبست وجود ندارد. بهرغم درخواستها و انتقادهای زیاد داخلی و بینالمللی طالبان پاسخ روشنی ندادهاند که چرا مکتبهای دخترانه در افغانستان هنوز بستهاند.
طالبان، زنان و دختران را سپر دفاعی برای خود در میدان سیاست قرار دادهاند و با وضع محدودیتها بر زنان و باز نکردن مکتبهای دخترانه، میخواهند از این موضوع امتیاز و مشروعیت خود را از جامعهٔ جهانی بگیرند. بهنحوی طالبان، آموزش دختران و حقوق زنان را بهخاطر به رسمیت شناخته شدن حکومتشان از سوی کشورها، گروگان گرفتهاند.
با پایان دو دهه جنگ آمریکا و متحدانش در افغانستان علیه گروه طالبان در ماه اسد ۱۴۰۰، بار دیگر قدرت بهدست این گروه تروریستی افتاد. بخش آموزش و تحصیلات از بخشهای مهم و کلیدی جامعه است که در جابهجاییهای سیاسی، آسیبهای زیادی را متحمل گردیده و هر آنچه پیشرفت و دستاورد در این بخش از سال ۲۰۰۱ بهدست آمده بود را در معرض خطر از دست رفتن قرار دادهاست. این موضوع را در اقدامات گروه طالبان در برابر مؤسسههای آموزشی و دانشگاهها میتوان مشاهده کرد آنچه که در میان بسیاری از مردم، باعث نارضایتیهای بسیاری شده است. تخمینها نشان میدهد که از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ تحصیلات ابتدایی از نهصد هزار به 9.2 میلیون افزایش پیدا کرده و سهم تحصیلات دختران و زنان نیز از صفر به رشد ۳۹ درصد رسیده بود.
در دوران حکومت طالبان در سالهای پیش از ۱۳۸۰ در افغانستان، این کشور تنها ۷ دانشگاه دولتی داشت. در دوران پس از آن؛ تعداد دانشگاههای دولتی و مؤسسات آموزشی به ۳۹ (۲۴ دانشگاه و ۱۵ مرکز آموزش عالی) افزایش یافت. این در حالی است که تا پایان دور اول زمامداری طالبان، دانشگاههای خصوصی وجود نداشتند؛ اما در سال ۱۴۰۰ تعداد دانشگاههای خصوصی در این کشور ۱۲۹ دانشگاه و مؤسسهٔ عالی آموزشی خصوصی برآورد شدهاست. بخش خصوصی نه تنها امکان تحصیل برای تعداد بیشتری را فراهم کرد؛ بلکه به اشتغالزایی در بخش آموزش نیز منجر شد.
گروه طالبان در دور جدیدشان گفتهاند: تمام افراد تحصیلکرده و نخبگان به کشور بازگردند، چرا که برای آینده به حضور آنها نیاز داریم. اما این گروه به هیچیک از وعدههایشان پابند نبوده و نیستند، همان قسم که در مذاکراتشان با آمریکا گفته بودند به تمام دستاوردهای آموزشی و مدنی احترام میگذارند و زنان از تمام حقوقشان برخوردار خواهند بود. گفتهها و عملکردهای متناقضی در میان این گروه وجود دارد. با قدرت گرفتن طالبان «عبدل باقی حقانی» وزیر تحصیلات این گروه اعلام کرد؛ برنامهٔ آموزشی کشور باید مورد بازبینی قرار گیرد. او از حضور زنان در دانشگاه، در کلاسهای تفکیک شده از نظر جنسیتی خبر داد و پوشش کامل اسلامی را برای حضور در دانشگاه الزامی خواند.
از زمان قدرت گرفتن دوبارهٔ طالبان در افغانستان، رهبران و ادارههای تحت امر آنها بهطور متوسط، ماهانه سه فرمان علیه حقوق زنان و دختران صادر کردهاند. بر اساس این فرامین، محدودیتهای بیشتر و سختگیرانهتری در تمام عرصههای زندگی بر زنان افغانستان وضع شدهاست که سهمگیری زنان را در بخشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محدود میکند. تعداد زیادی از نهادهای حقوق بشری صدایشان را علیه وضع فرمانهای طالبان بلند کردهاند؛ اما هیچ پاسخ روشنی از سوی رهبران طالبان دریافت نکردهاند. تأثیر این فرمانها و برنامهها بر وضعیت روحی، روانی، اقتصادی و اجتماعی زنان در کوتاهمدت و دراز مدت بسیار بزرگ و نگران کنندهاست. ادامهٔ بسته ماندن مدرسههای دخترانه به مرور زمان ضررهای اجتماعی را به میان میآورد که جبران کردن آن نه تنها برای افغانستان، بلکه برای منطقه و جهان مشکل خواهد بود.
نعیم نظری کمیشنر پیشین کمیسیون حقوقبشر افغانستان میگوید: “طالبان زنان و دختران را سپر دفاعی برای خود در میدان سیاست قرار دادهاند و با وضع محدودیتها بر زنان و باز نکردن مکتبهای دخترانه، میخواهند این موضوع را وجهالمصالحه قرار بدهند.”
اشارهٔ آقای نظری به این است که طالبان، آموزش دختران و حقوق زنان را بهخاطر به رسمیت شناخته شدن حکومتشان از سوی کشورها، گروگان گرفتهاند. این نظر در میان مردم افغانستان پر طرفدار است. واقع این است که بسیاری فکر میکنند طالبان از آموزش دختران و حقوق زنان به عنوان یک حربهٔ سیاسی سود میبرند.
آقای نظری این رویکرد طالبان را تصمیم جنایتکارانه میداند،”اگر این وضعیت دوام کند، ما شاهد عقب ماندن افغانستان از کاروان تمدن بشری خواهیم بود که جبران آن به مراتب دشوارتر از بیستسال گذشته خواهد بود.”
شواهد نشان می دهد که چشماندازی برای احتمال شکلگیری تحصیلات و آموزش بسیار اندک است و اگر نگوییم وجود ندارد، حداقل تحت شرایط فعلی (حضور طالبان) بسیار ایدئولوژیکی خواهد بود. حالا که دختران بالاتر از صنف ششم در آستانهٔ از دست دادن یک سال تعلیمی است، چشم به آیندهٔ سیاهشان دوختهاند. ولی در آن طرف، دختران رهبران گروه طالبان در کشورهای عربی در حال آموختن هستند، بر اساس گزارش «دی تلگراف»، مقامات عالیرتبهٔ طالبان در عین حال که میلیونها دختر را در افغانستان از تحصیل محروم کردهاند، دختران خود را به مکاتب و دانشگاههای خارج از افغانستان میفرستند.
یکی از اعضای تیم مذاکره کنندهٔ طالبان در دوحه گفته بود، فرزندان طالبان آموزش خود را در مکاتب کشور قطر آغاز کردهاند. همچنان در این گزارش آمدهاست، دختر یکی از وزیران کنونی طالبان و عضو سابق شورای رهبری این گروه در حال حاضر در یکی از دانشگاههای قطر در رشتهٔ پزشکی تحصیل میکند.
یک مقام طالبان که قبلاً در قطر مستقر بوده گفتهاست: “اعضای طالبان و خانوادههایشان که در اینجا (قطر) زندگی میکنند، مطالبات شدیدی برای آموزش مدرن دارند و هیچکس با آن برای پسران یا هم دختران در هر سنی مخالف نیست.” این در حالی است که گروه طالبان تمام دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کردهاند.
بر اساس این گزارش، مقامات طالبان در افغانستان دختران خود را بهطور مخفیانه در مکاتب و دانشگاههای خصوصی ثبتنام کردهاند که در آن دروس خارجی از جمله زبان انگلیسی و کامپیوتر نیز آموزش داده میشود. در این گزارش همچنان آمدهاست، رهبران طالبان از زمانی که به قدرت بازگشتهاند، به دنبال همسر دوم تحصیل کرده هستند.
راحله که تا پارسال دانشآموز صنف یازدهم مکتب بود میگوید:” به نسل بعد خواهم گفت که من تحصیلات بالاتر از چند کلاس را ندارم؛ زیرا طالبان به من اجازهٔ رفتن به مکتب را ندادند.”
با آنکه این گروه، قبل از شروع سال تعلیمی ۱۴۰۱ گفته بود، مکاتب دخترانهٔ بالاتر از صنف ششم باز خواهد شد؛ اما در دومین روز سال جاری خورشیدی از اعلامیهٔ خود مبنی بر بازگشایی مکاتب بالاتر از صنف ششم دختران، عقبنشینی کردند و گفتند تا زمانی که طرحی مطابق با قوانین اسلامی تنظیم نشود، مکاتب همچنان تعطیل خواهد ماند.
راحله با گلوی بغض کرده میگوید: ” من آن لحظه را هرگز فراموش نمیتوانم که طالبان مانع رفتن ما به مکتب شدند. لحظهٔ بسیار بد و غمانگیزی بود؛ زیرا ما برای آینده، برای یک زندگی خوب به آموزش و شغل نیاز داریم.”
فشارهای روانی که ناشی از محدویتها و بسته ماندن مکاتب به روی زنان و دختران دانشآموز وارد شده، بسیار وسیع و جبران ناپذیر است. شیما قاسمی مادر سه دانش آموز دختر است که دخترانش بعد از قدرتگیری طالبان از آموزش باز مانده و مجبور شدند در خانه بمانند. او میگوید:” دختر بزرگم که دانش آموز صنف دهم مکتب بود بعد از بسته شدن مکاتب به روی دختران دچار وضعیت بد روحی شده و یکبار نیز اقدام به خودکشی کردهاست.”
شیما قاسمی بهخاطر درآوردن دخترانش از این وضعیت و ادامه دادن تحصیل آنها قصد مهاجرت را دارد تا بتواند زمینهٔ بهتری را برای دخترانش فراهم کند.” من هرگز فکر نمیکردم که روزی بهخاطر آموزش دخترانم وادار به مهاجرت شوم، ولی فعلاً در شرایطی قرار دارم که ممکن است دخترانم را بهخاطر شوک وارد شده از دست بدهم.”
در آستانهٔ برگزاری نشست علما در کابل که با مدیریت گروه طالبان برگزار شده بود، امید بر آن میرفت تا در مورد مکاتب دخترانه نیز تصمیم گرفته شود. ولی در پایان این نشست معلوم شد که هیچ حرفی از آموزش و بازگشایی مکاتب دخترانه به میان نیامدهاست.
رضوانه احمدی یکی از معلمان قبلی مکتب دخترانه حوزهٔ ۱۸ کابل میگوید: “ما زنان ۲۰ سال پیش نیستیم. طالبان میخواهند با گفتن اینکه امروز مکاتب را باز میکنیم یا فردا و یک ماه بعد، زنان را آرام کنند؛ اما در پایان روز هیچ اتفاقی نمیافتد. طالبان میخواهند تمام زنان افغانستان را فریب دهند.”
رضوانه احمدی با بسته شدن مکاتب دخترانه تصمیم گرفته تا از تجربههایش برای مبارزه با این کار جاهلانهٔ گروه طالبان استفاده کند. او اندکی بعد از این اقدام به کمک مالی دوستانش یک خانه را به کرایه گرفته تا در آنجا دختران صنفهای بالاتر از ششم را آموزش دهد.” من نتوانستم تحمل کنم که شاگردانم نمیتوانند دیگر به مکتب بروند، با دوستانم مشورت کردم و آنها حمایت کردند، حالا سه نفر هستیم که بالاتر از ۳۰ نفر را در ساعتهای مختلف درس میدهیم.”
افغانستان تنها کشوری در جهان است که دروازههای مکاتب به روی دختران بستهاست. سحر فطرت، دستیار پژوهشگر بخش حقوق زنان در دیدهبان حقوق بشر میگوید: “غیرقابل باور است که ما در سال ۲۰۲۲ در مورد اینکه آیا دختران باید اجازهٔ تحصیل داشته باشند یا خیر، بحث کنیم.” او همچنان اضافه کرد که جهان باید به صدای زنان افغانستان گوش دهد و برای پایاندادن به این ستم تکاندهنده بیشتر تلاش کند.” هر روز میلیونها دختر افغانستان، فرصتها و رویاهایی را از دست میدهند که هرگز نمیتوانند دوباره بهدست بیاورند.”