نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

نگاهی اجمالی به سیر اعتراضات زنان در افغانستان بعد از به قدرت رسیدن طالبان

  • نیمرخ
  • 26 اسد 1401
afganistan-mujeres-taliban

نویسنده: سپیده دم امید عضو گروه حرکت برای تغییر

نه تنها حکومت افراطی و واپس‌گرای طالبان، بلکه حکومت‌ها و نظام‌های افراط‌گر و بنیادگرای دینی و سرمایه‌داری منطقه و جهان به خود لرزیدند و احساس خطر کردند که مبادا اعتراضات زنان افغانستان منجر به انقلاب توده‌ها در این کشور گردد. چرا که مطالبه‌گری زنان تحت شعار(نان، کار، آزادی) یک مطالبۀ عمومی بود نه مطالبه‌ای تنها مختص به زنان، مطالبه برای نان، کار و آزادی تمامی اقشار تحت ستم افغانستان، اعم از زن و مرد را شامل می‌گردید.

در تمام جهان،خصوصاً در کشورهای جهان سوم که نظام طبقاتی، بنیادگرایی دینی و سیستم پدرسالاری از جایگاه و قدرت زیادی برخوردارند، زنان به شکل نهادینه و سیستماتیک به عنوان یک طبقۀ فرودست به‌شمار می‌آیند، که ستم بر آنان و پایمال ساختن حقوق حقه و انسانی آنان در چنین جوامعی امری بدیهی است. زنان افغانستان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و نظر به ساختار اجتماعی و اقتصادی موجود در جامعۀ افغانستانی، همیشه مورد ستم قرار گرفته‌اند.حاکمیت‌های دینی و غیردینی در افغانستان هر کدام به نوبۀ خود ظلم‌ها و محدودیت‌های فراوانی در حق زنان افغانستان روا داشته‌اند؛ اما یکی از تاریک‌ترین و ظالمانه‌ترین دوره‌های تاریخ افغانستان برای زنان، عصر حاکمیت اول طالبان یعنی سال‌های بین ۱۹۹۶م تا ۲۰۰۱میلادی بوده‌است. از بزرگ‌ترین و فراموش نشدنی‌ترین جنایات طالبان در برابر زنان افغانستان که ضربۀ مهلکی بر پیکر فرهنگ و نظام آموزشی افغانستان وارد آورد، محروم ساختن زنان از حق آموزش بود. پس از سقوط حاکمیت اول طالبان یعنی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ میلادی زنان افغانستان، خصوصاً زنانی که در شهرها زندگی می‌کردند در بخش‌های مختلف آموزشی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و ورزشی حضور یافتند، اما این حضور در عرصه‌های مختلف به معنای رهایی کامل زنان افغانستان از چنگال ستم و تبعیض جنسیتی برخاسته از فرهنگ سنتی و پدر_مردسالارانه و سیستم سرمایه‌داری حاکم در افغانستان نبوده‌است، چرا که در طی ۲۰ سال گذشته، یعنی در زمان حاکمیت دموکراسی پوشالی و نظام جمهوری نیز اکثریت زنان کشور خصوصاً زنان روستایی تحت ستم و خشونت قرار داشتند و هیچ کدام از پروژه‌هایی که در طول دو دهه پیش تحت نام دفاع و حمایت از حقوق زنان انجام شده منجر به رهایی کامل آنان از ستم و خشونت نگردید. زنان افغانستان هنوز طعم واقعی آزادی و رهایی را نچشیده بودند که باری دیگر سایۀ تاریک طالبان ضد زن بر سرآنان فرود آمد.

آغاز اعتراضات زنان در برابر طالبان

۱۵ آگوست ۲۰۲۱ برابر با ۲۴ اسد سال ۱۴۰۰ ه.ش، رژیم سرکوب‌گر، تروریستی و ضد زن طالبان، بعد از بیست سال انتحار و انفجار و کشتار مردم بی‌گناه افغانستان دوباره به قدرت رسیدند. زنان افغانستان از جمله اصلی‌ترین مخالفان طالبان بوده و هستند چرا که بیشترین ظلم این گروه افراط‌گر متوجه زنان است، از همین‌رو بلافاصله بعد از روی کارآمدن مجدد آنان و به دنبال وضع قوانین سخت‌گیرانه و محدودیت‌هایی که زنان و دختران را از حقوق انسانی آنان منع می‌ساخت زنان کشور به منظور دفاع از حقوق خود و اعلان مخالفت در برابر طالبان و سیاست‌ها و برنامه‌های زن‌ستیزانۀ آنان دست به اعتراض زده و در ولایات مختلف کشور به تظاهرات پرداختند. نخستین اعتراض و حرکت دادخواهانه و خودجوش زنان در برابر طالبان در تاریخ ۲۸ اسد ۱۴۰۰،(۱۹ آگوست ۲۰۲۱) یعنی در چهارمین روز حاکمیت طالبان توسط تعداد اندکی از زنان کابل صورت گرفت. بعد از اولین اعتراض زنانه در کابل، زنان دیگر ولایات نیز دست به اعتراض زدند، صدای دومین اعتراضات زنانه به تاریخ ۱۱ سنبله ۱۴۰۰ه.ش از سوی زنان کارگر شهرک‌های صنعتی هرات که بیشتر‌شان زنان سرپرست خانوار و نان‌آور خانوادۀ خود بودند بلند شد، چرا که این زنان از سوی طالبان از ادامۀ کار در شهرک‌های صنعتی به دلیل محیط کار مردانه منع شده بودند و از این‌جا بود که زنان افغانستان در کنار مطالبات حقوق از دست رفتۀ خویش هم‌چون حق آموزش و کار، با سر دادن شعارهای «نان، کار، آزادی» به نوعی مطالبات‌شان عمومی شد و نه تنها طبقه تحت ستم زنان بلکه تمام توده‌های تحت ستم افغانستان را در بر می‌گرفت. بدین منوال اعتراضات زنانه گسترده‌تر شد و صدای اعتراضات از ولایت‌های مختلف کشور به سرعت بلند شد به تاریخ ۱۶ سنبله ۱۴۰۰ زنان در شهر مزار به خیابان‌ها ریخته و مخالفت‌شان را در برابر طالبان اعلان کردند و اعتراضات زنان به صورت همه روزه در کابل جریان داشت، طالبان از همان نخستین روزهای اعتراضات در تلاش خاموش ساختن صدای زنان برآمدند، چرا که زیرپا ساختن حقوق زنان از سوی آنان، از مهم‌ترین گزینه‌هایی بود که باعث می‌گردید این گروه متجاوز تروریستی از سوی جهان به‌رسمیت شناخته نشوند. از سوی دیگر طالبان که می‌دانستند به رسمیت شناختن آنان که از جمله گروه‌های تروریستی جهان به‌شمار می‌روند کار آسانی نیست، از همان آغاز حقوق انسانی زنان افغانستان را به گروگان گرفتند تا از این راه بر مردم افغانستان خصوصاً زنان و جامعۀ جهانی فشار وارد کرده و به عنوان ابزاری برای به‌رسمیت شناخته شدن خود استفاده کنند. طالبان برای ایجاد چند ‌دسته‌گی در بین زنان معترض، به تحریک عده‌ای از زنان پرداخته و آنان را با سر دادن شعارهای حمایت از امارت اسلامی به خیابان‌ها فرستادند که به‌طور نمونه می‌توان از تظاهرات زنان ولایت کندز که به تاریخ ۱۷ سنبله صورت گرفت یاد کرد. اما چنین اعتراضات کم رنگ و ساختگی مانع اعتراضات زنان آزاده و عدالت‌خواه کشور نگردید و زنان در ولایت‌های مختلف دیگر نیز دست به اعتراض علیه طالبان زدند. طالبان به منظور خاموش ساختن صدای زنان معترض پس از لت و کوب کردن و توقیف آنان و  هم‌چنان جمعی از خبرنگاران که اعتراضات آنان را پوشش می‌دادند، برپایی اعتراضات و تجمعات در فضاهای عمومی را ممنوع اعلام کردند، اما هیج یک از تهدیدات طالبان زنان معترض را خانه‌نشین نساخت و زنان به دنبال وضع هر محدودیتی در برابر خود به‌ویژه منع ساختن زنان از مشارکت سیاسی و عدم حضورشان در کابینۀ دولت، از میان برداشتن وزارت امور زنان و جایگزین ساختن وزارت امر به معروف و نهی از منکر به جای آن منافع خود را بیشتر در خطر دیده و دست از اعتراض بر نداشتند. زنان افغانستان اعتراضات خویش را با شیوه‌ها و ابتکارات مختلف و حتی از فضاهای سر بستۀ خانه‌ها به جهان نشان دادند. روزها به خیابان ریخته و فریاد زدند «نان، کار، آزادی» و در دل تاریکی شب بر دیوار خیابان‌ها نوشتند «ما زنان بیداریم، از تبعیض بیزاریم». تمام این حرکت‌های خودجوش باعث گردید تا خون طالبان به جوش آمده و به بازداشت کردن و زندانی ساختن زنان معترض بپردازند. پروانه ابراهیم خیل، تمنا زریاب پریانی و خواهرانش، زهرا محمدی و مرسل عیار از نخستین زنانی بودند که از سوی طالبان بازداشت و زندانی شدند، هرچند طالبان بازداشت این زنان را از سوی امارت اسلامی رد می‌کردند، اما سیاست دروغ و انکار از ویژگی‌های اساسی دولت‌های سرکوبگر استبدادی است و این زنان تنها بازداشت شدگان این اعتراضات نبودند. زنان بسیاری هستند که از زمان روی کار آمدن طالبان به دلایلی هم‌چون کار کردن با نیروهای امنیتی و خارجی لادرک هستند و هیچ خبری از آنان نیست. که برای اثبات این ادعا می‌توان به لادرک بودن نزدیک به یک سالۀ عالیه عزیزی مسئول زندان زنانه ولایت هرات اشاره کرد که تا به اکنون هیچ خبری مبنی بر زنده و یا کشته شدن او از سوی طالبان وجود ندارد. هم‌چنان تعدادی از فعالین مدنی زن در شهر مزار شریف که به اعتراض و مخالفت در برابر طالبان صدا بلند نموده بودند به گونه‌ای مرموز به قتل رسیدند. با وجود تمام این جنایات زنان به مبارزات‌شان ادامه دادند و حتی برای رهایی زنان دربند نیز دست به دادخواهی در داخل و خارج از کشور زدند. یکی دیگر از مهم‌ترین اعتراضات زنان، اعتراض به حجاب اجباری تعیین شده از سوی طالبان بود که در طی این اعتراض زنان افغانستان خواهان داشتن حق انتخاب برای نوع پوشش خود شده و مخالفت شدید به پوشیدن “برقع” نمودند و پوشش برقع را فرهنگی بیگانه و مغایر با فرهنگ افغانستانی دانستند، اما از درون بستر جامعه همواره کسانی که حامی و مدافع اندیشه‌های طالبان هستند به مقابل این زنان برخواستند و حرکت آنان را به مخالفت و ضدیت در برابر حجاب نسبت دادند؛ حال آن‌که این زنان فقط برای دستیابی به حق انتخاب پوشش صدا بلند کردند. مبارزات و اعتراضات زنان در برابر هر اقدام ظالمانۀ طالبان در طول این یک‌سال به‌طور متداوم ادامه یافت و در برابر هر اقدام طالبان زنان واکنش نشان دادند و خاموش نگردیدند.

واکنش سازمان‌های جهانی مدافع حقوق بشر و زنان، در برابر نقض حقوق انسانی زنان از سوی طالبان

جنبش‌های اعتراضی زنان در مقابل طالبان کاملاً خودجوش بوده و از طرف هیچ گروه و حزب سیاسی هدایت نشده و نمی‌شود. زنان معترض در کابل در یکی از حرکت‌های اعتراضی خود با استفاده از زبان اشاره، به صورت کنایه‌آمیز به جامعۀ جهانی اعتراض کردند که شما در برابر اقدامات غیر انسانی طالبان و نقض حقوق انسانی زنان توسط آنان، گوش و زبان خود را بسته‌اید. به دنبال گسترش اعتراضات زنان، رینا امیری به گونه‌ای سمبولیک به عنوان نمایندۀ ویژۀ آمریکا برای دفاع از حقوق زنان افغانستان تعیین شد و نشست سه روزه اسلو از تاریخ ۳ الی ۵ دلو ۱۴۰۰ در شهر اسلو مرکز کشور ناروی، میان هیئتی از طالبان و تعدادی از فعالین مدنی زن افغانستان و هم‌چنان نمایندگان ایالات متحدۀ آمریکا و اروپا صورت گرفت و در تاریخ ۱۲ و ۱۳ دلو ۱۴۰۰ ،(اول و دوم فبروری ۲۰۲۲م) پارلمان اروپا نشست دو روزه‌ای را تحت نام«روز زن افغانستان» برگزار کردند. ماحصل این نشست‌ها دستاورد چشم‌گیری که به نفع زنان و رهایی و آزادی آنان از سلطۀ طالبان باشد نبود، بلکه این نشست‌ها بیشتر به نفع طالبان تمام شد، چرا که آمریکا و کشورهای عضو ناتو که نقش اصلی را در به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان داشتند. رعایت حقوق انسانی زنان از سوی طالبان را یکی از مهم‌ترین شروط خود برای به‌رسمیت شناختن آنان برشمردند. حال آن‌که به‌رسمیت شناختن این گروه ارتجاعی و افراطی، سپردن ۳۵ میلیون انسان به دست یک گروه تروریستی است که دست‌شان به خون میلیون‌ها افغانستانی آلوده‌است. پس از پایان یافتن این نشست‌ها هرچند تعدادی از دختران معترض باز داشت شده از بند طالبان آزاد شدند. اما تعداد بیش از ۳۰ زن معترض دیگر بازداشت شدند که پس از گرفتن اعترافات اجباری از این زنان که هدف آنان از اعتراضات علیه طالبان، تنها به‌خاطر بیرون شدن از کشور بوده‌است، ضربۀ دیگری بر اعتراضات زنان وارد کردند تا از این طریق بتوانند صدای عدالت‌خواهی زنان افغانستان را خاموش ساخته و از ادامه دادن زنان به این اعتراضات جلوگیری کنند. اما تنها صدایی که در جهان هرگز خاموش نخواهد شد صدای حق‌خواهی و عدالت‌طلبی است و با تمام این سرکوب‌گری‌ها، زنان افغانستان هر روز آواز اعتراضی خود را بلندتر ساختند.

نقاط ضعف و قوت جنبش های اعتراضی زنان افغانستان علیه طالبان

زمانی که مطالبات زنان افغانستان روی سه عنصر مهم نان، کار و آزادی متمرکز شد. نه تنها حکومت افراطی و واپس‌گرای طالبان، بلکه حکومت‌ها و نظام‌های افراط‌گر و بنیادگرای دینی و سرمایه‌داری منطقه و جهان به خود لرزیدند و احساس خطر کردند که مبادا اعتراضات زنان افغانستان منجر به انقلاب توده‌ها در این کشور گردد. چرا که مطالبه‌گری زنان تحت شعار(نان، کار، آزادی) یک مطالبۀ عمومی بود نه مطالبه‌ای تنها مختص به زنان، مطالبه برای نان، کار و آزادی تمامی اقشار تحت ستم افغانستان، اعم از زن و مرد را شامل می‌گردید. زنان و مردان ستمدیدۀ هم‌سرنوشتی که دشمن مشترک‌شان اسلام سیاسی و سرمایه‌داری است. اعتراضات مطالبه‌گرایانۀ زنان افغانستان از این جهت عمومی بود که در محدوده‌ای فراتر از اعتراضات جنسیتی قرار گرفت و از همین رو است که بسیاری از تحلیل‌گران بر این نظر بودند که اعتراضات زنان در افغانستان می‌تواند چهرۀ خاورمیانه را دگرگون بسازد. چنان‌که تاریخ گواه می‌دهد. به جرأت می‌توان گفت که تولید و صادرات گروه‌های ارتجاعی به کشورهای عقب مانده و ضعیف از سوی کشورهای سرمایه‌داری و حمایت از ایده‌های ارتجاعی یکی از سیاست‌های سرمایه‌داری و رهروان آن‌ها در کشورها و جوامع سنتی و پدرسالار است. چرا که جهان سرمایه‌داری به‌واسطۀ این گروه‌های ارتجاعی و حمایت از ایده‌های ارتجاعی آنان همیشه ملت‌های ضعیف را مورد استثمار و استعمار قرار می‌دهند. از این طریق ستم بر زنان هم‌چنان در این کشورها تداوم می‌یابد، چرا که ستم بر زن یکی از ستون‌هایی است که سرمایه‌داری، حاکمیت و سلطۀ خود را بر آن استوار می‌کند. هم‌چنان یکی از ویژگی‌های عمدۀ بنیادگرایی دینی نیز زن‌ستیزی است. پس می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که نه تنها آزادی، رهایی زنان، توده‌ها، محو و نابودی ستم بر زنان و توده‌ها خواست گروه‌های بنیادگرایان دینی مرتجع و نظام‌های سرمایه‌داری جهان نیست بلکه این دو قدرت، دشمنان اصلی آزادی زنان و توده‌ها و رهایی آنان از ستم هستند. هرجا صدایی برای مبارزه با بی‌عدالتی و رهایی از اسارت و تحقق عدالت و آزادی بلند شود، این دو دشمن عدالت و آزادی، به خاموش ساختن این صداها از هر راهی اقدام می‌ورزند و همان‌طور که لنین می‌گوید: بورژوازی بیشتر از جنبش توده‌ها می‌ترسد تا از ارتجاع. پس اگر جنبش زنان افغانستان به جنبش توده‌ها مبدل شود، این همان چیزی است که جهان سرمایه‌داری از آن واهمه دارد و نمی‌خواهد هرگز در کشورهایی هم‌چون افغانستان اتفاق بیفتد.

از مهم‌ترین نقاط قوت جنبش‌های اعتراضی زنان افغانستان علیه طالبان این است که این جنبش‌ها کاملاً مستقل بود و وابستگی به هیچ فرد و حزب سیاسی از قبیل جبهه مقاومت ملی، تکنوکرات‌های جمهوری سرنگون شدۀ سابق و سران و رهبران جهادی نداشت. اما از نقاط ضعف این جنبش‌ها، یکی چشم امید دوختن به حمایت کشورهای غربی بود و دیگر این‌که هرچند مطالبات زنان معترض در تمام کشور مشترک و واحد بود اما اعتراضات به‌گونه‌ای منسجم و هماهنگ نبود و مسئلۀ دیگر این‌که توده‌های کشور اعم از کارگران، دهقانان و زنان روستایی در کنار این زنان صدای اعتراض بلند نکردند تا قوت و پتانسیل این اعتراضات قوی‌تر گردد و از همه مهم‌تر؛ این‌که زنان معترض هیچ‌گونه آلترناتیو مشخصی در جایگزین ساختن برای طالبان نداشتند و تمام مطالبات‌شان را از حکومت طالبان می‌خواستند که این خود نوعی پذیرفتن طالبان به عنوان قدرت حاکم در کشور است. ولی با تمام این‌ها؛ آن‌چه مهم و ارزشمند است، شجاعت زنان افغانستان است که در برابر بزرگ‌ترین گروه تروریستی جهان که بر طبق گفته‌های مسئولین خودشان، بیشترین حملات انتحاری جهان را انجام داده‌اند و از زن‌ستیزترین گروه‌های افراطی جهان به‌شمار می‌روند، به پا خواستند و از حقوق انسانی خود و تمام مردم افغانستان دفاع نمودند. هر چند زنان معترض افغانستان در طی یک‌سال گذشته که از حضور طالبان در افغانستان می‌گذرد با جان‌فشانی‌هایی که کردند، سختی‌ها و شکنجه‌های زیادی را متحمل شدند؛ اما تاریخ افغانستان و جهان هرگز سلحشوری، آزادگی و شجاعت این زنان قهرمان را از یاد نخواهد برد. بر تمام آنان، مبارزانی که برای رهایی زنان و تمامی اقشار جامعه از ستم تلاش می‌نمایند لازم است تا به حمایت بی‌قید و شرط از این مبارزات زنان بپردازند و سعی ورزند تا این مبارزات مطالبه‌گرایانه را به هر شکلی که می‌توانند تکثیر نموده و گسترده سازند.

همچنان بخوانید

زنان معترض

زنان با دست خالی به مصاف طالبان مسلح می‌روند

11 حمل 1402
زنان معترض به قید ضمانت از بند طالبان رها شدند

زنان معترض به قید ضمانت از بند طالبان رها شدند

8 حمل 1402
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: اعتراض زنان علیه طالبانخشونت طالبان با زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
مادرم مرا فروخت
هزار و یک شب

مادرم مرا فروخت

10 حمل 1402

وقتی سیزده ساله شدم یک پیرمرد 72 ساله به خواستگاری‌ام آمد. مردم محل می‌گفتند که مرد پولداری است. مادرم چون شیفته‌ی پول و ثروت بود، با آنکه زندگی مان رو به بهبود شده بود، بازهم...

بیشتر بخوانید
پس از طلاق فهمیدم که زندگی فقط دعوا نیست
هزار و یک شب

پس از طلاق فهمیدم که زندگی فقط دعوا نیست

12 حمل 1402

پس از سه ماه جنجال و مشاجره راحله موفق شد که از عزیز جدا شود و آن رابطه‌ی پر از خشونت هفت ساله را با برگه‌ی طلاق به پایان برساند.

بیشتر بخوانید
تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد
هزار و یک شب

تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد

6 حمل 1402

یاسمن ۳۵ ساله است. زن قد کوتاه و لاغر اندام، با چشمان بادامی و رنگ گندمی که از فرط کار و فشار زندگی در دیار غربت دور چشمانش چین و چروک برداشته و قدش خمیده است.

بیشتر بخوانید
قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود
هزار و یک شب

قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود

11 حمل 1402

لیلا همانطور که روی سکو نشسته است و پشم‌ می‌ریسد، به غروب طلایی‌رنگ آفتاب تماشا می‌کند و آه بلندی می‌کشد. نخ پشم را دور سنگ‌ می‌پیچاند و چادرش را پیش‌ می‌کشد.

بیشتر بخوانید
هشت سال در نکاح متجاوز
هزار و یک شب

هشت سال در نکاح متجاوز

23 جدی 1401

آمنه، زن جوانی است که در 15 سالگی از مکتب محروم و متحمل کودک‌همسری شد، تا 19 سالگی‌اش یک دختر کرد و بخاطر سنگین‌کاری دو بار جنینش سقط شد.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00