نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

حفاظت از آزادی بیان تحت سلطۀ طالبان؛ روایت زنان خبرنگار

  • صنوبر
  • 26 اسد 1401

تسلط طالبان بر افغانستان که برابر با مرگ آزادی بیان در کشور بود نه تنها رسانه‌ها بلکه پای منتقدین طالبان در رسانه‌ها و فضای مجازی را نیز به زندان کشانیده‌است.

پس از حذف تدریجی زنان از تمام عرصه‌ها، زنان مجری و خبرنگار با پذیرش هر نوع تهدید و فشار برای محافظت از نقش زنان در گسترش آزادی بیان تحت سلطۀ طالبان سر پا ماندند و با صورتی پوشیده با ماسک در رسانه‌های تصویری اطلاع‌رسانی می‌کنند، آگاهی می‌دهند، روایت می‌کنند و سیاسیون خودخوانده را در بحث‌های رسانه‌ای به چالش می‌کشند.

خبرنگاران و مجریان زن حتی با اسم مستعار هم حاضر به روایت تجربۀ خبرنگاری تحت سلطۀ طالبان نیستند، زیرا طالبان تمام عملکرد آنان را زیر ذره‌بین گرفته‌اند و با کوچک‌ترین سخن از چالش‌های زنان خبرنگار، افراد این گروه می‌داند که کدام خبرنگار جسارت برجسته‌سازی چالش‌هایشان را داشته‌است.

برنا(مستعار) یکی از این زنان خبرنگار در یک جمع خودمانی، متشکل از خبرنگاران زن، با لحن حق به‌جانب گونه‌ای به من گفت که باید فرمان پوشانیدن صورت از سوی طالبان را می‌پذیرفتم؛ اگر نمی‌پذیرفتم سنگر مبارزه‌ام را بدون درگیری به آن‌ها تسلیم کرده بودم. همان کاری که در سقوط کابل شد. او گفت: این آخرین فرصت من برای ماندن در سنگر آزادی بیان بوده، برای آن‌ها فرقی نمی‌کرد اگر من در اعتراض به پوشش ماسک اجباری وظیفه‌ام را ترک می‌کردم. تاکنون برای حذف‌مان بهانه‌های زیادی تراشیده‌اند. مثلاً گفته‌اند: اتاق‌های خود را از همکاران مرد جدا کنیم؛ با آن‌ها بدون ضرورت صحبت نکنیم. آن‌ها یک لیست از کلمات ممنوعه را برای‌مان فرستادند که مجریان برنامه‌ها و خبرنگاران در خبرها و برنامه‌ها از آن‌ها استفاده نکنند.

هر کلمه‌ای که قبلاً در مورد طالبان نوشته می‌شد، مانند: گروه طالبان، تروریست، دهشت‌افگن، جنایت‌کار، نقض حقوق بشر، حقوق زن و غیره را اکنون استفاده نمی‌توانیم. این‌ها از کلمات ممنوعه‌ای است که طالبان به رسانه‌ها دستور داده‌اند، استفاده نکنیم. برای تهیۀ خبر و گزارش به هیچ معلوماتی دسترسی نداریم، مگر این‌که خبرنگاران مرد با آن‌ها در تماس شوند. مقامات طالبان در برنامه‌هایی که مجری آن زن باشد شرکت نمی‌کنند. با این وجود، ما از پشت همۀ این میله‌های نامرئی سعی می‌کنیم تنها آزادی بیان که از آن فقط جسم‌مان جا مانده را حفاظت کنیم.

شیرین یکی دیگر از خبرنگاران زن در کابل که با یک خبرگزاری خصوصی کار می‌کند می‌گوید: مقامات رسمی طالبان هنگام گرفتن اطلاعات به تماس‌های تلفنی او پاسخ نمی‌دهند و او را بلک لیست کرده‌اند. « همیشه برای هر خبر و گزارشی که آمار و ارقام و یا صحت و سقم آن نیاز به تأیید داشته باشد، با مقامات طالبان وقتی تماس می‌گیرم. در اولین برخورد وقتی صدای یک زن را می‌شنوند، تلفن را قطع می‌کنند و سپس به لیست سیاه می‌اندازند. به این ترتیب هیچ اطلاعاتی از آن‌ها گرفته نمی‌توانم و منتظر می‌مانم که در توییتر یا فضای مجازی، آمار ضد و نقیض یا معلومات ناتکمیل را منتشر کنند.»

شیرین اضافه کرد که به‌خاطر نشر چندین گزارش، از سوی افراد استخبارات طالبان اخطار دریافت کرده‌است که دیگر در مورد زنان ننویسد. اکثر خبرنگاران زن که با رسانه‌های بین‌المللی کار می‌کنند به گونه‌ای آزادانه در شهر کابل گشت و گذار نمی‌توانند و محل زندگی‌شان را حتی با نزدیک‌ترین دوستان‌شان هم درمیان نمی‌گذارند و زندگی مخفیانه‌ای دارند.

در ولایات دوردست افغانستان، خبرنگاران زن، شغل‌هایشان را از دست داده‌اند و حضورشان در رسانه‌های محلی به صفر درصد رسیده‌اند. بر اساس آمارهای رسمی نهادهای حامی خبرنگاران ۹۸ درصد زنان خبرنگار از کار بی‌کار شده‌اند و تنها دو درصد زنان در رسانه‌ها حضور دارند. افراد طالبان با وجود عفو عمومی، خبرنگاران زیادی را به‌خاطر انتقام‌گیری مورد ضرب و شتم قرار داده و زندانی کرده‌اند. یکی از این خبرنگاران که به شرط ترک شغل خبرنگاری از بند طالبان آزاد شده‌است به نیمرخ گفت که افراد طالبان وی را از سطح شهر هنگام تهیۀ یک گزارش اجتماعی با خود بردند و پس از بازرسی بدنی و تلفن‌اش، وقتی مورد مشخصی نیافتند، بی‌مورد او را زیر شکنجه گرفتند که « تاکنون چند خبر دروغ در مورد طالبان نشر کرده‌ای؟ »

به نقل از خبرنگاران محلی، طالبان یک کمیتۀ نظارت از عملکرد رسانه‌ها دارند. از برنامه‌های اجتماعی و فرهنگی تا خبرها و برنامه‌های سیاسی را موشکافانه نظارت می‌کنند و در استفاده از کلمات ممنوعه و خط سرخ که برای رسانه‌ها تعیین کردند، مجریان و خبرنگاران را مورد پرسش قرار می‌دهند. خبرنگاران زیادی به‌خاطر رد شدن از خط سرخ طالبان، شکنجه شدند و به زندان افتادند.

تسلط طالبان بر افغانستان که برابر با مرگ آزادی بیان در کشور بود نه تنها رسانه‌ها بلکه پای منتقدین طالبان در رسانه‌ها و فضای مجازی را نیز به زندان کشانیده‌است. سید باقر محسنی و فیض الله جلال استادان دانشگاه و منتقدان طالبان به جرم انتقاد در رسانه‌ها به زندان رفتند و سپس به شرط سکوت از بند رها شدند. بر اساس آمار سازمان ملل متحد که چندی قبل منتشر شد، با تسلط طالبان بر افغانستان، نقض حقوق بشر ۱۷۳ روزنامه‌نگار و کارمند رسانه‌ای که عامل ۱۶۳ مورد آن طالبان می‌باشد به ثبت رسیده‌است؛ از آزار و اذیت گرفته تا خشونت، شکنجه و زندان و قتل.

همچنان بخوانید

یک خبرنگار پس از چهار ماه از زندان استخبارات طالبان آزاد شد

یک خبرنگار پس از چهار ماه از زندان استخبارات طالبان آزاد شد

17 میزان 1401
سرکوب آزادی بیان؛ طالبان دامنه انترنتی روزنامه «هشت صبح» را مسدود کردند

سرکوب آزادی بیان؛ طالبان دامنه انترنتی روزنامه «هشت صبح» را مسدود کردند

11 میزان 1401
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: آزادی بیان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00